معرفی و دانلود رایگان کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو
برای دانلود قانونی کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو
کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو داستان پسری است که یک قتل، زندگی او را دگرگون میکند. فاطمه فیروزینیا در این کتاب فرازونشیبهای زندگی خسرو را به تصویر میکشد. خواننده در ابتدای کتاب با خسرو در یک سلول مواجه میشود و تصور میکند که ادامهی کتاب به همین منوال است؛ اما نویسنده قصد دیگری برای روایت داستان دارد.
دربارهی کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو
فاطمه فیروزینیا در کتاب سکانس پایانی خسرو داستان پسری عجول و عصبانی را توصیف میکند که به نصیحتهای اطرافیان خود هیچ توجهی ندارد و میخواهد یکشبه ره صدساله را بپیماید. داستان با حضور خسرو در سلول زندان شروع میشود. او در زندان خاطرات خود را به یاد میآورد و با مرور آنها سعی میکند متوجه شود که چه چیزی او را به اینجا کشانده است.
در صحنهی بعدی کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو، خسرو تمام ظرفهای آشپزخانه را شکسته است تا مادر و پدرش را قانع کند که مغازهشان را بفروشند و به او پول دهند. خسرو قصد دارد پول مغازه را در بورس سرمایهگذاری کند و ثروتمند شود. او به حرفهای هیچکس توجه ندارد و دوست دارد تا آخر عمر بیکار بماند. پدر خسرو با فروش مغازه موافقت میکند؛ اما باید همراه با بقیهی اعضای خانواده به سفری یک هفتهای برود. بعد از تنها شدن خسرو در خانه، مهران، هممحلهای و دوست خسرو به دیدارش میرود و از او میخواهد که در تصمیمش برای سرمایهگذاری در بورس تجدیدنظر کند. مهران که میداند خسرو دستخط خوبی دارد، او را برای کاری در نظر گرفته. خسرو پیشنهاد مهران را قبول نمیکند و هر دو بر سر ماجرایی با هم درگیر میشوند. دعوایی که عاقبت خوشی ندارد.
کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو روایت اولشخص فاطمه فیروزینیا از زندگی خسرو است. جوانی که سری پرشور دارد و میخواهد زودتر به موفقیت برسد. غافل از اینکه سرنوشت چیز دیگری را برای او رقم میزند. خانهی داستان چوک این کتاب را همراه با انتشارات آقاپور به چاپ رسانده است.
کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندن داستانهای ایرانی معاصر علاقه دارید، خواندن کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو را از دست ندهید.
در بخشی از کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو میخوانیم
ساعت یک بعد از ظهر در آن هوای گرم پا برهنه روی بالکن ایستادم و تک تک ظرفها را با شدت هرچه تمامتر به زمین. کوبیدم صدای شکسته شدن آنها تا آخر محله به گوش میرسید و حتی گریههای مادرم هم کارساز نبود. شاهد حمیده خواهر کوچک ترم که مثل بید میلرزید در گوشهای از بالکن ایستاده و ماجرا بود. مدام ناخنهایش را میجوید و با گوشۀ آستین لباسش اشکهایش را پاک میکرد.
فقط زمانی سکوت شد که حیاط با تکههای ریز بشقاب پر شده بود. ترکش آنها حتی به باغچه نقلی گوشه حیاط که فقط چند گل بنفشه داشت سرایت کرده بود.
وقتی مادرم خم شد تا یکی از آن تکهها را بردارد با یک دست موهای به هم ریختهام را مرتب کردم و دست دیگرم را به کمر زدم و گفتم همین رو میخواستی؟ بهت گفته بودم که اگه تو و بابا خواسته من رو انجام ندید تمام زندگیتون رو نابود میکنم دیدی که دوباره ظرفهای قشنگت رو خرد کردم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سکانس پایانی زندگی خسرو |
نویسنده | فاطمه فیروزی نیا |
ناشر چاپی | آقاپور |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 173 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-94696-1-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی |