معرفی و دانلود کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل

معرفی کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل

گروه نویسندگان انجمن هم‌وابستگان گمنام در کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل به بررسی و معرفی یکی از انواع روش‌های درمان اعتیاد و وابستگی پرداخته‌اند. این روش درمانی به‌نوعی با معنویت گره خورده است که در کتاب نامبرده مفصلاً به آن پرداخته می‌شود.

درباره‌ی کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل

کُدا یا همان جمعیت هموابستگان گمنام (CoDA) یک پدیده‌ی جهانی‌ست و از صدها هزار مرد و زنی تشکیل شده که از دهه‌ی 90 میلادی در راستای حل مشکلات جمعی یا فردی ناشی از وابستگی متقابل اقدام می‌کنند. منظور از وابستگی متقابل، همان وابستگی نامطلوب و بیهوده‌ای است که زندگی آسوده و آزادانه برای برخی از افراد را ناممکن و دور از ذهن کرده است. ادعای این جمعیت این است که اختلالت موجود در زندگی نوع بشر، در بسیاری از موارد، به‌دلیل گرفتاری همنوعانمان و همچنین به ساز دیگران رقصیدن است؛ سازی که در بسیاری از موارد هم ناکوک می‌نوازد! سنت‌های درمانی معنوی که در کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل به یکی از انواع آن‌ها پرداخته شده است، برای اولین بار از درون محافل کوچک شراب‌خواران کشورهای غربی، با عنوان الکلی‌های گمنام، گسترش پیدا کرد. بعدها بسیاری از افراد بدعادت هم‌عصر ما نیز به تقلید از الکلی‌های گمنام، گروه‌های دیگری را تشکیل دادند که شاید معروف‌ترین آن‌ها، افیونی‌های گمنام، نیکوتینی‌های گمنام، وابستگان جنسی گمنام، پرخوران گمنام، قماربازان گمنام و معتادان به بازی‌های آنلاین گمنام باشند. در حقیقت جماعتی از رده‌های سنی مختلف با جنسیت‌های متفاوت که گرفتار انواعی از مشکلات هستند.

در کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل خواهید خواند که در دهه‌های گذشته، محل ملاقات طرفداران این روش‌های درمانی، تنها خانه‌‌های ترک اعتیاد و کمپ‌ها بوده است اما در حال حاضر که شبکه‌ی جهانی اینترنت ارتباطات لحظه‌ای را نیز برای بشر فراهم کرده، تعداد پیروان و میزان موفقیت این گروه‌ها به‌شکل قابل‌ملاحظه‌ای افزایش پیدا کرده است. جمعیت کُدا از چند سال پیش نیاز به نوعی برنامه‌ی درمانی را ضروری می‌دیده‌اند و بنابراین برای برگزاری یک سلسله نشست جهانی اقدام کردند. بنا بر مستندات و گزارشات این جمعیت، تنها در شش سال نخست، بیشتر از چهار هزار نشست کوچک و بزرگ در سراسر جهان داشته‌اند. آن‌ها کتابی را نیز با هدف معرفی مبانی این شیوه‌ی درمانی، گزارش تجربیات‌شان در برخورد با بیماران و افزایش حس امیدواری در تازه‌ورادان و اعضای جدید تهیه و تدوین کردند.

بخش ابتدایی کتاب پیش رو، راهنمای عملی و شرحی از نحوه‌ی سیر و سلوک معنوی است که به‌شکل دسته‌جمعی صورت می‌گیرد. این بخش معرف تجربیات دیگر بیماران است که خواندنشان شاید هم شیرین باشد و هم دردناک، اما چراغ راهی برای دیگر هموابستگانی‌ست که هنوز در رنج و عذاب هستند. در بخش دوم کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل اما 40 گزارش شخصی از تجربیات و خاطرات افراد بخبودیافته را خواهید خواند که از همین شیوه‌ی درمانی بهره برده‌اند. ترجمه‌ی منصور متین از کتاب پیش رو تنها شامل بخش ابتدایی‌ست که اصول و سنت‌های گروه کُدا را ذکر می‌کند.

در تمام طول مطالعه‌ی کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل متوجه خواهید شد که کلمه‌ی خدا بارها و بارها تکرار شده است و منظور از خدا اینجا، دقیقاً برداشت شخصی و شناخت خودتان از خداوند است. خدا خدا کردن این کتاب نشانی از تأکید بر محوری بودن مسئله‌ی باور برای این بیماران است. در واقع هدف از یادآوری خداوند این است که افراد گرفتار به خاطر بیاورند چگونه انسان پس از مدت‌ها رنج دنیوی، عاقبت به مسیر دلسپردگی و آرامش خالق خود بازمی‌گردد، پس باور کنید که برای هر رنجی پایانی و برای هر دردی التیامی هست. در مجموع فصل‌های مختلف کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل روایتی از یکی کردنِ باورهای انفرادی برای درمان دسته‌جمعی و گروهی‌ست؛ در مانی بر اساس یکسری از سنت‌ها و قواعد رفتاری دوازده‌مرحله‌ای که تنها با همکاری خودتان به وقوع خواهد پیوست.

انتشارات میان رشته‌ای کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل را با ترجمه‌ی منصور متین منتشر و روانه‌ی بازار کتاب کرده است.

کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل برای چه کسانی مناسب است؟

اگر خودتان و یا یکی از نزدیکانتان گرفتار عادتی بد هستید و به‌دنبال راهی برای رهایی و شروع دوباره می‌گردید، مطالعه‌ی کتاب پیش رو را از دست ندهید.

در بخشی از کتاب مدیریت و درمان وابستگی متقابل می‌خوانیم

در حالت هم‌وابستگی، تمام امید و ایمان‌مان به خود، همسر و فرزندان، دوستان و بستگان، یا حتی به طرز زندگی و شغل و پیشه‌مان است. این‌ها به خاطر امنیت، ارزش، و آسایش‌ است. در فرایند بهبودی، یاد می‌گیریم که ایمان و امیدواری را در خود پدید آوریم، و کم‌کم زندگی را به دست نیروی برترِ مهربان بسپاریم. یاد می‌گیریم که رفتارهای کنترل یا کناره‌جویی را رها کرده، از برخی احساسات خاص درباره اعمال خود دست برداریم، و از کسانی جدا شویم که مجبوراً به آنان اتکا کرده بودیم.

بعضی از ما شادمانه به سوی نیروی برتر دست دراز ‌می‌کنند. بعضی به نومیدی می‌رسند. بعضی پی می‌برند که توان اعتمادشان به هرکس و هرچیزی چنان کاهش یافته است که برای بازیابی آن شاید مدت‌ها وقت لازم باشد. ممکن است نیازمند نوعی احساس امنیت شویم. شاید ناچار شویم طوری عمل کنیم که گویی به هر چه ایمان داریم تحقق خواهد یافت.

بسیاری از ما وقتی ترس‌مان کمرشکن شود و نتوانیم حتی بخش کوچکی از وجود و زندگی خود را به نیروی برتر بسپاریم، به دعا و مراقبه می‌پردازیم. گاهی تنگی وقت فقط فرصت دعای ساده‌ای مثل این دعا را به ما می‌دهد: ‌ای خدا، کمکم کن که اراده رهایی در من پیدا شود.

با ادامه روند بهبودی، بسیاری از ما می‌توانیم راحت‌تر خود را به نیروی برتر سپرده و احساس قلبی حضور این نیرو در درون خود را تجربه کنیم. رهایی و واگذاری خود به نیروی برتر بدین معنا نیست که همه اتفاقات زندگی مطابق میل ما شکل گیرد. بلکه به این معناست که ما بهتر خواهیم توانست زندگی را همان‌گونه که هست بپذیریم، و با قدرت تازه‌ای که از نیروی برتر بازیافته‌ایم با مشکلات برخورد کنیم. این امر به ما کمک می‌کند تا توان‌یابی فزاینده شخصی و عزت نفس راستین را تجربه کنیم.

فهرست مطالب کتاب

توضیحات ناشر
مقدمه مترجم
پیشگفتار
عهد و قرارهای دوازده‌گانه
فصل اول: آغاز سفر معنوی
وابستگی متقابل چیست؟
عضویت در کُدا CODA
انکار
پذیرش درد
فصل دوم: بر سر دوراهی معنوی
کنترل مردم و اوضاع
کناره‌جویی از مردم و اوضاع
تجربه ترس و شرم در ایام کودکی
ادامه این رفتار در بزرگسالی
رسیدن به برداشت خاص خود از نیروی برتر
آغاز سفر معنوی برای رهایی از هم‌وابستگی
فصل سوم: برنامه پیشنهادی بهبودی
سفر ادامه می‌یابد
فصل چهارم: خدمت به دیگران
سنت‌های دوازده‌گانه هموابستگان گمنام (شکل خلاصه)
خدمت‌گزاری چیست؟
وابستگی متقابل و خدمت‌گزاری
سنت‌های دوازده گانه در خدمت‌گزاری