معرفی و دانلود کتاب سورس کد
برای دانلود قانونی کتاب سورس کد و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سورس کد
خوشبختانه بیل گیتس بهجز برنامهنویسی، کمک به نیازمندان و کودکان آفریقا، مدیریت شرکت، وکالت، تجارت و... نویسندگی هم بلد است. حافظهاش هم خوب است و خاطرات کودکی و نوجوانیاش را همچنان بهیاد دارد. کتاب سورس کد خاطرات زندگی شخصی بیل گیتس از زبان خود اوست که البته چگونگی تأسیس شرکت مایکروسافت را هم شامل میشود. بیل گیتس نیازی به معرفی ندارد و مشهور است، اما تصمیم گرفته تا با نوشتن خاطرات خود، جهانیان را با زندگی ناشناختهاش نیز روبهرو کند.
دربارهی کتاب سورس کد
حالا جهان به شکل یک حجم مستطیلی فلزی - پلاستیکی در دستانتان است. دیگر کسی نمیتواند شما را مجبور کند تا منابع خبری، فیلمها و سرگرمیهایتان را به آنچه از تلویزیون پخش میشود، محدود کنید. تمام عکسهای کودکی، اطلاعات شخصی و موضوعات کاری در همین موبایل کوچک جمع شدهاند. از این معجزه حدود سی و چند سال گذشته است اما نه برای ما انسانها و نه درختان که دیگر قرار نیست بهاندازهی گذشته، برای تبدیل شدن به کاغذ از ریشه قطع شوند، عادی نشده است. نمیدانیم دقیقاً باید از چه کسانی بابت رواج دادن فناوری و رساندن آن بهدست میلیونها انسان تشکر کنیم، اما میدانیم که رویای «هر آدم باید روی میزش یک رایانه داشته باشد.» متعلق به کسی نیست بهجز «بیل گیتس» (Bill Gates). اغراق نیست اگر بگوییم که او بعد از «توماس ادیسون» و «برد پیت» از معروفترین آمریکاییهای تمام دوران است. اغلب ما هر روز چندین بار از اختراعات او استفاده میکنیم.
اگر دنیای فناوری را یک اپلیکیشن در نظر بگیریم، بیل گیتس «سورس کد» آن و زیربنای تمام اختراعات و پیشرفتهای تکنولوژی است؛ شاید برای همین بوده که خاطرات و زندگینامهی خود را بهنام کتاب سورس کد (Source Code: My Beginnings) انتخاب کرده. البته ما فعلاً از این موضوع مطمئن نیستیم زیرا هنوز زمان زیادی از انتشار آن نگذشته و در این زمان کوتاه کسی فرصت نکرده تا دلیل انتخاب این نام را از آقای بیل گیتس بپرسد.
اگر شما بیل گیتس بودید، در کتاب خاطرات خود چه مینوشتید؟ از اختراعات بیشمار و پیشرفتهای پیدرپی شغلیتان میگفتید؟ از احساس «پولدارترین فرد جهان» بودن آن هم بهمدت بیشتر از یک دهه، سخن میگفتید؟ بنیادهای خیریه و کمکهای بشر دوستانهی خود را برای خوانندگان شرح میدادید؟ نمیدانیم انتخاب شما چیست، اما بیل گیتس تصمیم گرفته تا بیشتر از هر چیزی، دربارهی مادربزرگش بنویسد؛ زنی که اگر در مسابقات ورقبازی شرکت کند، به طور متوالی قهرمان جهان میشود. کارتبازی کردن با مادربزرگ یعنی باختن و این موضوع را تمام دوستان و آشنایان آنها، به جز بیل، پذیرفتهاند؛ اما او نمیتواند شکست و باخت را قبول کند. بیل باید برنده شود، حتی اگر پنج سال طول بکشد! البته این بُرد دیرهنگام، ادعایی است که خود بیل گیتس در کتاب سورس کد به آن افتخار میکند، شاید اگر میتوانستیم با مادربزرگ مرحومش صحبت کنیم، متوجه میشدیم که او از عمد باخته تا نوهی کوشا و با پشتکارش بتواند مزهی پیروزی را بچشد؛ بههرحال این موفقیت، نخستین باری بود که بیل گیتس طعم برنده بودن را چشید و انگار که بسیار هم از طعم آن خوشش آمد.
پدر و مادر بیل گیتس آدمهای نسبتاً ثروتمندی بودند اما نه آنقدر که فرزند عجیب و غریب خود را از همان کودکی در دورههای آموزشی ثبتنام کنند؛ آنها جزو قشر متوسط جامعه محسوب میشدند و همین موضوع باعث شده تا دوران کودکی این نابغهی تکنولوژی مثل اغلب کودکان باشد و بیشتر وقت خود را به بازیکردن با همسن و سالان، گردش در کوه و طبیعت و کتاب خواندن مداوم بگذراند. البته بیل گیتس با سایر کودکان همدورهاش کمی فرق داشت؛ او خیلی شلخته و بینظم بود و انگار در دنیای بیرونی حضور نداشت. نمیتوانست بر موضوعات روزمره تمرکز کند. ذهنش درگیر دایرهالمعارفها و کتابهایی بود که در هر موقعیت و لحظهای آنها را باز میکرد و میخواند. دوستان و همکلاسیهایش او را عجیب و غیرعادی میدانستند؛ که البته حق هم داشتند.
در کتاب سورس کد، خود را بهدست بیل گیتس میسپاریم تا هر جا که خواست ما را ببرد و او تصمیم گرفته است تا خوانندگانش را تا مدرسهی لیکساید با خود همراه کند. این مدرسه باعث شد تا بیل گیتس با رایانه و برنامهنویسی آشنا شود؛ چیزی که تا آن موقع کاملاً ناشناخته بود. استفاده از آن سیستم بیخاصیت که بهنام تلهتایپ شناخته میشد، هزینهبر بود. بیل گیتس و دوستانش مجبور بودند برای استفاده از آن پول پرداخت کنند و مراقب باشند تا خراب نشود. طبیعتاً با این وضعیت بیل نمیتوانست مخترع شود، اما خوشبختانه پدرش مثل اغلب اوقات، به کمکش آمد. آقای ویلیام اچ. گیتس مکانی را در اختیار پسرش و دوستان او گذاشت که برای آنها شبیه بهشت بود؛ جایی پر از تلهتایپ! آن گاراژ برای بیل گیتس تمام چیزی بود که برای تبدیل شدن به نخبه و مخترع فناوریهای مدرن نیاز داشت.
یکی از کارهایی که باعث شده تا بیل گیتس را دوست داشته باشیم، انصراف او از دانشگاه هاروارد است؛ زیرا هنگامی که دیگر حوصلهی درس خواندن نداریم، میتوانیم از بیل گیتس بهعنوان یک الگوی موفق که ترک تحصیل کرده، استفاده کنیم. البته انصراف او به این سادگیها نبوده است. با وجود اینکه فرد بسیار مستقلی بوده و هنوز هم هست، اما بر سر این موضوع با والدینش که مثل اغلب پدر و مادرها خوشبختی را در مدرک دانشگاهی میبینند، دچار چالش شدیدی شد؛ اما در نهایت اتفاقی که باید میافتاد رخ داد و جهان ما را دگرگون کرد؛ جوری که حالا دیگر نمیتوانیم و نمیخواهیم دنیای بدون فناوری را تصور کنیم.
کتاب سورس کد جزئیات اولین قراردادهای بیل گیتس برای برنامهنویسی را به ما نشان میدهد. او و دوست صمیمیاش پل آلن، راه موفق شدن را بلد بودند و میدانستند کدام قرارداد سود بهتری دارد و برای آنها سابقهی پربارتری را رقم میزند. مایکروسافت که حالا بدون استفاده از نرمافزارهایش حتی نمیتوانیم چیزی را بهسادگی تایپ کنیم از همان زمان مانند درختی تنومند، جوانه زد که شرح آن را در کتاب سورس کد میخوانیم. بیل گیتس بخش قابلتوجهی از انتهای کتاب خود را به تشکر از همکاران، شریکها، حامیان، خانواده، همسر و... اختصاص داده. او برخلاف فردی که پس از او لقب ثروتمندترین فرد جهان را به خود اختصاص داد، آدم نیکوکار و بی حاشیهای است و میداند که غول مهربان فناوری، تنها با دست او نبوده که به اینجا رسیده و رشد یافته. کتاب سورس کد پنجرهی چهار گوش و چهار رنگ زندگی بیل گیتس را از دوران کودکی، تا اواخر دههی 70 میلادی و آفرینش شرکت مایکروسافت، بهروی ما میگشاید. این کتاب نه قرار است ما را با روشهای ثروتمند شدن آشنا کند نه به ما کمک میکند فردی موفق و معروف شویم؛ تنها میخواهد ابعادی از زندگی بیل گیتس را بشناسیم که در مصاحبههای خبری و درون نرمافزارهای گوناگون قابل دیدن نیستند، اما بیل گیتس دوست دارد که آنها را بدانیم.
کتاب سورس کد با ترجمهی محمد حیدری در نشر نوین منتشر شده است.
