معرفی و دانلود کتاب داستانهای کودکانه
برای دانلود قانونی کتاب داستانهای کودکانه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب داستانهای کودکانه
کتاب داستانهای کودکانه نوشتهی محمدرضا عباسی، مجموعهای متشکل از یازده داستان کوتاه است که گاه رنگی از تخیل به خود گرفتهاند اما در برخی از مواقع، کاملاْ واقعگرایانه هستند. کودکان شما با خواندن این کتاب به دنیای شگفتانگیز حیوانات سفر کرده و هیجان و سرگرمی را درکنارهم تجربه میکنند.
دربارهی کتاب داستانهای کودکانه
ادبیات کودک و نوجوان از ژانرهای محبوب و پرطرفدار دنیاست. از قرن هجدهم که این گونهی داستاننویسی پاگرفت، به موازات ادبیات بزرگسال رشد کرد و به تکامل رسید. هدف این ژانر کمک به درک، مهارت نوشتاری و تخیل کودک و همینطور رشد و پرورش شخصیت اوست. ادبیات کودکان باید همزمان سرگرمکننده باشد، او را به مطالعه علاقمند سازد و از همه مهمتر اصول انسانی و اخلاقی را به کودک بیاموزد. تقریباً همزمان با ورود رمان مدرن به ایران در قرن پیش، ژانر کودکان هم در کشور شکل گرفت. جبار باغچهبان پایهگذار ادبیات کودک ایران بود و نقش انکارناپذیری در رشد این نوع ادبی داشت. طی چند دههی بعد مترجمان به سوی ترجمهی داستانهای کودک رفتند و مسائل تربیتی و جدیتری وارد نوشتههای مرتبط با کودکان شد. در دههی 1340 و با تأسیس شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری بود که ادبیات مدرن کودک و نوجوان ایران آغاز گردید.
در این سالها، نویسندگان زیادی وارد این حوزه شدند و کتابهای بسیاری هم برای بچهها نوشته شده. محمدرضا عباسی از جوانترین نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان محسوب میشود. او تنها ده سال داشت که کتاب داستانهای کودکانه را منتشر کرد. این مجموعه یازده داستان دارد و برای بچههای ردهی سنی ب نوشته شده است. داستانهای این کتاب بسیار کوتاه هستند. مضامین برخی از آنها تا حدی واقعگرایانه و تعدادی دیگر فانتزی و تخیلی است.
کتاب داستانهای کودکانه را نشر کنکاش به چاپ رسانده است.
کتاب داستانهای کودکانه برای چه کسانی مناسب است؟
کودکان 6 تا 9ساله مخاطبان اصلی کتاب پیشرو هستند.
در بخشی از کتاب داستانهای کودکانه میخوانیم
در یک جنگل سرسبز خانم خرگوش و آقا خرگوش منتظر به دنیا آمدن بچهشان بودند. تمام حیوانات جنگل هم برای تماشا آمدند. ناگهان بابا عینکی با خوشحالی از لانه بیرون پرید و گفت بچهام به دنیا آمد. به داخل سوراخ رفت و چند ثانیه بعد دوباره بیرون آمد و گفت: دو تا بچههای دیگرم به دنیا آمدند؛ یکی دختر و دیگری پسر.
تمام حیوانات برای به دنیا آمدن بچه خرگوشها جشن گرفتند. در آن لحظه هرکس چیزی میگفت:
- چقدر سفید هستند، چه چشمهای رنگی درشتی دارند، چقدر ناز و کوچولوند.
مامان برفی گفت: ما میخواهیم اسمشان همان رنگ چشمهایشان باشد. چشمآبی که ناز و سفید دختر بود. اما پسرهای مامان برفی یکی سبزک و دیگری قهوهای بودند. چند روز گذشت و خرگوشهای کوچولو بزرگتر شدند. آنها برای بازی بیرون لانه رفتند. این طرف و آن طرف پریدند تا اینکه چشمآبی یه جسم تیزی به پایش فرو رفت. دردش گرفت، جیغ کشید. ناگهان چیزی شبیه کیوی پر از تیغ زیر پاش بود. با تعجب به آن نگاه کرد. ناگهان کیوی تکان خورد. چشمآبی ترسید و عقب پرید و بلند مامان برفی را صدا زد.
مادرش از لانه بیرون آن و گفت: چی شده؟!
چشم آبی گفت: مامان این کیوی تکان میخورد.
مادرش بلند خندید و گفت: عزیزم این که کیوی نیست این بچه خارپشت است...
فهرست مطالب کتاب
تنهایی لیلا
داستان جوجه بدبخت
دارکوب کوچولو
بچه شیر
یک روز بد
کوزه طلا
دختری به نام فردوس
خرگوش و خارپشت
آرزوی پنج پسر
دلفین کوچولو
نخودی و عدسک
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب داستانهای کودکانه |
نویسنده | محمدرضا عباسی |
ناشر چاپی | انتشارات کنکاش |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 58 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-136-624-6 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان سرگرم کننده کودک |