معرفی و دانلود کتاب مرگ شادمانه
برای دانلود قانونی کتاب مرگ شادمانه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مرگ شادمانه
آلبر کامو برندهی جایزهی نوبل در کتاب مرگ شادمانه، شما را با مردی آشنا میکند که برای آسوده بودن در زندگی و ثروتمند شدن دست به جنایتی بزرگ میزند؛ چرا؟ چون میخواهد تا آخرین لحظهی عمرش احساس خوشبختی کند و بدون هیچ درد و رنجی به سوی مرگ گام بردارد.
درباره کتاب مرگ شادمانه:
این کتاب اولین اثر معروف آلبر کامو است که آن را در بین سالهای 1936 تا 1938 به نگارش درآورد و پس از مرگش به انتشار رسید. شاید این سوال برای شما پیش بیاید که چرا او کتاب مرگ شادمانه (A Happy Death) را در زمان حیاتش چاپ نکرد؟ برخی میگویند که شاید او آن را همانند دیگر آثارش عالی نمیدانست در صورتیکه اینطور نیست و کتابی بسیار عمیق و پخته است. در واقع کتاب مرگ شادمانه پیشنویسیست از رمان معروف آلبر به نام "بیگانه". با این تفاوت که شخصیت اصلی در کتاب بیگانه نمیداند در زندگی میخواهد چه چیزی به دست آورد، اما در مرگ شادمانه راوی داستان به دنبال آرامش و خوشبختی میگردد.
این کتاب ماجرای مردیست که برای به دست آوردن خوشبختی در زندگی هر کاری میکند. پاتریس مرسو، یک کارمند جوان فرانسوی است که روزی برای به دست آوردن اموال یک مرد افلیج اما ثروتمند، تصمیم به کشتن او میگیرد. در آن روز سرد زمستانی مرسو یک اسلحه برمیدارد و با رضایت خودش گلولهای را در مغز آن مرد شلیک میکند و بعد اسلحه را در جایی میگذارد که صحنه خودکشی تداعی شود.
پس از کشتن آن مرد، مرسو بدون هیچ عذاب وجدانی به ایتالیا سفر میکند. به نظر شما چرا او هیچ احساس بدی نسبت به کارش نداشت و آنقدر آسوده خاطر به زندگی خود ادامه میداد؟ در این کتاب گاهی به گذشته سفر میکنید و فلسفه زندگی مرسو و ارتباطش با آن مرد افلیج را متوجه میشوید. در این میان درمییابید که مرسو دیدگاهی خاص برای انجام این کار داشته است. او اعتقاد داشت که اگر آن مرد معلول را به قتل برساند، هم خودش به ثروت میرسد و هم به رنجهای آدمی که توانایی انجام هرکاری را ندارد، خاتمه میدهد. او تنها به دنبال آسودگی و خوشبختی در زندگی بود!
مرسو به دنبال خوشبختیست اما چگونه؟ اصلا خوشبختی در نظر او چطور معنا میشود؟ خوشگذرانی؟ لذتهای روحی؟ لذتهای جسمانی؟ مرسو در زندگی به دنبال یافتن ثروت زیاد است حالا با دست زدن به هر جنایتی! او میخواهد در زندگی خوش و آسوده باشد و پایانی خوش و مرگی شادمانه تجربه کند. به همین دلیل هم به هیچکس و هیچجا پایبند نمىشود. همهى اشخاص و مکانهایى که وارد زندگىاش مىشوند زودگذر و ناپایدارند، مانند چشماندازهایى که مسافری از درون یک خودرو یا یک قطار مىبیند و به سرعت هم از آنها مىگذرد؛ بدون هیچ تأملی! در واقع هدف مسافر این چشماندازها نیستند، بلکه نقطهى پایانى است؛ جایى که به قصد رسیدن به آن سفر خود را آغاز میکند. حال نقطهى پایانى سفر زندگی براى ما کجاست؟ مرگ؟!
مرسو آرزویی دارد که شاید نصیب هرکسی در زندگی نشود. اینکه تا آخرین لحظه در این دنیا خوب زندگی کنیم و در نهایت بدون هیچ درد و رنجی و با حرکتی کوتاه به دنیای مرگ سفر کنیم آرزویی محال نیست، اما شاید برآورده شدنش هم دست ما نباشد.
نکوداشتهای کتاب مرگ شادمانه:
- با غنای هنری و فلسفی. (Kirkus Reviews)
- اولین اثر یک استاد. (Library Thing)
- اولین گام موفقیت آمیز کامو. (Prezi)
کتاب مرگ شادمانه برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب خواندنی را به تمام افرادی که به آثار آلبر کامو علاقه دارند و دوستدارن به حوزهی ادبیات و داستانخوانی، لذتبخش خواهد بود.
با آلبر کامو بیشتر آشنا شویم:
نویسندهی این کتاب فردی است که با زبانی گویا و صمیمی مسئلهی وجدان انسان را در عصر حاضر روشن ساخت و به دلیل تحول بزرگی که در حوزه ادبی ایجاد نمود جایزه نوبل ادبیات را از آن خود کرد.
آلبر کامو (Albert Camus) جزو نویسندگان، روزنامهنگاران و فیلسوفان مشهور قرن بیستم محسوب میشود که دیدگاهها و عقایدش باعث به وجود آمدن فلسفهی هیچانگاری شد. گرچه او را در دستهی متفکران اگزیستانسیالیسم قرار دادهاند، اما خودش این مسئله را رد کرده است.
در بخشی از کتاب مرگ شادمانه میخوانیم:
تابستان بندر را در همهمه و هیاهو و نور خورشید غرق کرده بود. ساعت یازده و نیم بود. روز آغوش گشوده بود تا با تمام سنگینى گرمایش باراندازها و لنگرگاهها را خرد کند. جلو انبارهاى اتاق بازرگانى الجزیره، کشتىهاى باربرى با بدنهى سیاه و دودکشهاى قرمز کیسههاى گندم را بار مىزدند. رایحهى غبار نرم گندمها با بوى همهجاگیر آسفالتى که گرماى خورشید آن را نرم کرده بود مىآمیخت. جلو دکههایى کوچک که بوى روغن جلا و عطر رازیانه از آنها برمىخاست، مردانى مشغول نوشیدن بودند، همزمان آکروباتبازهاى عرب با مایوهاى قرمز روى سنگفرش داغ دور خودشان مىچرخیدند و بدنشان را بهسمت دریا که روشنایى خیرهکنندهاى از آن بیرون مىزد خم مىکردند. باربرها بىآنکه به آنها نگاه کنند، کیسههاى گندم روى دوش، از روى دو الوار خم و راستشو که بهعنوان پل از بارانداز روى بدنهى کشتى انداخته بودند مىگذشتند. به عرشه که مىرسیدند، ناگهان مانند پیکرهاى بریدهشده در زمینهى خلیج و آسمان، میان قرقرهها و دکلها، لحظهاى رو به آسمان خیره مىماندند، چشمهاشان در صورت پوشیده از قشرى خمیرمانند و سفید ناشى از عرق و غبار مىسوختند و پیشاز اینکه در انبارها که بوى خون گرم در آنها پیچیده بود سرازیر شوند، لحظهاى درنگ مىکردند. صداى آژیرى ممتد ناگهان هواى داغ بلند شد.
باربران با بىنظمى روى الوارها بىحرکت ماندند. یکى از آنها، بىآنکه کسى بتواند مانعش شود، روى الوارهاى بههمفشردهى زیر پل سقوط کرده بود. اما دستش که پشتش مانده و بر اثر سنگینى بارى که حمل مىکرد له شده بود، از درد فریادش را به آسمان بلند کرد. پاتریس مرسو در این لحظه از دفتر کارش بیرون آمد. در آستانهى در، هواى سوزان تابستانى نفسش را بند آورد. با تمام قوا هواى آلوده به بخار قیر را که گلویش را مىسوزاند درون ریههایش کشید و رودرروى باربرها بىحرکت ماند. آنها همکارى را که سقوط کرده و زخمى شده بود، از میان الوارها بیرون کشیده و به پشت خوابانده بودند.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار گزارنده
بخش نخست: مرگ طبیعى
بخش دوّم: مرگ آگاهانه
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مرگ شادمانه |
نویسنده | آلبر کامو |
مترجم | پرویز شهدی |
ناشر چاپی | نشر به سخن |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 160 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-7987-30-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان فلسفی خارجی |