معرفی و دانلود کتاب غزل سیب
برای دانلود قانونی کتاب غزل سیب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب غزل سیب
کتاب غزل سیب، مجموعهای از 9 داستان کوتاه ایرانی نوشتهی منیرالدین بیروتی است؛ روایتهایی از زندگیها و دغدغههای انسانهای عادی. انسانهایی که ممکن است به ما شباهت زیادی داشته باشند و نویسنده توانسته با قلم رسا و سبک روایی خاصی که دارد، هر مخاطبی را با داستانهای خود همراه کند.
دربارهی کتاب غزل سیب
مجموعه داستانها معمولاً طرفداران خاص خودشان را دارند و محبوبیت آنها هم به این دلیل است که میتوانند انسان را با روایات مختلفی همراه کنند، تجربههای متفاوتی را در اختیار او بگذارند و این فرصت را به مخاطب میدهند تا بالاخره بتواند در دنیای خیالانگیز داستانها و روایتها، شخصیتی را پیدا کند که بیشترین شباهت را به او دارد.
در کتاب غزل سیب که مجموعهای از 9 داستان کوتاه منیرالدین بیروتی را میخوانیم، با چندین روایت روبهرو میشویم که همگی از انسانهایی میگویند، شبیه به خود ما. انسانهایی که از هیچ ویژگی بهخصوص و خارقالعادهای برخوردار نیستند، مانند همهی ما، با روزمرگیهایی درگیرند و شاید نتوان از بعد خاصی آنها را آنچنان منحصر به فرد دانست. همین موضوع هم داستانشان را برای ما جذاب کرده و ما را با آنها همراه میکند. نویسندهی کتابی که پیش رو داریم نیز، در تمام قصههایش، همین روال را در پیش گرفته و با قلمی پرکشش، احساساتی را که در زندگیهایمان تجربه میکنیم و دغدغههایی که داریم را از زبان افراد دیگر پیش چشم ما میگذارد. داستانهایی برای این که بدانیم در این دنیای پر از دغدغه و با احساساتی که ممکن است یکدیگر را نقض کنند، تنها نیستیم...
منیرالدین بیروتی، نویسندهی این مجموعه داستان گرم و صمیمی، از تجربیات چندین و چند سالهی خود در حوزهی ادبیات، به خوبی استفاده کرده تا باز هم اثری را خلق کند که در جامعهی ادبی ایران، مورد توجه و استقبال واقع شود. این نویسندهی صاحب سبک که برندهی دو دوره جایزهی هوشنگ گلشیری شده، در کتاب غزل سیب هم، شخصیتهایی را خلق کرده که هر یک از آنها میتوانند آیینهی تمامنمای ما، همهی انسانهای عادی، باشند. قلم منیرالدین بیروتی با همان سبک و سیاق همیشگی، آنچنان ما را به عنوان مخاطب درگیر میکند که نمیدانیم از نثر شیوا و قلم زیبای نویسنده لذت ببریم، یا از سیر داستانی که گویی داستان زندگی خود ماست!
9 داستان، 9 روایت، 9 سبک از دغدغه و احساس، که همه میتوانند ما را با خود همراه کنند و فرصتی برای کشف تجربیات جدید را در اختیار ما بگذارند. در کتاب حاضر، داستانهای «غزل سیب»، «آرام در سایه»، «بهار»، «برف و آتش»، «ناسوت»، «یک وجبی شانهی چپ»، «بقچهی مار»، «باب اسفنجی» و «هویا» را میخوانیم. داستانهایی که در روندی که دارند، عشق، اندوه، نگرانی، ترس، شادی و شور را به ما القا میکنند. در این مجموعه از داستانهای اجتماعی موجود در کتاب غزل سیب، روایتهایی را میخوانیم که بارها بازنویسی شدهاند تا بتوانند به همان شکل دلچسب و دوستداشتنیای که باید، مخاطبان کتاب را با خود همراه کنند. اگر این روزها، در میان انبوهی از احساسات سردرگم هستید و به دنبال راهی برای بیان این احساساتید، شاید بهتر باشد در کتابها و داستانها به دنبال بیانی از تجربیات و احساسات خودتان باشید و کتاب غزل سیب، میتواند یکی از بهترین انتخابهای شما باشد.
مجموعه داستان پیش رو که برای هر کتابدوستی جذاب خواهد بود و هر مخاطبی را محو جزئیات نقل شده خواهد کرد، به کوشش نشر نیماژ به انتشار رسیده است.
کتاب غزل سیب برای چه کسانی مناسب است؟
خواندن این کتاب را به تمام افرادی که به داستانهای کوتاه و مجموعه داستانهای ایرانی علاقه دارند، پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب غزل سیب میخوانیم
«رفت برایم نان بگیرد اما هر چی... خدایا چی جواب باباش را بدهم؟ هی گفتم حالا برمیگردد، هی نشستم تا برگردد، هِی این چشم کور شدهام را دوختم به این در که بلکه وابشود، وا نشد. خدایا چی جواب بدهم حالا؟
چرا آخه این جوری؟ منِ خاک بر سر بمانم، بعد... خدایا چی جواب باباش را بدهم آخه؟
جنازهی دخترک افتاده بود آن گوشهی حیاط. گلوله خورده بود توی گردنش. قفلِ پشت گردنش را سوراخ کرده بود و آمده بود تا زیر استخوانِ ترقوه. شانه و سینه از هم پاشیده بود. زیر گونهی راستش چالهای خون برق میزد. لبخندی محو ماسیده بود روی لبهاش و مژههای بلندش سایهای نرم پخشِ گونههاش کرده بود.
مردی چهل - چهل و دو ساله و جوانی بیست ساله واایستاده بودند بالای سرش.»
بهار میگوید: چرا اینجوری؟ چرا با جنازه؟
میگویم: یک جایی توی یک کتابی میخواندم که خدا را مَلِکی است خاص که نیمهی بالای وِی از برف است و نیمهی زیریناش از آتش!
یک جوری نگاه نگاه میکند که کلمه از ذهنام بیخ کَن میشود. فقط نگاهاش میکنم.
میگوید: برف و آتش... وای واقعن این را خواندهای یا همین الان ساختی؟
حیرتِ سوزانِ توی نگاهش وادارم کرد که تُند بگویم: نه نه، خواندم. یک جایی خواندم، نمیدانم کجا اما همین که رسیدم بهش یکدفعه آن تصویر پیرزن و آن جنازه آمد جلوی چشمهام!
فهرست مطالب کتاب
غزلِ سیب
آرام در سایه
بهار
برف و آتش
ناسوت
یک وجبیِ شانهی چپ
بقچهی مار
باب اسفنجی
هویا
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب غزل سیب |
نویسنده | منیرالدین بیروتی |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 98 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367-715-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |