معرفی و دانلود کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی

عکس جلد کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی
قیمت:
۳۶,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی

کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی اولین رمان عطیه عطارزاده، داستانی خاص درباره‌ی دختر جوان نابینایی است که به مادرش در کار خشک‌ کردن، ترکیب و آماده‌سازی گیاهان دارویی برای فروش در بازار کمک می‌کند.

او در دنیای سیاه چشمانش توانسته است به کمک توانایی‌های دیگرش، اشیا و ابزاری را درک کند که با آن‌ها سروکار دارد. همه چیز برای او در ساختار و انواع مختلف این گیاهان و البته رابطه با مادرش معنا پیدا می‌کند؛ تا اینکه روزی برای یک مراسم خانوادگی از خانه بیرون می‌رود و هنگامی که برمی‌گردد، خیلی چیزها درونش عوض می‌شوند.

این اثر یک رمان متفاوت، قصه‌گو، تجربی و نو است که ساختاری قابل تأمل دارد؛ رمانی که در آن تنهایی یک مفهوم آشوبنده محسوب می‌شود و رهایی از آن راه‌های عجیب و گاه خونینی در پیش دارد.

نویسنده با استفاده از موقعیت خاص شخصیت داستان و فضای گوتیکی که برای او طراحی نموده، به لایه‌های پر آشوب ذهنی نزدیک شده است که میل به خشونت و عشق در آن هم‌زمان یافت می‌شود. این دوگانگی بزرگ و اساسی، داستان را به سمتی هدایت می‌کند که برایتان قابل پیش‌بینی نیست و در واقع شما با ذهن غریب راوی و رابطه‌اش با امور بیرونی تنها می‌مانید.

ساختار روایی کتاب بدون هیچ کار اضافه‌ای و تنها با روایت به موقع وقایع با یک ریتم ثابت پیش می‌رود و به شخصیتش عمق می‌دهد. تا پنجاه صفحه‌ی اول هیچ اتفاق خاصی در جریان نیست، راوی برای شما از خاطره‌ها، درونیات و دنیای خودش تعریف می‌کند.

او به کنجکاوی شما به بهترین شکل ممکن جواب می‌دهد و هر بار که سوال می‌کنید یک شخص کور چطور فلان کار را انجام می‌دهد یا با فلان مشکل دست و پنجه نرم می‌کند، پاسخ دقیقی را می‌دهد. سپس وقتی خوب با دنیای او و مادرش آشنا شدید، ناگهان اتفاقی می‌افتد که یکی دو فصل، جریان از آن حالت در می‌آید و شخصیت در موقعیت‌هایی قرار می‌گیرد که تنش در سطح داستان افزایش پیدا می‌کند.

در بخشی از کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی می‌خوانیم:

دوازده ساله‌ام که به این موجود کوچک برمی‌خورم. گوش راستم چند روزی به شدت وزوز می‌کند، دیگر به سختی صداها را می‌شنوم. زالوها را سید برای‌مان می‌آورد. مادر آن‌ها را می‌ریزد در ظرفی شیشه‌ای که تا نیمه آب دارد و پوششی از کیسه‌ای پر از سوراخ‌ ریز. برایم توضیح می‌دهد که کرم‌های کوچک را پشت گوشم می‌گذارد تا به تدریج خونم را بمکند و فشار اضافی روی رگ‌ها و اعصاب را بردارند. زالوها را با پنس بلند می‌کنند و روی پوست می‌گذارند، وگرنه بلافاصله به انگشت می‌چسبند و دندان‌شان را توی پوست فرو می‌کنند.

آن روز مادر سه زالو پشت گوش چپم می‌گذارد که اولش مشمئز کننده‌اند، انگار ناگهان پوست خیارهایی پلاسیده پشت گوش آدم بیفتد. زالوها با سوزشی ریز دندان‌های‌شان را در پوست فرو و شروع به مکیدن می‌کنند. معمولاً بین 60 تا 90 دقیقه خون می‌خورند تا این‌که باد کنند و بیفتند زمین. باید بلافاصله جای مکیده ‌شدن را ضدعفونی‌ کرد و رویش گاز استریل گذاشت تا از خون‌ریزی بیشتر جلوگیری شود.

30 دقیقه که گذشت احساس عجیبی بهم دست می‌دهد، انگار گوشم بی‌حس و سبک شده است و به وضوح با بقیه‌ی بدنم فرق دارد. در این مدت دقت که می‌کنم می‌توانم در تاریکی صدای مکیده شدن خون و جایگزین شدنش با خون تازه را بشنوم و همه‌ی تغییراتی را که در بدنم رخ می‌دهد با جزئیات کامل احساس کنم. در واقع بعد از همین اولین تجربه‌ی زالو انداختن است که می‌توانم با گوش چپم صداهایی را بشنوم که پیش‌تر قادر به شنیدن‌شان نبودم. دیگر این شد عادتم و هر چند وقت یک‌بار به دلایل گوناگون زالو انداخته‌ام و این کار لذت‌بخش‌ترین کار جهان است. به خصوص اگر بتوانم یکی از زالوهای باد کرده را که مادر می‌گذاردشان توی نمک یا الکل بدزدم و زیر پایم له کنم. زالو که بترکد قطعاً خونش خون من است و می‌رود به خورد خاک.

فهرست مطالب کتاب

پرده‌ی 1: در باب من؛ شوری سرخ است
پرده‌ی 2: در باب خانه؛ تنهایی چیز پری‌ است و همزمان خالی
پرده‌ی 3: در باب دیدن؛ کلمات نجات‌دهنده‌اند
پرده‌ی 4: در باب زندگی؛ من بورخسم
پرده‌ی 5: در باب او؛ بوی حنا تلخ است و رگه‌هایی از سدر دارد
پرده‌ی 6: در باب مهم‌ترین شی؛ خط از بی‌نهایت نقطه ساخته شده است
پرده‌ی 7: در باب گیاهان؛ مسئله قدرت نهفته در دست‌هاست
پرده‌ی 8: در باب اسرار؛ جهنم در انقطاع خیال توست از این‌که می‌توانی پرنده شوی
پرده‌ی 9: در باب بیرون خانه؛ سبز رنگ محبوبم است
پرده‌ی 10: در باب تشریح؛ فکر نکردن به هیچ چیز قدرتی است که هر کس ندارد
پرده‌ی 11: در باب بیرون از بیرون خانه؛ در جهان فقط بوی کتان است
پرده‌ی 12: در باب درد؛ زمین گرد نیست
پرده‌ی 13: در باب آتش؛ بوها تنها بازماندگان زمین‌اند
پرده‌ی 14: در باب صدای شکستن شاخه‌ی خشک؛ مرگ در باطن همه چیز هست
پرده‌ی 15: در باب خیال؛ جهان نجات دادنی نیست
پرده‌ی 16: در باب برزخ؛ تحمل‌کنندگان ساکنان برزخ‌اند
پرده‌ی 17: در باب اگر؛ پاره‌ای از تنم به زن‌ بودن خورشید آگاه است
پرده‌ی 18: در باب راه‌؛ سنگ‌ریزه‌ها سیاه نیستند
پرده‌ی 19: در باب ابعاد؛ امکان ترمیم زخم، مثلثی سرخ است در عمیق‌ترین ریشه‌ی درخت
پرده‌ی 20: در باب سکوت؛ لرزیدن ستون فقرات لرزیدن کل جهان است در یک لحظه‌ی خاص
پرده‌ی 21: در باب حقیقت؛ در جهان هیچ چیزی برای ترسیدن نیست
پرده‌ی 22: در باب سرنوشت؛ آن بیرون نورهایی هست
پرده‌ی 23: در باب جاودانگی؛ جهان پیش از آن‌که اتفاق بیفتد، اتفاق افتاده

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی
نویسنده
ناشر چاپینشر چشمه
سال انتشار۱۳۹۶
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات117
زبانفارسی
شابک978-600-229-803-4
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان گوتیک ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی

fatemeh Aghdasi
۱۳۹۹/۰۱/۲۶
کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی دختر نابینا که جهان را با دنیای کتاب‌ها می‌شناسد، اوایل داستان سرشار از توصیف‌های خلاقانه است، قوه تخیل نویسنده به شخصیت اصلی داستان منتقل شده که همه‌ی جهان موجود را در ذهن خود دارد نه در دیدگانش، قصه از انجایی که شخصیت اصلی از جهانش خارج و ابعاد جهان دیگری را لمس می‌کند و دچار اختلال در افکار و کشف جهان دیگر می‌شود تغییر می‌کند‌؛ ایجاد آشوب ذهنی و مقصر دانستن فردی که مسبب این آسیب در او و منع ارتباط او با خارج شده باعث آشکار شدن حس تنهایی، نفرت، خشم و خشونت در فصل‌های پایانی می‌شود که امید را برای پایان خوب داستان از بین می‌برد. نویسنده معتقد است نجات دهنده در گور خفته است و دختر با شخصیت‌های تاریخی کتاب هایش صحبت می‌کند، مادر از دنیای دیده شده گریزان است حتی طبابت مدرن را قبول ندارد و به طب سنتی روی آورده، اما در پایان با مرگ مادر پایان اعتقاد بازگشت به گذشته و مرگ دختر که معتقد به کشف جهان دیگر با همراهی و کمک جستن از گذشتگان است و فانی بودن دنیا با هر تفکری را به تصویر می‌کشد.
فاطی
۱۴۰۲/۱۰/۰۹
کتاب جالبی بود، نویسنده قلم فوق العاده‌ای داشت و به زیبایی جزییات رو به تصویر کشیده بود جوری که میتونستم خودم رو جای شخصیت اول داستان تصور کنم. کتاب داستان خاصی نداشت ولی قلم گیرایی داشت جوری که بعضی قسمت‌ها همراه با شخصیت کتاب مرز واقعیت و خیال رو نمیتونستم تشخیص بدم.
تا حالا کتابی با همچین سبک
داستانی نخونده بودم، برعکس خیلی از رمان‌ها جوری بود که انگار داستان و اتفاقات کوچکترین اهمیتی ندارند و شما در موردشون کنجکاو نمیشید اما دیدگاه و احساسات شخصیت داستان جوری قابل لمس بود که هر لحظه بیشتر دلم میخواست خوندن کتاب رو ادامه بدم.
یه جذابیت همراه با تلخی، جوری که لحظه شماری میکنید هرچی زودتر کتاب تموم بشه تا از دنیاش فرار کنید اما همزمان نمیتونید از خوندن کتاب دست بکشید.
mohammad nasiri fard
۱۴۰۰/۰۴/۰۸
کتاب با سبکی بدیع و زیبا نگارش شده است. روحیات دختری جوان و البته نابینا با دقت و وسواس زیاد توسط نویسنده مورد کنکاش قرار گرفته و از این جنبه کتابی است کم نظیر. ضعف این کتاب را، در عدم ارتباط معنایی داستان با عقاید فلسفی ابراز شده از سوی نویسنده، به صورت تک جمله‌های مشهور از اندیشمندان، و نچسبیدن این تک جمله‌ها به بدنه داستان میدانم.
محبوبه بهاری
۱۳۹۹/۱۰/۲۸
تبریک به قلم قدرتمند و دید جزئی نگر نویسنده با وجود شفافیت بسیار در بیان جزئیات، در مقوله‌هایی ابهام دیده میشود که دقیقا تا خطوط آخر داستان روی فهم را گرفته است و همین موضوع کششی ایجاد می‌کند که باعث شد در چهار ساعت کتاب را تمام کنم و البته موضوع داستان را با وجود جذابیت زیاد برای کسانی که روحیه لطیفی دارند توصیه نمیکنم. سپاس
Mahroo Makhlooghian
۱۳۹۸/۰۹/۱۱
یه کتاب متفاوت با داستانی عجیب که به عمیقترین درونیات یک دختر نابینا میپردازه و تقابل اون رو با محیط و آدمهای اطرافش به تصویر میکشه. من خیلی لذت بردم و پیشنهاد میکنم به همه
الهه جوان
۱۴۰۱/۰۷/۰۹
جزئیات نوشتاری خوب بود، اما من دوست نداشتم، شاید چون اونقدر حس‌ها قوی بیان شده بود که خودت رو اونجا حس میکردی و در نهایت احساساتت خدشه دار میشد.
و در نهایت پایانش خوب بود
Zmoghani
۱۴۰۱/۰۴/۲۳
داستان شما رو از گرما و روشنی ابتدای کتاب، با گام‌هایی آهسته، به سرما و تاریکی و تلخی آخر کتاب میبره. کتاب مطالب مفیدی داره و خلاقانه نوشته شده. ممنونم از نویسنده
زینب زمانی
۱۳۹۹/۰۵/۱۵
داستان جالب و غیر قابل پیش بینی داشت... حالات روحی یک دختر نابینا با شرایط ویژه را خوب توصیف کرده بود... در ضمن نام یک سری گیاهان دارویی رو هم یاد گرفتم! 😉
sahar karimzade
۱۳۹۹/۰۲/۲۹
خیلی خیلی کتاب خوبی بود.. توصیفات شگفت انگیز و داستان بی‌نهایت جذابی داره و آدمو تو یه دنیای عجیب میبره خییییلی لذت بردم. ممنون
parvindorani
۱۴۰۳/۰۵/۲۴
داستان متفاوت و تعابیر جذاب و منحصر بفرد از دید راوی داستان، من را به خواندنش تشویق کرد و پشیمان نشدم!
مهتا اخوان
۱۴۰۱/۰۶/۱۴
نوشته‌ای متفاوت از دنیای مادر و دختری که فقط در خانه خود زندگی می‌کنند... بدور از دنیای بیرون
ریحان موسی
۱۳۹۹/۱۱/۱۸
لطفا نسخه صوتی این کتاب رو در اختیار کاربران قرار بدین
انگیزه اسدی
۱۳۹۹/۰۴/۱۰
بنظرم کناب عجیبیه جهان یک ناببنا رو جالب توضیح داده
Eli Zeinali
۱۳۹۸/۰۷/۲۸
کتاب خوبیه و نویسنده با ظرافت خاصی همه چیزو برامون بازسازی میکنه!
نازنین صفوی
۱۳۹۸/۰۵/۱۸
کتاب خوبی بود فقط من متوجه نشدم آخرش چی شد دقیقا؟!!!
مشاهده همه نظرات 19

راهنمای مطالعه کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی

برای دریافت کتاب راهنمای مردن با گیاهان دارویی و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.