معرفی و دانلود کتاب فصل تاریکی
برای دانلود قانونی کتاب فصل تاریکی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب فصل تاریکی
بردهداری، بهعنوان یکی از جنایتهای بشری، موضوع اصلی کتاب فصل تاریکی محسوب میشود. لئونورا میانو در این داستان تاریخی، سرگذشت یک قبیلهی آفریقایی را برایتان روایت میکند که ناگهان برخی از اعضای آن در جریان یک آتشسوزی ناپدید میشوند، اما بهتدریج، راز گم شدن آنها برملا میگردد! در این رمان برندهی جایزهی فمینا، جلوههایی از باورهای کهن مردم آفریقا به مخاطبان تشریح و همچنین رنجهایی که سفیدپوستان به آنها تحمیل میکردند، بازگو شده است.
دربارهی کتاب فصل تاریکی
تمامی ماجراهای کتاب فصل تاریکی (La Saison de l'ombre) از منطقهای در جنوب صحرای آفریقا آغاز میشوند. جایی که قبیلهی مولونگو زندگی آرامی را میگذرانند. بااینحال، زندگی سرشار از آرامش آنها با وقوع یک آتشسوزی دچار آشفتگی میشود. تعداد زیادی از خانههای مردم به همراه وسایلشان در آتش میسوزند. همچنین در حین آتشسوزی، دوازده مرد و پسر ناپدید میشوند. دو تن از آنها مردان بالغی بودهاند، اما ده نفر دیگرشان پسران ارشد برخی از خانوادهها محسوب میشدند. همه در بهت و حیرت فرو رفتهاند. هیچکس از سرنوشت گمشدهها اطلاعی ندارد. حتی معلوم نیست آیا مردهاند یا هنوز در نقطهای از این دنیا به زندگی ادامه میدهند. برای اینکه غم و اندوه مادرانی که پسرانشان گم شدهاند به همهی افراد قبیله منتقل نشود، به پیشنهاد «ابئیز»، همسر اول پیشوای قبیله، تمامی این مادران در یکی از خانهها اسکان داده شدهاند. بااینوجود، اتفاقات دیگری در راهاند که بیش از پیش موجب حیرت اهالی قبیله میشوند.
لئونورا میانو (Léonora Miano) سعی داشته در این رمان تاریخی، گوشهای از فجایعی را نشان بدهد که در گذشته سیاهپوستان با آنها دستوپنجه نرم میکردند. همچنین تلاش کرده باورهای عامیانه و سنتهای کهن مردمان آفریقایی را در لابهلای اثر خود بازگو کند. اعتقاد به نیروهای جادویی و طلسمهای نیرومند در بخشهای مختلف این داستان، بهوضوح دیده میشود.
یکی از ویژگیهای مولونگوها صبر و شکیبایی آنها در برابر مصیبتی است که برایشان پیش آمده. مادرانی که فرزندانشان ناپدید شدهاند و زنانی که همسرشان را از دست دادهاند، در سکوت، اندوه خود را در قلبشان دفن میکنند، بدون اینکه کلامی در مورد آن بر زبان بیاورند. تنها ابئیز است که میتواند آشکارا در مورد ماجرای آتشسوزی و گم شدن افراد قبیله صحبت کند و تصمیمات مهمی بگیرد. مولونگوها جز اینکه رخت عزا به تن کردهاند، کار دیگری جز تعمیر خانههای سوخته انجام نمیدهند. تنها منتظرند تا پس از مرمت خانهها، مادران افراد گمشده را به خانهی خودشان بازگردانند.
مردم این قبیله اعتقاد بسیاری به رؤیاهایشان دارند. آنها معتقدند رؤیاهایی که در خواب میبیند از عالم دیگری میآیند و حامل خبرهای مهمی هستند. همچنین برای خوابیدن و حتی بستر خواب هم آداب و رسوم ویژهای دارند. پس از ناپدید شدن دوازده نفر از اعضای قبیله، مادرانِ پسران گمشده، همگی همزمان در یک شب بهخصوص خواب عجیبی میبینند. این زنان تودهای از تاریکی را به خواب میبینند و صدای پسرانشان را از دل همین تودهی سیاه میشنوند که از آنها میخواهند تا پیش از طلوع آفتاب، با کنار زدن سیاهی، پسران خود را دوباره به دنیا بیاورند. پس از دیدن این رؤیا، بازهم مادران داغدیدهی قبیله سکوت میکنند و تصمیم میگیرند تا در مورد خوابی که دیدهاند، حتی با خودشان هم صحبتی نکنند.
همان روز با طلوع خورشید، اتفاق عجیبتری میافتد. ناگهان سایهی سیاهی بر سر همان کلبهای ظاهر میشود که برای اسکان مادران پسران گمشده در نظر گرفته شده بود. به باور ابئیز، این سایهی تاریک، نشانهای از اندوه بیپایان مادران است که در سینهشان حبس شده و آنها باید به هر روش ممکن، راهی برای پیدا کردن افراد قبیله بیابند. رفتهرفته و در اثر جستوجوی اهالی قبیله، آنها متوجه میشوند همسایگانشان مسبب ناپدید شدن مردان و پسران بودهاند. به این ترتیب، لئونورا میانو در داستان خود به شرح واقعیت تلخی به نام بردهداری و پیامدهای شوم آن میپردازد.
