معرفی و دانلود کتاب غوغا
برای دانلود قانونی کتاب غوغا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب غوغا
کتاب غوغا، تالیف مهسا زرگر، داستانی هیجان انگیز و تخیلی است که در آن دختری جسور به نام غوغا میخواهد دنیا را با تمام خوبی و خوشیهایش بشناسد و ببیند، اما برای این کار باید به بیرون از سرزمینش برود.
در بخشی از کتاب غوغا میخوانیم:
مادر گفت: دخترم بهتر است صبر کنی و چند سال دیگر به این سفر خطرناک بروی. آن وقت نیز بیشتر تجربه پیدا کردهای.
غوغا گفت: نه مادر، من امسال به جای اینکه به سواحل اقیانوس هند بروم، میخواهم به دنبال سرزمینی بروم که هیچ کس در آن زندگی نمیکند، میخواهم تعدادی از مردمانمان را به آن جا ببرم تا در آن جا زندگی کنند و من نیز ملکه آن سرزمین شوم.
مادر گفت: دخترم این آرزوی بزرگیست و توانایی زیادی میخواهد و تو آنقدر بزرگ نیستی که چنین آرزویی را بکنی. زمان میبرد، بهتر است تو به فکر آموزشهایی باشی که معلمانت به تو میدهند و تو باید این آموزشها را یاد بگیری، تو باید یاد بگیری قدرت آبها را به خدمت خود در آوری، تو باید یاد بگیری که موجودات زمین را با خود همراه کنی. تو باید قدرت تبخیر مردابها را یاد بگیری، یاد بگیری که تمام آبها باید زلال و روان باشند. تو باید انجماد و تبخیر را فرا بگیری، تو باید فرا بگیری که یک سیلاب را چگونه کنترل کنی. تو مسیر آبهای روان را نمیدانی. تو باید نقشهی جغرافیایی زمین را بدانی، منابع آبهای زیرزمینی را بشناسی، در آینده از این آموختههایت و قدرتهایت برای حفط خودت و سرزمین و مردمت استفاده کنی، تو جانشین بعد از من هستی.
غوغا گفت: مادر همهی اینهایی را که گفتی میدانم من سیزده سال خود را برای این آموختهها صرف کردم من بلدم از قدرتهایم استفاده کنم، میتوانم با رقص دستانم موج را تشکیل و منهدم کنم.
میتوانم کوههای یخی را جا به جا کنم، میتوانم ابرهای بارانزا را در آسمان شناسایی کنم. من تمام آموختهایم را حفظ هستم، بگذر برای خودم سرزمینی داشته باشم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب غوغا |
نویسنده | مهسا زرگر |
ناشر چاپی | انتشارات رسول |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 128 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8886-10-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی ایرانی |
این که کسی بخواهد دنبال سرنوشت برودبد نیست...
غوغا عجول بود و کم تجربه زود باور وساده...
اعتماد تام فقط برای خداست نه بنده هایش. ..
او مغرورانه عشق پاک وصادقانه پسر بادهای شمالی را رد کرد
و او را شکست...
واما کینه برادر و خواهر نسبت به و خواهرشان رها کردنش
اگر صادق باشم باید بگویم (عدو شود سبب خیر اگرخدا خواهد)
از هر دو طرف تاوان دادند دو نفر با جانشان و غوغا با مرگ
خالهاش لیسا تاوان کینه و ندانم کاری هایشان..
مثل همیشه سرشار از درس زندگی و این همان چیزی است که نوشته هایتان را خاص میکند... موفق باشید
کتاب خوابگاه مردگان چه زمان چاپ میشه؟