معرفی و دانلود کتاب صوتی دویدن با چشمان بسته

معرفی کتاب صوتی دویدن با چشمان بسته

کتاب صوتی دویدن با چشمان بسته نوشته فرانک فیوم، داستانی الهام‌بخش از جست‌وجوی یک مرد برای رسیدن به هدف و معنای زندگی‌ست؛ جست‌وجویی نامحدود که نهایتاً به موفقیت فوق العاده در کسب‌وکار و رضایت فردی منجر می‌شود.

درباره کتاب صوتی دویدن با چشمان بسته:

فرانک در محله‌ کوئینز نیویورک و در خانواده‌ای کارگر به‌دنیا آمد و در فضایی پرمحبت رشد کرد اما در اواسط دهه‌ 1970 این کودک 9 ساله شدیداً از طلاق پدر و مادرش آسیب دید. پس از آن مشکلات عاطفی و مالی فراوانی به وجود آمدند که در وجود فرانک عشقی سوزان نسبت به کشف مسیر در زندگی و میل رسیدن به ثبات و امنیت مالی را به‌وجود آورد.

در طول سال‌های دشوار مدرسه هنگامی که فرانک توسط معلمان دست کم گرفته شد، او به عشق خود به بیس‌بال پی برد، اما فقط به بازی کردن آن اکتفا نکرد، بلکه به یک طرفدار متعصب این بازی تبدیل گشت. این علاقه به یک وسواس همه جانبه بدل شد.

شما در این کتاب داستان فرانک را از روزهای اول بعد از دانشگاه دنبال می‌کنید که چه‌طور با ناراحتی در کار فروش تجهیزات پزشکی باقی مانده است و در ادامه می‌بینید که چگونه با حرکتی هوشمندانه لیگ سافت‌بال مردان را به راه می‌اندازد و با راهبردهای مؤثر رویایش را گسترش می‌دهد. در نهایت او شرکت «9 قدرت» را تأسیس می‌کند و به بزرگ‌ترین شرکت ورزشی حوزه‌ ورزش جوانان تبدیل می‌شود. اما سرانجام فرانک بعد از تقلای درونی بسیار، برای پیداکردن هدف واقعی خود در زندگی، بعد از لحظه‌ای الهام‌بخش و بیدارکننده، نهایتاً شرکت را می‌فروشد.

شما از خلال تمام این اتفاقات خواهید دید که هدف فرانک چه‌طور بارها و بارها پیش روی او قرار می‌گیرد. مجموعه‌ای از افراد خاص وارد زندگی او می‌شوند که یکی از آن‌ها مربی فوق‌العاده‌ای چون تونی رابینز است که تأثیری عمیق روی پیشرفت فردی فرانک گذاشته است. فرانک فیوم (Frank V. Fume) بی‌توجه به تمام موانع و مشکلاتی که سر راهش قرار می‌گرفتند، همیشه تمرکز خود را حفظ کرده و به‌طور هدفمند به مسیر خود ادامه داده است.

کتاب دویدن با چشمان بسته (Running with My Head Down) راهنمای رشد فردی و حرفه‌ای، سرشار از راهبردهای باارزش برای کارآفرینان و هر شخص دیگری است که می‌خواهد زندگی شادتری داشته باشد.

یادتان نرود که با تمام وجود به هدف خود باور داشته باشید و به سوی هدف‌تان در زندگی گام بردارید و در عین حال، به دیگران هم یاری برسانید تا به آرزویشان دست یابند، زیرا رضایت واقعی فقط از ایجاد سود و منفعت برای خودتان حاصل نمی‌شود، بلکه با کمک به موفقیت دیگران است که لذت واقعی در زندگی حاصل به دست می‌آید.

نکوداشت‌های کتاب صوتی دویدن با چشمان بسته:

- فرانک در اولین کتاب خود، با موفقیت آغاز می‌کند و برای کارآفرینانی که می‌خواهند استقلال مالی و زندگی سعادتمندانه ایجاد کنند، درس‌های بی‌نظیری در تجارت ارائه می‌دهد. (Kevin Harrington)

- فرانک یک کارآفرین باهوش است! من عاشق این هستم که کارآفرینان از محدودیت‌های خود آگاه شوند و بفهمند چگونه می‌توانند از پس آن بربیایند. دویدن با چشمان بسته را بخوانید و من مطمئن هستم که شما یک نکته از ماجرای اشتیاق و استقامت فرانک را یاد خواهید گرفت! (Brian Scudamore)

- کتاب جدید فرانک شما را از ورزشگاه یانکی به ورزشگاه زندگی منتقل می‌کند! شما به زودی این داستان را در مورد جستجوی هدف و آنچه برای تحقق آن لازم است فراموش نخواهید کرد. (Glenn Plaskin)

- من از داستان باورنکردنی و الهام‌بخش فرانک فیوم بسیار تحت تأثیر قرار گرفته‌ام. من آن را به شدت برای هر کسی که آرزوهای بزرگی برای خود دارد توصیه می‌کنم. (Dr. Alan Shelton)

- داستان الهام‌بخش فرانک نشان می‌دهد چه اتفاقی می‌افتد وقتی با شعار "زندگی بدون پشیمانی" زندگی می‌کنید. من بسیار افتخار می‌کنم به آنچه که او به دست آورده و مهم‌تر از همه اینکه چگونه به زندگی دیگران کمک کرده است. این کتاب را حتماً باید بخوانید. (Ajay K. Gupta)

- این کتاب را بی‌اندازه دوست بدارید زیرا موفقیت واقعی با هدف و پشتکار برای رسیدن به خواسته‌ها تعریف می‌شود. فرانک به اندازه‌ای (در این کتاب) شفاف است که هر رهبر بتواند با آن ارتباط برقرار کند. (Christopher Salem)

کتاب صوتی دویدن با چشمان بسته برای چه کسانی مناسب است؟

اگر برای ایجاد تغییر در زندگی شخصی و شغلی خود و شروع کسب‌وکارتان به انگیزه بیشتری نیاز دارید، این کتاب صوتی را گوش بدهید.

در بخشی از کتاب صوتی دویدن با چشمان بسته می‌شنویم:

از سال 2000 که کارم را در فروش تجهیزات دارویی رها کردم، هیچ وقت سرعت خودم را کم نکردم. من بدون توقف کار کردم. من دائم سرشار از نگرانی‌های مختلف بودم و زندگی اجتماعی خودم را به طور کلی کنار گذاشتم و به نوعی زندگی می‌کردم که می‌توانم بگویم دائماً سرشار از استرس بودم.

من 12 تا 15 ساعت در روز پشت میز کارم می‌نشستم، غذاهای پرکالری می‌خوردم که اغلب یا فست‌فودهای ارزان‌قیمت بودند یا هله‌هوله‌هایی که فقط برای این می‌خوردم که من را تا پایان ساعت کار سرپا نگه دارند، فقط کالری پوچ و بی‌فایده، بریا اینکه شکمم را پر کند و بتوانم سرکار برگردم.

من از سال‌های نوجوانی اضافه وزن داشتم. در سال‌هایی که بزرگ می‌شدم به خاطر مشکلات مالی‌ای که داشتیم اغلب، غذاهایم را اغذیه‌های ناسالم و بدی تشکیل می‌داد که از دکه روبه‌روی خانه‌مان می‌خریدم. این باعث شد که عادت‌های غذایی من بسیار بد شوند و به اشتباه فکر کنم که با همین نوع غذا خوردن راحت هستم. تا آن زمان که من و نادین تصمیم بگیریم به فلوریدا برویم و زندگی خودمان را از اول شروع کنیم. من حدود 20 کیلو وزن کم کرده بودم و چندین سال وزنم را حفظ کردم. اما بعد از به دنیا آمدن پسرم و در مدتی که شرکت 9 قدرت را می‌ساختم، دوباره همه آن وزن از دست رفته برگشت. در همان حال که فشار کار در دفتر زیاد می‌شد وزن من هم بیشتر و بیشتر می‌شد.

من نه ورزش می‌کردم و نه حتی خودم را تکان می‌دادم. فقط صبح و ظهر و شب پشت یک میز و کامپیوتر می‌نشستم و بعد هم می‌رفتم خانه و روی یک مبل می‌نشستم و تکان هم نمی‌خوردم. تا سال 2006 وزنم به حالت انفجار رسیده بود. از 77 کیلو به 111 کیلو رسیدم. جالب اینجاست که خودم رئیس یک شرکت ورزشی بودم و همه آنچه که تبلیغ می‌کردیم به ورزش کردن و خوش‌اندام شدن ارتباط داشت.

فهرست مطالب کتاب صوتی