بردهداری سیاهپوستان و انتقال آنها از قارهی آفریقا به مزارع آمریکای جنوبی، واقعیت سیاهی است که به لکهای بر دامن انسانیت شباهت دارد. انسانهایی که تنها گناهشان رنگ پوستشان بود، گروهگروه سوار بر کشتیها راهی قارهی دیگری میشدند تا بهعنوان برده برای همنوعان سفیدپوست خود کار کنند. انسانهایی که از تمدنی دیرینه و فرهنگی غنی برخوردار بودند، اکنون باید به خدمت انسانهایی درمیآمدند که بویی از اخلاق و انسانیت نبرده بودند. خواندن شرح این وقایع در کتابهای تاریخی بسیار ناراحتکننده است، اما زمانی بیشتر به عمق فاجعه پی میبرید که بهصورت داستانی گیرا و پراحساس، به شما ارائه شود. کتاب فصل تاریکی، بهتر از هر اثر تاریخی میتواند شما را با ابعاد گستردهی بردهداری و پیامدهای ناگوار آن آشنا کند.
لئونورا میانو نویسندهای است که خود در آفریقا به دنیا آمده و همان رنجهایی را که قرنهاست مردم سیاهپوست متحمل میشوند، با تمام وجود احساس کرده. این داستاننویس بر آن بوده تا با نگارش کتاب فصل تاریکی، صدای خشم مردمی را که سالهاست به ورطهی نابودی کشانده شدهاند، به گوش جهانیان برساند. نظام بردهداری جنایتی بود که مادران بسیاری را از دیدار فرزندانشان محروم و فرزندان بیشماری را از آغوش گرم مادرانشان جدا کرد. جنایتی که با هیچ دلیل و توجیهی نمیتوان آن را اخلاقی جلوه داد.
کتاب پیش رو به شما کمک میکند تا گوشهای از مصائبی را که بر مردم آفریقا وارد شده دریابید و با یکی از تاریکترین دورانهای تاریخ روبهرو شوید. انتشارات مروارید این داستان خواندنی را با برگردان پریزاد تجلی در اختیارتان قرار داده است.
جوایز و افتخارات کتاب فصل تاریکی
- دریافت جایزهی فمینا (Femina) در سال 2013؛
- کسب جایزهی Grand Prix du roman métis در سال 2013.
در نکوداشت کتاب فصل تاریکی
- صدای لئونورا میانو از قویترین فریادهای اعتراضی نسل او محسوب میشود. صدایی که به دوردستها سفر میکند. (کاترین سیمون)
کتاب فصل تاریکی برای چه کسانی مناسب است؟
طرفداران رمانهای تاریخی و علاقهمندان ادبیات فرانسه بدون شک شیفتهی کتاب فصل تاریکی خواهند شد.
در بخشی از کتاب فصل تاریکی میخوانیم
بنا بر تصمیم رئیسموکانو، زنهایی که فرزندانشان ناپدید شدهاند اکنون میتوانند خانهی تبعیدیشان را ترک کنند. اهالی سه روز و سه شب مراسم آیینی برپا کردهاند تا شرّ و بدی دور شود. آن زنها هم در این مراسم شرکت دارند، هرچند روحانی قبیله برخلاف نظر رئیس وادارشان کرده جدا از بقیه بنشینند. چند قدم عقبتر از زنهای دیگر، اما در هر صورت بقیه را همراهی میکنند. سه روز و سه شب صدای طبل و سُرنا قطع نمیشود مگر برای بلند شدن صدای اهالی که نالهکنان وردها و دعاهایی میخوانند که امید را در آنها زنده نگه میدارد. برای بیرون راندن انرژیهای بد میرقصند و پایکوبی میکنند. با رقص مفاهیمی را ادا میکنند که کلام از بیانش قاصر است. سپس زنهای تبعیدشده اجازه پیدا میکنند که دوباره به خانههایشان برگردند، جایی که هنوز هم خیلی گرم از آنها استقبال نمیشود. در آن گردهمایی همه میتوانند احساساتشان را به زبان بیاورند تا فکرهای زننده ته قلبشان نماند و دلشان صاف شود، بااینحال هنوز فضا آرام نشده است.
نگاه سنگین زنهای دیگرِ همسرانشان مدام دنبالشان است. وقتی نوبت آشپزی آنها میرسد، کسی به آن غذا دست نمیزند. آنها را تحقیر میکنند. همسرانشان هم به سراغ آنها نمیروند... اما آنها دم نمیزنند. گاهی حتی حسرت زمانی را میخورند که از خانه دور بودند. حالا در خانهی خودشان اینگونه مدام دلواپساند. موقع کار و رفتن به مزرعه نگران برخورد دیگرانی هستند که در گذشتهی نهچندان دور، از یکدیگر حمایت میکردند و همهچیز را با هم شریک میشدند. همانها حالا آنها را در تنهایی به حال خود گذاشتهاند. حالا که به کمک نیاز دارند، کسی به دادشان نمیرسد.
فهرست مطالب کتاب
مقدمهی مترجم
طلوع خاکستری
کلامی دربارهی سیاهی
گذرگاههای آبی
سرزمین اسارت
آخرین مجال
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب فصل تاریکی |
نویسنده | لئونورا میانو |
مترجم | پریزاد تجلی |
ناشر چاپی | انتشارات مروارید |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 184 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-191-939-1 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |