معرفی و دانلود کتاب دوربین را زمین نمی‌گذارم

عکس جلد کتاب دوربین را زمین نمی‌گذارم
قیمت:
۹,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب دوربین را زمین نمی‌گذارم  و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب دوربین را زمین نمی‌گذارم  و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب دوربین را زمین نمی‌گذارم

کتاب دوربین را زمین نمی‌گذارم نوشته‌ی فریبا محسنی پور، خاطرات دوران نوجوانی و جوانی نبی‌اله مظلومیان را که به عنوان نیروی بسیج در دفاع مقدس شرکت کرده بود را به تصویر می‌کشد.

نبی‌اله مظلومیان در دوران نوجوانی پسری تخس و بازیگوش بود و هم‌ زمان با شروع جنگ تحمیلی، با شیطنت‌های طنزآلود بچگی، علاقه‌ی شدیدی به رفتن به جبهه و جنگیدن پیدا می‌کند و با اصرار و سماجت به عنوان نیروی بسیجی مشغول نبرد با دشمن می‌شود. البته در این مسیر چندین بار به مرحله‌ی اعزام می‌رسد اما با مخالفت والدین و فرماندهان بسیجی، به خانه برگردانده می‌شود.

مرحله‌ی دوم زندگی او که دوران خدمت سربازی است و با نگاهی پخته‌تر، به عنوان دیده‌بانی حساس و وظیفه‌شناس در کوه‌های پربرف کردستان شجاعانه ایفای نقش می‌کند و به طور معجزه‌آسایی از حوادث مرگ‌بار جنگ جان سالم به در می‌برد.

فریبا محسنی پور در این کتاب سعی کرده اتفاقات طنزآلود و رمانتیک را در کنار حوادث جنگی و قهرمانانه قرار دهد تا لذت مطالعه را مضاعف سازد.

در بخشی از کتاب دوربین را زمین نمی‌گذارم می‌خوانیم:

بعد از نا‌امید شدن از رضایت پدر و مادرم برای جبهه رفتن، دور از چشم آن‌ها، چند نفر از دوستان هم سن و سال خودم را جمع کردم و پس از صحبت با آن‌ها تشویق‌شان کردم که برای رفتن به جبهه در بسیج ثبت نام کنند. با آن‌ها به ساختمان بسیج رفتیم، به ما گفتند که شنبه‌ی این هفته آینده آموزش نظامی شروع می‌شود. مشتاقانه منتظر شنبه شدم و صبح همان روز، بی‌تاب از این که پس از آموزش می‌توانم به جبهه اعزام شوم، در کلاس‌های آموزشی ثبت نام کردم. از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجیدم. بی‌صبرانه منتظر پایان یافتن آموزش بودم و حتی در خواب هم برای رفتن به جنگ لحظه شماری می‌کردم. اما از بخت بد پس از یک‌ماه آموزش و درست چند روز قبل از اعزام به جبهه، ناگهان دچار حساسیت پوستی شدم و تمام بدنم دانه‌هایی قرمز زد و حالم بد شد.

نمی‌دانم حساسیت پوستی بود یا سرخچه. به هر حال بیمار شدم و مسئول آموزش با دیدن حال و روزم مرا از شرکت در کلاس‌های آموزشی منع کرد و مقاومتم در برابر رفتن به کلاس‌های بسیج بی‌فایده شد. مرا برای مداوا به خانه فرستادند و اسمم را از لیست خط زدند و گفتند که با بهتر شدن حالم به بسیج برگردم. چند روز بعد دوستانم به جبهه‌های غرب اعزام شدند و من که مشوق آن‌ها بودم تنها ماندم. عصبی شده بودم و مرتب در خانه نق می‌زدم و پدر و مادرم را مسبب مریضی خود و عقب افتادن از دوستانم می‌دانستم.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
رضایت نامه
می‌خواهم بروم جبهه
شکار مینی کاتیوشا
ماجرای عاشقی حسن
در دام عشق
تنزل درجه
نجات از مرگ
مدفون زیر برف
گم شدن در برف
رسول
کابوس
گروگانگیری کوپترهای دشمن
تنفر از شاه
اولین عملیات
ماه رمضان
پیروزی انقلاب
خدمت در کهنوج
دایی
کبوتر بی‌بال و پر
ما بچه‌ایم
تا مرز اسارت
عملیات فتح‌المبین
متحول شدن
عملیات کربلای پنج

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب دوربین را زمین نمی‌گذارم
نویسنده
ناشر چاپیانتشارات غزلسرا
سال انتشار۱۳۹۸
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات187
زبانفارسی
شابک978-964-7065-59-7
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان دفاع مقدس
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب دوربین را زمین نمی‌گذارم

هادی حسن ابادی
۱۳۹۹/۹/۲۸
خوبه ولی جای کار بیشتری داره. من از اونجاهایی خوشم اومد که راوی از درد مبارزه با مفسدان داخلی ناله میکنه. ممنون
مشاهده همه نظرات 1

راهنمای مطالعه کتاب دوربین را زمین نمی‌گذارم

برای دریافت کتاب دوربین را زمین نمی‌گذارم و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.