معرفی و دانلود کتاب قصه‌های ترسناک عمو مونتاگ

معرفی کتاب قصه‌های ترسناک عمو مونتاگ

یک‌عالمه داستان مرموز و اشباح سرگردان در کتاب قصه‌های ترسناک عمو مونتاگ پنهان شده‌اند تا این رمان فانتزی را به یکی از بهترین داستان‌های ژانر وحشت تبدیل کنند. کریس پریستلی هم در کنار شماست تا در این رمان مهیج از ماجراهای نفس‌گیر ادگار و عمو مونتاگ برایتان بگوید. نامزدی جایزه‌ی کتاب منچستر و همچنین جایزه‌ی ادبیات نوجوانان آلمان از افتخارات این رمان بی‌نظیر هستند؛ جایی که اسرار عمو مونتاگ، یکی‌یکی برملا می‌شوند!

درباره‌ی کتاب قصه‌های ترسناک عمو مونتاگ

عمو مونتاگ، در یک خانه‌ی بسیار بزرگ اما قدیمی زندگی می‌کند که در انتهای جنگل واقع شده. ادگار برادرزاده‌ی کوچک اوست که گاهی اوقات به خانه‌اش می‌آید تا هم عمویش را ببیند و هم قصه‌هایش را بشنود. عمو مونتاگ هم از این فرصت پیش‌آمده استفاده می‌کند تا قصه‌های رازآلودش را با برادرزاده‌اش در میان بگذارد. قصه‌هایی که رفته‌رفته ترسناک‌تر می‌شوند.

قبل از شروع به خواندن کتاب قصه‌های ترسناک عمو مونتاگ (Uncle Montague’s tales of terror) باید اعتراف کنیم که بیان پرهیجان و پرکشش کریس پریستلی (Chris Priestley) نفستان را در سینه حبس خواهد کرد. این رمان هیجان‌انگیز از زمان انتشار تاکنون هم مورد توجه مخاطبان نوجوان واقع شده و هم جوایز و افتخارات قابل‌توجهی را کسب کرده است.

عمو مونتاگ هم پیرمردی عجیب است و هم بفهمی‌نفهمی کمی ترسناک! او با اینکه به لحاظ مالی، اوضاع خوبی دارد اما حتی یک لامپ هم در خانه‌اش روشن نمی‌کند. این عموی پیر فقط چند شمع در خانه‌اش دارد که به جای روشن کردن خانه، آن را بیشتر به کلبه‌ی وحشت تبدیل می‌کنند. ادگار تنها کسی‌ست که از شنیدن داستان‌های ترسناک عمو مونتاگ لذت می‌برد. البته عمو هم خوشحال است که سرانجام یک شنونده‌ی مشتاق برای قصه‌هایش پیدا کرده.

گنج‌های سحرآمیز، پری‌های خطرناک، احضار ارواح خفته و ده‌ها موضوع هولناک دیگر، مضمون قصه‌های عمو مونتاگ را می‌سازند. البته به غیر از داستان‌های ترسناک، نکته‌ی دیگری هم درمورد عمو مونتاگ وجود دارد که او را به شخصیتی رازآلود تبدیل می‌کند. خانه‌ی قدیمی عمو پر است از اشیاء عجیب که هر کدام قصه‌ی وحشتناکی را در دل خود دارند. قصه‌هایی که هم ادگار و هم خوانندگان کتاب را تشویق می‌کنند هر طور شده از ماجراهای مرموز عمو مونتاگ سر دربیاورند.

با اینکه پیش از خواندن کتاب همگی می‌دانیم که قرار است با شخصیت‌های خیالی و اتفاقات فانتزی روبه‌رو شویم اما هنرنمایی کریس پریستلی در بازنمایی شخصیت‌ها و رخدادها آن‌چنان ماهرانه است که غرق خیالات خواهید شد؛ تا جایی که فراموش می‌کنید در دنیای واقعی خبری از پری‌های قاتل یا روح‌های سرگردان نیست. هنگام مطالعه‌ی کتاب قصه‌های ترسناک عمو مونتاگ هر لحظه باید برای یک غافل‌گیری بزرگ آماده باشید.

ادگار که یک پدر کم‌حرف و مادری عصبی و وسواسی دارد، برای گذران تعطیلات مدرسه تصمیم گرفته به عمو مونتاگ سر بزند. هم پدر و هم مادرش مطمئن هستند که عمو مونتاگ آدم عجیبی است اما نظرشان برای ادگار اهمیتی ندارد. به نظر این پسربچه‌ی ماجراجو، عمو مونتاگ انسان جالبی است که کلی داستان مهیج برای تعریف کردن دارد. البته روند داستان به او ثابت می‌کند عمو مونتاگ خیلی خیلی جالب‌تر از آن چیزی‌ست که در نگاه اول به نظر می‌رسد.

