معرفی و دانلود کتاب ضیافت به صرف گلوله
برای دانلود قانونی کتاب ضیافت به صرف گلوله و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ضیافت به صرف گلوله
مجید قیصری در کتاب ضیافت به صرف گلوله ماجرای سرگردی به نام بهزاد فرحان را روایت میکند. او در آغاز دوران جنگ تحمیلی به خرمشهر میرود تا از کشورش در مقابل نیروهای بعثی دفاع کند. فرحان در این مدت از حقایقی باخبر میشود که افشای آنها میتواند به قیمت جانش تمام شود. او پس از مدتی به دست نیروهای بعثی عراق اسیر میشود و پس از گذشت ده سال به ایران باز میگردد و اکنون میخواهد تعدادی از مقصران سقوط خرمشهر را محاکمه کند.
دربارهی کتاب ضیافت به صرف گلوله
داستان کتاب ضیافت به صرف گلوله اثر مجید قیصری به دوران جنگ ایران و عراق باز میگردد. در این کتاب ماجرای سرگردی به نام «بهزاد فرحان» روایت میشود. او در زمان آغاز جنگ ایران و عراق، بدون این که به کسی اطلاع دهد به مناطق جنگی میرود. او شایستگیهای زیادی از خود نشان میدهد و به مقام فرماندهی میرسد. تعدادی از افرادی که فرحان فرماندهی آنان بوده، به او حسادت میکنند و نمیخواهند از دستوراتش تبعیت کنند. آنها علیه او یکسری نامه و گزارش نادرست جمعآوری میکنند و آن را به مقامات بالا ارسال میکنند. به این ترتیب بهزاد فرحان از مقام سرگردی عزل میشود. اما او جنگ را رها نمیکند و جهاد را ادامه میدهد تا این که یک روز به دست نیروهای بعثی عراق اسیر میشود.
بهزاد فرحان برای مدت ده سال در اسارت نیروهای بعثی باقی میماند. او پس از آزادی در مورد وضعیت خود به هیچ کس اطلاع نمیدهد و پنهانی به ایران باز میگردد. گذراندن سالهای زیادی در جنگ و سپس در اسارت، باعث شده است که فرحان از حقایقی مطلع شود که بسیاری از آن بیخبر هستند. این که چه افرادی در ظاهر کمککننده بودند و در باطن کارشکنی میکردند و این که کدام عوامل داخلی باعث شدند که خرمشهر سقوط کند.
بهزاد فرحان پس از بازگشت به ایران یک مهمانی ترتیب میدهد. او دوستان و همکاران سابقش را به این مهمانی دعوت میکند. هنگامی که شب مهمانی فرا میرسد، اولین نفری که به محل برگزاری مهمانی میرسد سرهنگ سمرقندی است. او میبیند که خانه بههم ریخته و فرحان که به سرش گلولهای اصابت کرده روی زمین افتاده است. نفر بعدی برادر فرحان است، او با دیدن این صحنه به همراه سمرقندی بهزاد را به بیمارستان منتقل میکند. هیچکس نمیداند چه کسی به فرحان شلیک کرده و این کار را با چه قصدی انجام داده است. اکنون چشمها به تن بیجان فرحان دوخته شده است، تنها اگر او زنده بماند میتواند حقیقت ماجرا را تعریف کند.
مجید قیصری در کتاب ضیافت به صرف گلوله، میکوشد تا وقایع جنگ تحمیلی را از زاویهای جدید نگاه کند. او به تقدسگرایی دچار نمیشود و نشان میدهد که چگونه بسیاری از افراد در داخل کشور، عامدانه یا غیرعامدانه زمینهی سقوط خرمشهر را فراهم کردند.
کتاب ضیافت به صرف گلوله مناسب چه کسانی است؟
اگر به رمانهای ایرانی و وقایع مربوط به دفاع مقدس علاقمند هستید، این کتاب مناسب شماست.
با مجید قیصری بیشتر آشنا شویم
مجید قیصری، نویسندۀ ایرانی، متولد سال 1345 در شهر تهران است و در رشتهی روانشناسی تحصیل کرده. قیصری نویسندگی را از سال 1372 آغاز کرد. او در این سالها آثار زیادی منتشر کرده و جوایز بسیاری را نیز از آن خود کرده است. از کتابهای مجید قیصری میتوان به کتابهای «گور سفید، جشن همگان، سه کاهن، شماس شامی، باغ تلو، سه دختر گلفروش و نفر سوم از سمت چپ» اشاره کرد. از میان جوایز او نیز میتوان جایزه مهرگان، جایزهی ادبی اصفهان و عنوان برگزدهی کتاب سال شهید حبیب غنیپور را نام برد.
در بخشی از کتاب ضیافت به صرف گلوله میخوانیم
چندی میشد که ملکتاج و پسرش رفته بودند و سمرقندی نشسته بود روی مبل کنار شومینه و گاه سر از کاغذ برمیداشت و نگاهی به موسی میکرد. مردی چهلوچندساله، سبزهرو که بهآرامی صحبت میکرد. بهنحوی که سمرقندی مجبور شده بود خودش را بکشد بر لبه مبل تا بشنود او چه میگوید.
«دو ساعتی بیشتر است که آمدهام توی کوچه. نشسته بودم توی ماشین. دوبهشک مانده بودم که بیایم توی خانه یا نه. وقتی سرگرد صیفی، اگر اشتباه نکنم... ها خودش بود! حدس زدم. من که نمیدانستم کی اینجاست. تقریبا یک ماه پیش بود، دعوتنامهای رسید دستم، البته بدون آدرس. بهقولی مشکوک شدم. یعنی چه؟ عادت کردهام. به هرچیز غیرعادی سوءظن ببرم... ها شما هم همینطور. بله. طبیعی است. بیکار ننشستم. شاید برایتان جالب باشد بدانید چه کردم. این نمیشود که کسی آدرس خودش را ننویسد.
این خیلی ناشیانه است خودش یا کس دیگری، مثل آن جوانک که زنگ زده خانهی ما، زنگ بزند و بگوید اشتباهی در ارسال دعوتنامهها رخ داده. شما باور میکنید؟! روی پاکتنامه، غیر از آدرس گیرنده، یک صندوق پستی بود که نشان میداد فرستندهای در کار است. بهقولی بیکار ننشستم. رفتم پستخانه. با مسئول امور صندوقها صحبت کردم. راضی نمیشد که بگوید صاحب این صندوق پستی چه کسی است. بهقولی دوتا توپی برایش آمدم که اگر سوءقصدی در کار باشد. همینطوری. میخواستم کارم پیش برود. از کجا میدانستم اینطور میشود؟. با دیدن این مبل خونیشده میبینید سوءظن مثل یک ریشهخرده هر روز دارد، تنومندتر میشود. هرچه میخواهم بیتفاوت باشم نمیشود. حالا که فکر میکنم میبینم بیخود نبود آن بندهی خدا جواب سر بالا میداد. چند تا کارت شناسایی از اینطرف، آنطرف نشانش دادم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ضیافت به صرف گلوله |
نویسنده | مجید قیصری |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب کوچه |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 96 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-6974-73-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان دفاع مقدس |