نکوداشتهای کتاب سورس کد
- بیل گیتس هنوز نیز میتواند شما را متحیر کند، مانند زمان جوانیاش! این کتاب تأملبرانگیز و جذاب است. (الکساندر مسترز)
- ما بیل گیتس را با ویژگی آیندهنگری میشناسیم. اما او در کتاب سورس کد، گذشتهی خود را روایت و ما را با اطلاعاتی دربارهی زندگی شخصیاش آشنا میکند. (Rhiannon Williams -i Paper)
- این کتاب تنها زندگی بیل گیتس را روایت نمیکند، بلکه برای آمریکای گذشته و سالهای رفته سوگواری میکند. زندگینامهی بیل گیتس ما را با احساسات کودکی که در دههی 60 میلادی زندگی کرده و جهانی که تنها یک قدم تا تحولی بزرگ فاصله دارد، آشنا میسازد. (تام دولز - تلگراف)
- خاطرات بیل گیتس شرحی خواندنی از زندگی شخصی اوست، اما ما را با شدت فضای رقابتی دوران گذشته میبرد و شیوهی صعود بیل گیتس تا اوج را شرح میدهد. (فایننشال تایمز)
کتاب سورس کد برای چه کسانی مناسب است؟
اگر در 28 اکتبر سال 1955، فرزند سوم خانوادهی گیتس متولد نمیشد و حس کنجکاوی و ماجراجویی در او تا این اندازه قوی نبود، حالا این متن را از پشت صفحهی مانیتور خود نمیخواندید؛ زیرا بیل گیتسی وجود نداشت که بتواند این ابزارها را اختراع کند و جهان را بهاندازهی چند هزار سال جلو ببرد. کتاب سورس کد، زندگی بیل گیتس را برای علاقهمندان به او و ژانر «زندگینامه» بازگو میکند.
در بخشی از کتاب سورس کد میخوانیم
عادتم شده بود که در صندلی عقب ماشین (یا در هر جای دیگری) بنشینم و کتاب بخوانم. وقتی کتاب میخواندم، زمان بهسرعت سپری میشد. به دنیای اطرافم بیاعتنا بودم و فقط وقتی مادرم از من میخواست سفره را بچینم یا خواهرم با دوستانش بازی میکرد، بفهمینفهمی از جریان رویدادهای زندگی خانوادگی در اطرافم خبردار میشدم. در عالَمِ خودم سِیر میکردم، حالا یا در اتاقم یا در صندلی عقب ماشین، در مهمانی یا در کلیسا؛ هرجا که میتوانستم فرصت را بقاپم تا در میان صفحات کتابی غوطهور شوم، چراکه در آن جا میتوانستم بدون حضور دیگران، بهتنهایی حقایق جدیدی را جستوجو کنم و یاد بگیرم. مادربزرگم، که برایم الگوی یک کتابخوان فاضل بود، از این عادتم حمایت میکرد. بعد از مدرسه، مرا تا کتابخانهای در بالای تپه میبرد و من ماشینش را با یکعالمه کتاب تازه برای یک هفته پر میکردم.
در خانۀ گامی اغلب به زیرزمین میرفتم؛ او در آن جا یک ردیف کامل از شمارههای مجلۀ لایف نگه داشته بود. به نظر میرسید که دههها مشترک این مجلات بوده و فکر میکرد این آرشیو ارزش نگهداری دارد. وقتی یک سگ اولد انگلیش شیپداگ گرفتیم (اسمش را کرامپت گذاشتیم)، من مجلات قدیمی را زیر و رو کردم تا عکسهای سگها را پیدا کنم، آنها را دربیاورم و در دفترچهای جمع کنم. بعدها، هر گزارش یا پروژۀ مدرسهای را ابتدا با جستوجو در شمارههای لایف برای پیدا کردن تصاویر شروع میکردم. ورق زدن آن مجلات به من این فرصت را میداد تا هر مسیری را که به نظرم جالب میآمد دنبال کنم؛ سفری تصادفی در دنیای رویدادهای جاری، افراد مشهور، جنگ، علم و بُرشی از وقایع آمریکا و جهان.
کتاب تنها چیزی بود که والدینم از هزینه کردن برای آن هیچ تردیدی نداشتند. یکی از بزرگترین گنجینههای ما مجموعۀ دائرۀالمعارف جهانی سال ۱۹۶۲ بود. از اینکه این بیست جلدِ قرمز و آبی با صفحات براق و تصاویر جذابشان چقدر اطلاعات در خود داشتند شگفتزده میشدم، بهویژه صفحات شفاف پلاستیکیِ حاوی تصاویر استخوانها، عضلات و اندامهای بدن که رویهمرفته یک بدن کامل را تشکیل میدادند.
فهرست مطالب کتاب
مقدمه
فصل یک: ترِی
فصل دو: ویو ریج
فصل سه: منطقی
فصل چهار: بچۀ خوششانس
فصل پنج: لِیکساید
فصل شش: وقت آزاد
فصل هفت: فقط بچهها؟
فصل هشت: دنیای واقعی
فصل نه: یک حرکت و پنج تا نُه
فصل ده: پیشرَس
فصل یازده: جوکر
فصل دوازده: آنقدر درست باشد
فصل سیزده: مایکرو-سافت
فصل چهارده: سورس کُد
سخن پایانی
قدردانی
درباره نویسنده
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سورس کد |
نویسنده | بیل گیتس |
مترجم | محمد حیدری |
ناشر چاپی | نشر نوین |
سال انتشار | ۱۴۰۳ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 328 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5213-70-8 |
موضوع کتاب | کتابهای اتوبیوگرافی، کتابهای خاطرات |