لحن طنز راوی موجب شده تا در عین ترس و وحشت، گاهی در لابه‌لای داستان کمی هم بخندید. دیدگاه او درمورد خانواده و اطرافیانش با نوعی شوخی همراه است که کنایه‌های ظریفی را هم در خودش دارد. او که خانواده و رفتارهای مامان و بابا را به سخره می‌گیرد، هر روز با عبور از دروازه‌ی جنگل، به خانه‌ی عمو مونتاگ می‌رود تا داستان‌های جدی و حرف‌های حسابی را از زبان او بشنود. اگر شما هم جرأت خواندن داستان‌های فوق‌ترسناک و رمان‌های ژانر وحشت را دارید، پیشنهاد می‌کنیم با ادگار همراه شوید تا قصه‌ها را یکی‌یکی از زبان عمو ادگار بشنوید.

قاسم مؤمنی کتاب حاضر را با نثر روان خود به فارسی برگردانده و نشر پرتقال نیز آن را به چاپ رسانده تا نوجوانان علاقه‌مند به داستان‌های پرماجرا از خواندن این کتاب بسیار لذت ببرند.

جوایز و افتخارات کتاب قصه‌های ترسناک عمو مونتاگ

• نامزد نشان کارنگی در سال 2009
• نامزد جایزه‌ی کتاب منچستر در سال 2009
• نامزد جایزه‌ی ادبیات نوجوان آلمان در سال 2011

کتاب قصه‌های ترسناک عمو مونتاگ برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانان مشتاقان به داستان‌های تخیلی و ترسناک حتماً مجذوب کتاب قصه‌های ترسناک عمو مونتاگ خواهند شد.

با کریس پریستلی بیشتر آشنا شویم

کریس پریستلی، زاده‌ی 1958، نویسنده‌ی بریتانیایی و همچنین تصویرگر کتاب‌های کودکان است. این نویسنده که داستان‌نویسی را از دوران کودکی آغاز کرده بود، در نه‌سالگی توانست در یک مسابقه‌ی داستان‌نویسی برای روزنامه‌ای محلی، مدال کسب کند. کریس پریستلی در سال 1976 تحصیلات خود را در رشته‌ی تصویرگری در منچستر آغاز کرده و سپس با بازگشت به لندن در سال 1980، فعالیت حرفه‌ای خود را در زمینه‌ی تصویرگری شروع کرد.

مجموعه کتاب‌ «آخرین شبح کریسمس» از دیگر آثار او هستند.

در بخشی از کتاب قصه‌های ترسناک عمو مونتاگ می‌خوانیم

ناگهان برقی آسمان را روشن کرد و پشت‌سرش صدای رعد آمد. قصه‌گو ناگهان از جا پرید و ویکتوریا خنده‌اش گرفت. امیلی به او چشم‌غره رفت. باران با دانه‌های درشت و سنگین شروع شد و ناگهان آن‌قدر شدت گرفت که دختربچه‌ها جیغ زدند و همان‌طور که کلاهشان را دودستی چسبیده بودند، به زیر سایبان پناه بردند. امیلی خودش را جمع‌وجور کرد و بعد از اینکه نگاه شیطنت‌آمیزی با خواهرش ردوبدل کرد، گفت: «من می‌گم بیاین تو خونه قایم‌باشک بازی کنیم.» نیش خواهرش باز شد.

یکی از دخترها پرسید: «با روح چی‌کار کنیم؟» امیلی گفت: «تازه این‌جوری هیجانش بیشتره!» با لحنی آمرانه گفت: «دونفره بازی می‌کنیم.» رو کرد به خواهرش و گفت: «زود باش لیز! من و تو بقیه رو پیدا می‌کنیم. می‌ریم تو کتابخونه و تا صد می‌شمریم.»
دخترها خنده‌کنان به‌سوی خانه دویدند و ویکتوریا تنها ماند. امیلی چشمکی زد که ویکتوریا فهمید او همه‌ی این کارها را کرده تا از او دور شوند. اصلاً‌ دوست نداشت با دخترهای فامیل بازی کند؛ ولی از آن بدتر موقعی بود که آن‌ها نخواهند با او بازی کنند. ویکتوریا به برکه نگاه کرد که قطره‌های باران بر آن ضربه می‌زد.

می‌خواست سلانه‌سلانه پیش مادرش برگردد؛ اما چشمش به دختر لاغری افتاد که از خودش کوچک‌تر بود و او هم تنها مانده بود. حتی لباسش هم رنگ‌ورورفته‌تر و ازمدافتاده‌تر از لباس ویکتوریا بود. ویکتوریا لبخند زد. باران در همان چند لحظه‌ی اول، سرتاپای دختر را خیس کرده بود و آب از بینی و چانه‌اش می‌چکید. دختر لبخند زد و آب را از موهایش تکاند. ویکتوریا معمولاً با این‌جور آدم‌ها سر حرف را باز نمی‌کرد؛ ولی در چنین موقعیتی بهتر از هیچی بود. ویکتوریا گفت: «نباید زیر بارون بمونیم.»

فهرست مطالب کتاب

از میان جنگل
بالا نیایید
بی در
مجسمه‌ی شیطان
هدیه‌ها
هرس زمستانی
قاب زرکوب
جن
داستان روح
راه
عمو مونتاگ