معرفی و دانلود کتاب عصر اساطیری
برای دانلود قانونی کتاب عصر اساطیری و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب عصر اساطیری
حکایتهای شاهنامهی فردوسی و اسطورههایش، همواره عاشقان مخصوص به خودش را داشته است. نویسندهی کتاب عصر اساطیری یکی از همین عشّاق است. حسین پورحسینی بعد از پشت سر گذاشتن چند دورهی سخت در زندگی، در این کتاب با الهام گرفتن از قصههای شاهنامه، به نگارش رمانی ماجراجویانه و پرکشش پرداخت.
دربارهی کتاب عصر اساطیری
تجربهی گذر از رنجها یک تجربهی منحصربهفرد است. بعد از هر طوفان سختی که از آن جان سالم به در میبریم، به آدمهای متفاوتی تبدیل میشویم. روزهای سخت به ما یادآوری میکنند که برای انجام کارهایی که دوستشان داریم، آنقدرها هم که فکر میکنیم فرصت نداریم! کتاب عصر اساطیری از دل یکی از همین تجربهها بیرون آمده است. حسین پورحسینی بعد از غلبه بر بیماری سخت خود تصمیم گرفت با استفاده از قدرت تخیلی که در آن سالها تقویتش کرده بود، داستانی در سبک و سیاق حماسی و با حضور شخصیتهای مطرح شاهنامه بنویسد.
داستان با آزاد شدن ضحاک ماربهدوش و به دنبال آن فعال شدن کوه آتشفشان دماوند، آنهم پس از سالهای طولانی خاموش بودن، آغاز میشود. در این حین فرهاد، شخصیت اصلی داستان، ناگهان با دیدن آخرین پر بازمانده از سیمرغ، پی میبرد که از نوادگان فردوسی است و همین مسئولیتی بزرگ بر دوش او و اطرافیانش میگذارد؛ مسئولیتی به بزرگی نجات یک شهر از دست اهریمنانی به بزرگی ضحاک ماردوش و لشکر خونخوار او...
پورحسینی در کتاب عصر اساطیری، حکایت رویارویی نیروهای خیر و شر در شاهنامه را، به شکلی تازه و با شیطنتی خاص، روایت کرده است. واضح است که او میخواسته درسهایی را که یادگار دوران بیماری هفت سالهاش بوده، برای خوانندگانش هم بازگو کند، درسهایی دربارهی غلبهی نیکی بر بدی و چیرگی پرتوهای روشنی بر سیاهی...
کتاب عصر اساطیری توسط انتشارات حکمت و عرفان در اختیار شما قرار گرفته است.
کتاب عصر اساطیری مناسب چه کسانی است؟
همهی کسانی که به داستانهای تخیلی و قصههایی با الهام از شاهنامه علاقهمندند میتوانند از مخاطبان این کتاب باشند.
در بخشی از کتاب عصر اساطیری میخوانیم
فریبا بههمراه شغاد و دیو سپید وارد کاخ ضحاک شدند. فریبا به ضحاک که نزدیک شد سر تعظیم فرود آورد و گفت: درود بر ماردوش. سرورم آنچه فرمان داده بودید اجرا کردم. ضحاک گفت: کارت خوب بود. آفرین. سپس از تختگاهش برخاست و رو به شغاد و دیو سپید گفت: خوش آمدید. آیا فریبا به شما گفته از چه رو اینجایید؟ دیو سپید جواب داد: آری. اینجاییم تا رستم را بکشیم. ضحاک گفت: البته که رستم باید کشته شود ولی او تنها نیست. دیگر اساطیر نیز همراه او هستند و ما برای مقابله با آنها باید نقشهای بکشیم. دیو سپید گفت: نقشهای لازم نیست، به آنان یورش میبریم و همه را از دم تیغ میگذرانیم. شغاد رو به دیو سپید کرد و گفت: آنقدر احمق نباش، برای مقابله با آنان باید ترفند مناسبی اتخاذ کنیم. دیو سپید عصبانی شد و گفت: با که بودی گفتی احمق، خودت احمقی که میخواهی با تلف کردن وقت برای اتخاذ ترفند به رستم مجال تنفس بدهی. باید بیمحابا به او یورش بریم. شغاد گفت: نکند فراموش کردی که او قبلتر تو را کشته، حتی آن زمان که خواب بودی رستم از سر جوانمردی تو را در خواب نکشت و بیدارت نمود تا مجال پیکار با او را داشته باشی ولی باز هم از او شکست خوردی و درحالی که یک دست و پای خود را از دست داده بودی سر از تنت جدا کرد. پس یاوه مگو و بگذار ترفندی اتخاذ کنیم احمق.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه چاپ سوم
زندگینامه مؤلف
بازگشت اهریمن
حقیقت آشکار شده
ملاقات با سیمرغ
تهمتن
درجستجوی اساطیر
اولین حماسه
پایگاه
یاران اهریمن
علاج
نیرنگ
درفش کاوه
شعلهور
امید
خیزش اژدهاکش
مهیای نبرد
نبرد اساطیری
فرجام
گنگدژ
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب عصر اساطیری |
نویسنده | حسین پورحسینی |
ناشر چاپی | انتشارات حکمت و عرفان |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 120 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8323-64-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی ایرانی |