معرفی و دانلود کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب ششم
برای دانلود قانونی کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب ششم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب ششم
کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب ششم اثری با گردآوری و ترجمهی عبداللطیف طسوجی است. در این کتاب، داستانها و افسانههایی آموزنده و شیرین گنجانده شده است و قصههای حکیمانه و پندآموزِ آن، فرهنگ، سنن و آداب و رسوم مشرق زمین در دوران کهن را به زیبایی و جذابیتِ تمام، به تصویر کشیده است.
دربارهی کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب ششم
کتاب صوتی هزار و یک شب (One Thousand and One Nights) روایتگر قصههای پندآموز و دلنشینی است که به سرزمینهای شرق باستان و کشورهایی که امروزه با نامهای ایران، هند و عراق میشناسیم، نسبت داده میشوند. گمانهزنیهای بسیاری در ریشه و اصالت این اثر وجود دارد. گروهی از شرقشناسانِ بهنام، به یونانی بودنِ ریشههای این اثر باور دارند و گروهی دیگر از مستشرقان، آن را برآمده از سرزمینهای هند و بغداد میدانند. برخی آن را به اصالتی هندی و سانسکریت منسوب میکنند و باور دارند که نسخههای نخستینِ آن در دوران هخامنشیان به نگارش درآمده است. به گمانِ بسیاری اما، هزار و یک شب را باید حکایتی پارسی در نظر گرفت؛ به دلایل بسیار از جمله آن که راویِ آن همه حکایت و قصه، کسی نیست جز شهرزاد قصهگو.
ماجرای کتاب صوتی هزار و یک شب به زمانی نامعلوم در دوران کهن باز میگردد. در دوران قدیم، دو پادشاه با نامهای شاه زمان و شهریار، هر کدام بر قلمروی خود حکومت میکردند. روزگار به خوشی و خوبی میگذشت تا آنکه هر دوی آنان، از همسرانِ خود خیانت دیدند و این حادثهی تلخ، سرنوشتی عجیب برای آنان رقم زد. شاه زمان عطای پادشاهی را به لقایش بخشید، حکمرانی را رها کرده و اقلیم و دیار خود را ترک گفت. شهریار که دلش را کینه و سرش را انتقام اندوده بود، دستانش را به ظلم و خون آلوده کرد. او هر شب دختری را از قلمروی حکمرانیِ خود به عقد خویش در میآورد و روز بعد، جانش را میستاند. کار بدان جا رسیده بود که دیگر دختری در آن دیار نمانده بود. وزیر اعظم شهریار که خود دو دختر داشت، به حال دخترکان خود بیمناک شد و در پی راه چاره گشت. دختر بزرگتر او، شهرزاد، باتدبیر و آگاه بود. او بود که به پدرش پیشنهاد کرد تا به عقد شهریار درآمده و به آن چرخهی ظلم و جور پایان دهد. پدر با وجود آنکه دلش راضی نبود، چارهای جز این ندید و با تصمیم دختر، کنار آمد.
شهرزاد به عقد شهریار درآمد و بهظاهر در برابر ظلم پادشاه و سرنوشت شومِ خود تسلیم بود. او در همان شب نخستین از پادشاه خواست تا خواهر کوچکترش، دنیازاد را برای آخرین بار ببیند و قصههای واپسین را برای او تعریف کند چرا که خواهر کوچک، بدون قصهی شهرزاد خواب به چشمانش نخواهد آمد. شهریار موافقت میکند. شهرزاد قصه گفتن را آغاز کرده اما آن را ناتمام باقی میگذارد. پادشاهِ سنگدل که قصهی دختر را شنیدنی یافته، یک شب دیگر هم به او مهلت زندگی میدهد تا قصه را به انتها برساند. اما این ماجرا سر دراز دارد و شب بعد هم تکرار میشود و همینطور شبِ بعد از آن و شبهای بعد. این داستان تا کجا ادامه خواهد داشت و آیا روزی فرا خواهد رسید که شهریار از شنیدنِ قصه، دلزده و خسته شده و قصدِ جانِ شهرزاد را کند یا زندگی را بر وقف مراد یافته و جان شیرینِ شهرزاد را به او خواهد بخشید؟
هزار و یک شب بیتردید یکی از برجستهترین و پرآوازهترین آثار کلاسیک مشرق زمین و از مهمترین گنجینههای ادبیات جهان به شمار میرود. این میراث سترگ موجبات آشنایی جهان را با شرق باستان، افسانهها و سنن و آداب آن فراهم آورده است. راوی داستانهای پندآموز و شنیدنیِ هزار و یک شب، مردمی از هر قشر و طبقه هستند. حتی برخی از حکایاتِ آن، از زبان حیوانات نقل شده است. هزار و یک شب مسیری بس طولانی را پیموده تا امروز به دست ما رسیده است. سانسکریت را زبان اصلی این اثر میدانند که در برههای از زمان به فارسی باستان ترجمه شده است. در دوران هارونالرشید هزار و یک شب از فارسی باستان به زبان پهلوی برگردانده شد و «الف لیله» یا «الف خرافه» نام گرفت. در 1295 و هنگامهی استیلای سلسلهی قاجار بر ایران، این عبداللطیف طسوجی بود که آن را از پهلوی به فارسی ترجمه کرد و نام «هزار افسان» را بر آن نهاد. در میان برجستهترین ترجمههایی که از هزار و یک شب در غرب انجام شده است نیز میتوان به دو ترجمه اشاره کرد؛ اول ترجمهی فرانسهی آن که توسط آنتوان گلان در قرن شانزدهم ارائه شده و دیگری ترجمهی انگلیسی اثر که توسط سر ریچارد برتون در سال 1885 انجام گرفته است.
کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب ششم را به همت آوانامه و با خوانش مهرناز محافل میشنوید.
اقتباسهای سینمایی و فرهنگی از کتاب هزار و یک شب
جذابیت سحرآمیز حکایاتِ هزار و یک شب، الهامبخشِ آثار هنری بسیاری در حوزههای مختلف، از فیلم و سریال تلویزیونی گرفته تا نقاشی، نگارگری، نقالی، شعر و موسیقی و... بوده است. از جملهی بینظیرترین آثار هنری که در بازآفرینی قصههای هزار و یک شب خلق شدهاند میتوان به نگارگریهای صنیعالملک، نقاشیهای جان دیکسون پتن و سوفی اندرسون و سوئیت سمفونیک شهرزاد، ساختهی نیکولای ریمسکی کورساکف اشاره کرد. در تولیدات تصویری و سینما و تلویزیون نیز چندین و چند اثر با اقتباس از حکایتهای هزار و یک شب ساخته شدهاند که از جملهی پرآوازهترین آنان، میتوان از «هزار و یک شب» به کارگردانی آلفرد ای. گرین، محصول سینمای آمریکا در سال 1945، «داستانهای عشقی هزار و یک شب» ساختهی پیر پائولو پازولینی و محصولِ مشترکِ سینمای فرانسه و ایتالیا در سال 1974 و «شبهای عربی» به کارگردانی آلن بِیتس محصول کمپانی ای بی سی آمریکا در سال 2000 نام برد.
نکوداشتهای کتاب هزار و یک شب
- هزار و یک شب از بینظیرترین آثار کلاسیک و میراثی ارزشمند و گرانبها برای جهان به شمار میرود. (Taschen Books)
- کتاب هزار و یک شب، از جملهی محبوبترین و شنیدنیترین گنجینههای ادبیات شرق محسوب میگردد. (Amazon)
- هزار و یک شب کتابیست راوی داستانها و حکایاتِ دلپذیر از گذشتههای دور. (Barnes & Noble)
کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب ششم برای چه کسانی مناسب است؟
شنیدنِ کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب ششم برای تمامی علاقهمندان به روایاتِ افسانهای، ماجراجوییهای پهلوان و اسطورهها و همینطور حکایات رؤیاگونه و خیالانگیزِ شرق باستان، تجربهای شیرین و جذاب خواهد بود.
در بخشی از کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب ششم میشنویم
گفت ای مَلکِ جوانبخت، اما جانشاه و مملوکان را بادی شدید بوزید و بر کشتیای که ایشان بودند، برآمد و به جزیره رسانید. در حال جانشاه، با مملوکان به جزیره اندر شدند و همی گشتند تا به چشمهای روان برسیدند. مردی را دیدند که بر سر چشمه نشسته. بدو نزدیک شدند و سلام دادند. آن مرد ردِ سلام کرد و با ایشان سخن آغاز نمود. سخن گفتنش مانند سفیر پرندگان بود. جانشاه در عجب شد. آنگاه آن مرد به چپ و راست نظر کرد. دو نیمه شد. هر نیمی به طرفی افتاد. ساعتی نگذشت که گروهی مردمان از کوه به زیر آمدند و رو به جانشاه و مملوکان آوردند که ایشان را بخورند. چون جانشاه دید که ایشان قصد او را دارند، رو به دریا کرده بگریختند و آن سه تن از مملوکان گرفته بخوردند و سه تنِ دیگر با جانشاه خود را به دریا انداخته در کشتی بنشستند و کشتی بر دریا راندند و شبانهروز میرفتند. گرسنگی بر ایشان چیره شد. پس غزال را کشته بخوردند و رفتند که به جزیرهای دیگر رسیدند. در آن جزیره درختان و نهرها دیدند. جانشاه را آن جزیره پسند افتاد. با مملوکان گفت: «کیست از شما که بدین جزیره برود و خبر بیاورد؟» آنگاه گفت: «شما هر سه تن به جزیره روید و من به انتظار شما بنشینم تا شما بازگردید.» آنگاه مملوکان به جزیره آمدند. در شرق و غرب جزیره بگشتند و کسی را نیافتند. به میان جزیره قلعهای یافتند از رخام سفید که خانهای آن جزیره از بلور بود و در میانِ آن قلعه باقی بود و در آن باغ، میوههای بسیار دیدند و دریاچهای دیدند و در کنار دریاچه ایوانی بود و در میان ایوان، کرسیها برنشانده بودند و در میان کرسیها، تختی دیدند از زر سرخ مرصع به انواع گوهرها و یاقوتها.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی هزار و یک شب - صد شب ششم |
نویسنده | عبداللطیف طسوجی |
راوی | مهرناز محافل |
ناشر صوتی | آوانامه |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱۰ ساعت و ۲ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کهن فارسی |