معرفی و دانلود کتاب روز گودال

عکس جلد کتاب روز گودال
قیمت:
۷۴,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب روز گودال و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب روز گودال و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب روز گودال

کتاب روز گودال مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه شکوفه آذر را در خود جای‌داده است. داستان‌هایی که با نگاهی هستی‌شناسانه و جهان‌بینی منحصربه‌فرد نویسنده به موضوعات مختلف اجتماعی و شخصی و درونی افراد پرداخته است. نویسنده با بهره‌گیری از تجربه‌های جهان‌گردی خود، احساسات و نگرش تازه یافته‌اش را در روایت‌های داستانی این کتاب متبلور ساخته است تا به شیوه‌ی خود، بینش تازه‌اش را با مخاطب در میان بگذارد.

درباره‌ی کتاب روز گودال

شکوفه آذر در کتاب روز گودال، چهارده داستان کوتاه را پیش روی مخاطبان خود می‌گذارد و با هر داستان احساسات و اندیشه‌هایش را به اشتراک می‌گذارد. او بر این باور است که بدون داشتن جهان‌بینی و تأملات هستی‌شناسانه ممکن است بتوان داستانی خوش‌ساخت نوشت؛ اما نتیجه‌ی آن بدون شک اثری کم‌عمق خواهد بود که تأثیر چندانی بر مخاطب نخواهد گذاشت.

شکوفه آذر در دوره‌ای از زندگی خود به این باور رسید که جهان‌بینی گوهری است که تنها با مطالعه و گذران زندگی روزمره به دست نمی‌آید، بلکه باید خود را به جریان پرتلاطم یک ماجراجویی سپرد. این شد که با این هدف رهسپار کشورهای مختلفی مثل تاجیکستان، افغانستان، پاکستان، قرقیزستان، هند و چین شد.

او در این سفر به گفته‌ی خودش، کولی‌وار تمامی مکان‌های مذهبی را از نظر گذرانده و معابد مختلف را به چشم دیده و به‌این‌ترتیب به نگاه تازه‌ای نسبت به مقولاتی همچون سنت، فرهنگ و بسیاری موضوعات مختلف دیگر دست‌یافته است. نگاهی که بینشی تازه برای او به ارمغان آورده و چشم‌اندازهای شگرفی را در برابرش شکل داده که باعث شده یک نویسنده‌ی متفاوت در وجودش جان بگیرد.

ازاین‌رو معتقد است که داستان‌های کتاب روز گودال را می‌توان به دو بخش تقسیم کرد؛ داستان‌هایی که پیش از سفر و در سال 1384 به نگارش درآمده‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به داستان‌های «روز گودال»، «دستمال گردگیری» و «زن رودخانه» اشاره کرد. دسته‌ی دوم نیز داستان‌های «جاده پشت خانه»، «من در آب زیبا هستم»، «زنی که رفت تا بایستد»، «هنوز نمی‌دانم این گل‌ها کجا رشد می‌کنند» و «ساعت کار» را شامل می‌شوند که بعد از جهان‌گردی نویسنده نوشته شده‌اند.

نویسنده‌ی کتاب روز گودال اذعان می‌کند که این سفر سه‌ماهه بر بخشی از زندگی‌اش بسیار اثرگذار بوده به همین خاطر در داستان‌هایی که پس از سفر به رشته‌ی تحریر درآمده‌اند، اثرات دیدگاه متفاوت و عمیق او را می‌توان به چشم دید. دیدگاهی که در آن، زندگی و ادبیات به‌مثابه‌ی فرایندی هستی‌شناسانه قلمداد می‌شوند که می‌توانند به شکل درونی و بیرونی بروز یابند.

شکوفه آذر که کار خود را در عرصه‌ی نویسندگی به‌عنوان روزنامه‌نگار و با نوشتن مقالات و نقد ادبی آغاز کرده است، در مجموعه داستان روز گودال سعی دارد تا با توصیفاتی اغلب شاعرانه، روایت‌های متفاوتی را درباره‌ی درونیات افراد به شرح بگذارد. داستان‌هایی که در هر کدام با نگاهی جستجوگرانه به دنیای اطراف و آدم‌ها نظر می‌اندازد و روایت‌هایی خواندنی و تأمل‌برانگیز خلق می‌کند. گفتنی است که این مجموعه داستان را انتشارات ققنوس به چاپ رسانده و در اختیار مخاطبان علاقه‌مند قرار داده است.

کتاب روز گودال برای چه کسانی مناسب است؟

اگر طرف‌دار داستان‌های کوتاه هستید و دلتان می‌خواهد روایت‌هایی تازه بخوانید که از بن‌مایه‌هایی درون‌نگر برخوردار باشد، از مطالعه‌ی این کتاب لذت خواهید برد.

در بخشی از کتاب روز گودال می‌خوانیم

دراز کشیدم و به شاخ و برگ‌هاى ترد و انبوه بالاى سرم نگاه کردم. برگ‌هاى خشکیده لاى موهایم رفته بود و من براى اولین بار فهمیدم چه لذتى دارد فکر نکردن به آرایش مو، صورت. نسیم شاخ و برگ‌ها را تکان مى‌داد و با هر اشعه نورى که از لابلاى آن‌ها به صورتم مى‌تابید و سپس مى‌گریخت، فکر تازه‌اى به ذهنم مى‌رسید. فکرهایى که هرگز به سراغم نمى‌آمد اگر آن روز آن روز که دیگر مطمئن بودم شبیه به هیچ روزى نیست درست در همان نقطه از جنگل، گم نمى‌شدم.

به پهلو غلت زدم و باز هم شاهد یکى دیگر از «اولین بار» هاى زندگى‌ام در آن روز شدم؛ به تلاش آخوندکى که سر پروانه‌اى را در بین دست‌هاى چنگکى‌اش گرفته بود و مى‌خورد، نگاه کردم. آخوندک سبز براى لحظه‌اى سرش را بلند کرد، کج کرد و بدون کوچک‌ترین حرکتى به من خیره ماند. ما با هم بیش‌تر از پنج سانت فاصله نداشتیم. انگار حتى مى‌توانستم مردمک چشم‌هایش را ببینم. وقتى بى‌حرکت به او خیره ماندم، سرش را پایین برد و معصومانه به جوییدن سر پروانه آبى‌رنگ ادامه داد.

دوستم هنوز داشت روى تپه‌هاى اطراف مى‌دوید و هر جاده مالرویى را تا چند قدم ادامه مى‌داد تا بفهمد اشتباه کرده است. بلند شدم. چند قدمى راه رفتم. دست‌هایم را باز کردم و ناگهان از ته دل فریاد زدم و خندیدم... صدایم زیر سقف شاخ و برگ‌ها پیچید و باعث شد که دوستم ترسیده‌تر از قبل به سمتم بدود. وقتى فهمید فریادم از سر نشاط و ازخودبى‌خودى است، عصبانى شد و دوباره برگشت به سمت جاده‌هاى مالرواش. چقدر همه بیست و هفت سال زندگى‌ام، ناگهان پوچ و بیهوده شده بود؛ هر صبح بیدار شدن، سوار اتوبوس شدن، تنه خوردن در صف اتوبوس، سر ساعت هفت و سى دقیقه کارت زدن و درست کردن مقنعه‌ام تا کسى... همکارى... زیرابم را نزند. فکر کردم چطور تا به حال خودم را از این همه بى‌تعلقى محروم کرده بودم؟ چطور همه اوقاتم را پشت میز وزارت ارشاد گذراندم و در همان اوقات نفهمیدم که در نقطه‌اى از شمال همین کشور، در همین نزدیکى، جایى هست که مى‌شود بدون نگرانى از فضولى چشم‌ها و فکرها، بى‌دغدغه دراز کشید و به «هیچ»، «هیچ مطلق» فکر کرد.

فهرست مطالب کتاب

جاده پشت خانه
روز گودال
نه. هیچ چیز
دستمال گردگیرى
مه روى باغ بى‌شکل
من در آب زیبا هستم
زن رودخانه
اسمش همین است: هرگز فراموشم مکن
زنى که رفت تا بایستد
دست برادر منگولم را مى‌گیرم و حرفش را باور مى‌کنم
گچ‌هاى سفید را فراموش نکن
ساعت کار
وقتى من اینو گفتم، تو اینو گفتى
دخترى که هیچ وقت از درخت توت پایین نیامد

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب روز گودال
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات ققنوس
سال انتشار۱۳۸۸
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات176
زبانفارسی
شابک978-964-311-803-7
موضوع کتابکتاب‌های داستان کوتاه ایرانی، کتاب‌های داستان و رمان اجتماعی ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب روز گودال

هیچ نظری برای این کتاب ثبت نشده است.

راهنمای مطالعه کتاب روز گودال

برای دریافت کتاب روز گودال و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.