معرفی و دانلود کتاب صوتی کت و شلوار بازیگری من
برای دانلود قانونی کتاب صوتی کت و شلوار بازیگری من و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی کت و شلوار بازیگری من
کتاب صوتی کت و شلوار بازیگری من، نوشتهی گروهی از نویسندگان، شامل مجموعهای از داستانهای کوتاه است که اغلب رنگوبوی دههی شصت را دارند و از خاطرات دوران جنگ ایران و عراق میگویند. مضمون اکثر این داستانها اجتماعی است و با توصیفات خیالانگیزشان، تصویری از زندگی ساده و صمیمی آن زمان ترسیم میکنند.
دربارهی کتاب صوتی کتوشلوار بازیگری من
کتاب صوتی کتوشلوار بازیگری من شامل پانزده داستان کوتاه برای نوجوانان است که هر کدام قصه و روایتی مستقل از هم دارند. به نظر میرسد فضای داستانها به دههی شصت تعلق دارد و سادگی و صمیمیت دورانی که در آن خبری از تکنولوژیهای پیچیدهی امروزی نبود، جلب توجه میکند. درحالیکه بعضی از قصههای کتاب تنها به روایت یک اتفاق کوچک و شیرین در زندگی روزمره میپردازند، بعضی دیگر از داستانها حالوهوای دوران جنگ را تداعی میکنند و از سختی آن دوره و عزم راسخ مردم برای گذر از آن وضعیت و مقابله با ناامیدی حرف میزنند. در میان اسامی نویسندگان این کتاب، نام برخی از شهدا نیز به چشم میخورد.
در داستان «امید»، قصهی دخترکی دوازدهساله به نام قزلگل را میشنویم که سخت به گوشوارههای طلایی زیبایی که در گوش دوستش مهناز دیده علاقهمند شده و حالا میخواهد هر طور که شده، خودش هم یک جفت از آن گوشوارهها داشته باشد. قیمت گوشواره هزار تومان است و این مبلغ برای خانوادهی تنگدست آنها، پول زیادی است. مادر و پدرش قادر به پرداخت این پول نیستند و این موضوع، قزلگل را ناراحت میکند، اما او دختری نیست که به این سادگی تسلیم شود و تلاش میکند با مهارتهای قالیبافیاش، پول لازم برای خرید گوشواره را به دست بیاورد...
داستان «برنامهی غذایی»، از یک کلاس درس شروع میشود. معلم دارد برای شاگردهایش که دختران دبستانی هستند، از اهمیت داشتن برنامه در زندگی میگوید. صحبت معلم که گل میاندازد، به بچهها میگوید که بعضی از آدمهای ثروتمند، برای غذا خوردنشان نیز برنامهی غذایی دارند. از آنجا که این کار در آن زمان چندان باب نبود، بچهها از تعجب دهانشان باز میماند. در میان دختران کوچک متعجب، دختری هم به نام کبری وجود دارد که از سر شیطنت و کنجکاویهای بچگی، جلوی دیگران به اصطلاح قپی میآید که آنها هم در خانهشان با برنامه غذا میخورند. کار به این فخرفروشی ساده تمام نمیشود و کبری حالا بنا کرده مادرش را -که عادت دارد او را ننه صدا کند- مجبور کند تا طبق یک برنامه که خودش نوشته و به دیوار زده برایشان غذا درست کند...
«تنها خمپارهی سفید دنیا» مخاطب را به زمان جنگ میبرد. امکانات و مهمات به شدت کم شده و حالا طبق دستور بالاسریها، رساندن مهمات به بسیج ممنوع شده است. با وجود این وضع اسفناک، مش رجب، مسئول تدارکات گردان، امروز خوشحالتر از همیشه به نظر میرسد و از غنیمت گرفتن یک سلاح سری حرف میزند که کسی دقیقاً نمیداند چیست و از کجا رسیده. کمکم معلوم میشود این سلاح سری مرموز، یک خمپارهانداز است...
کتاب صوتی کتوشلوار بازیگری من اثری از گروه نویسندگان است که با تلاش نشر صوتی سماوا و انتشارات مهرک منتشر شده. این کتاب را با صدای روژین جشن سده میشنوید.
کتاب صوتی کتوشلوار بازیگری من برای چه کسانی مناسب است؟
نوجوانان علاقهمند به شنیدن داستانهای اجتماعی و طنز، از شنیدن این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب صوتی کت و شلوار بازیگری من میشنویم
همهچیز از آن روز عصر شروع شد. زنگ آخر بود و بچهها سر کلاس نشسته بودند. برای اینکه بچهها شلوغ نکنند، خانم معلم دربارهی فایدهی برنامه صحبت میکرد. خانم معلم همانطور که پشت میز نشسته بود صحبت میکرد. یک لحظه از حرف زدن باز ایستاد. یک دفعه سرش را بلند کرد و درحالیکه دستش را در لابهلای موهای بلند و پفکردهاش فرو میبرد گفت: «هیچ میدانید بعضیها حتی غذا خوردنشان با برنامه است؟» بچهها که دهانشان از تعجب باز مانده بود نفسها را در سینه حبس کردند و به دهان خانم معلم چشم دوختند. خانم معلم با سرافرازی به خاطر اینکه توجه بچهها را جلب کرده بود، لبان آرایششدهاش را با غرور خاصی از هم باز کرد و به حرفهایش ادامه داد. کبری صمدی که در حقیقت فضولباشی کلاس بود، از ته کلاس بلند شد و گفت: «اجازه خانوم؟ یعنی شما میگین با برنامه غذا میخورن؟»
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی کت و شلوار بازیگری من |
نویسنده | گروه نویسندگان |
راوی | روژین جشن سده |
ناشر چاپی | انتشارات مهرک |
ناشر صوتی | گروه فرهنگی سماوا |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۴ ساعت و ۴۰ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتاب مذهبی انقلاب دفاع مقدس نوجوان |
نظر من نوعی این است که با گویش یک شخص نتوان تاثیر گذار بود ولی گر چند نفری بوده زیبایی کتاب بشتر گشته و با خنده بیشتری کتاب را شنیده