معرفی و دانلود کتاب خیانتکار
برای دانلود قانونی کتاب خیانتکار و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب خیانتکار
در بحبوبهی جنگ جهانی دوم و جنایتهای هیتلر، زن آلمانی جوانی شجاعانه در مقابل ظلم میایستد. وی. اس. الکساندر در کتاب خیانتکار، که برگرفته از داستان واقعی کتاب رز سفید است، سرگذشت رشادتهای یک گروه آلمانی مبارز را روایت میکند؛ گروهی که علیه رژیم نازی، جنبشی عظیم و پرمخاطره به پا کرد.
دربارهی کتاب خیانتکار:
در تابستان 1942، در حالیکه جنگ سراسر کشور اروپا را فرا گرفته بود، مجموعهای از اعلامیههای ناشناس در اطراف دانشگاه مونیخ دیده میشود؛ اعلامیههایی که مردم را دعوت میکنند تا در مقابل جنایتهای رژیم نازی بایستند. برگهها در همهجا پخش میشوند تا اینکه روزی زنی به اسم ناتالیا پتروویچ این اعلامیهها را میبیند؛ فردی که میداند گروهی مخفی به نام رز سفید که توسط خواهر و برادر هانس، سوفی شول و دوستانشان رهبری میشود این برگهها را تهیه و پخش کردهاند.
به عنوان یک پرستار داوطلب در جبهه روسیه، ناتالیا از نزدیک شاهد وحشت و اتفاقات دردناک جنگ بود. او با کمال میل وارد گروه رز سفید میشود؛ جایی که هر مکالمهی خاموش، هر عمل کوچک میتواند به معنای زندان یا مرگ به دست یک گشتاپوی خشمگین باشد. ناتالیا در کنار دوستان خود در مقابل همهچیز دلیرانه میایستد و بقیهی مردم را تشویق به مقاومت میکند. این زن با وجود آگاهی از تمام خطراتی که اطرافش وجود دارد، تمام توان خود را برای جنگیدن میگذارد و ... .
به نظر شما چرا اعضای گروه رز سفید باید در حکومت رژیم دیکتاتوری هیتلر، اقدام به پخش اعلامیههای خیانتکارانه و فتنهانگیز کنند، آن هم وقتی که شانس موفقیت چندانی وجود ندارد؟ آیا به این امید دل بسته بودند که موفق میشوند و اعلامیههایشان مسیر آلمان نازی و جنگ را تغییر میدهد؟ آیا فهمیده بودند که از وقتی حرفهایشان را برنامهریزی کرده و مینوشتند، هر روز با چشماندازی از مرگ زندگی میکنند؟ اینها برخی از سؤالات جذابی هستند که با مطالعهی داستان این کتاب به پاسخ آنها خواهید رسید.
کتاب خیانتکار (The Traitor) برگرفته از رمان رز سفید (The White Rose) میباشد که حاوی نامهها، گزیدههای خاطرات، عکسهای هانس و سوفی، رونویسی از اعلامیهها و گزارشهای محاکمه و اعدام از افراد گروه است. کتاب رز سفید موضوع اثرات غیرداستانی، مطالعات دانشگاهی، نشریات، مقالات و سخنرانیهای بیشماری بوده و یک فیلم آلمانی تحسینبرانگیز از نگاه منتقدان به نام «سوفی شول: روزهای پایانی (2005)» بر اساس آن ساخته شده است.
در نکوداشت کتاب خیانتکار:
- داستان این کتاب با طراحی ماهرانه، به تصویر کشیدن شخصیتهای جسور و شجاع، طرفداران و علاقهمندان به روایتهای تاریخی را راضی میکند. (Publishers Weekly, STARRED REVIEW)
کتاب خیانتکار برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به رمانهای تاریخی، رویدادهای جنگ جهانی دوم و جنایتهای هیتلر علاقهمندید، مطالعهی این کتاب را از دست ندهید.
با وی. اس. الکساندر بیشتر آشنا شویم:
نویسندهی کتاب حاضر دانشجوی تاریخ است و علاقهی بسیار زیادی به موسیقی و هنرهای تجسمی دارد. وی. اس. الکساندر (V S Alexander) در نویسندگی از شرلی جکسون، اسکار وایلد، دافنه دوموریه و خواهران برونته تأثیر پذیرفته است. به علاوه الکساندر تاکنون چندین رمان تاریخی منتشر کرده است.
در بخشی از کتاب خیانتکار میخوانیم:
هرگز دربارۀ چیزی که در جنگل توس دیده بودم با کسی حرف نزدم. فقط برای اینکه دیوانه نشوم، سعی کردم آن جنایت وحشیانه را از ذهنم پاک کنم. اندکی لغزش زبان، حتی در مقابل افرادی که به آنها اطمینان داشتم همچون الکس و هانس هم میتوانست فاجعه بیافریند. گارد اساس و افسر فرماندهشان در پشت کامیون خالی، مانند یک بیماری بدون علائم و همیشگی، افکارم را پر کرده بودند. چهرههای سفید و رنگپریدهشان همچون اسکلت جمجمههایی بود که دورم میچرخید.
پدر هانس، رابرت در ماه اوت بابت اظهارات توهینآمیز دربارۀ هیتلر و پس از اینکه زنی در دفتر کارش او را لو داد، دستگیر و به چهار ماه حبس در زندان محکوم شد. با این حال هانس در سپتامبر و اکتبر با همان دقت همیشگی، به وظایف پزشکیاش ادامه داد، اما معلوم بود که به خاطر دستگیری پدرش از درون برآشفته است، درست مثل الکس که به دلیل دیگری برآشفته بود. الکس پس از مرگ سینا وارد دورانی از گوشهگیری و سوگواری شده بود. هردوشان شبیه به دیگی بودند که روی اجاق در آستانۀ به جوش آمدن است.
هانس در موضوع مقاومتش در برابر رایش آنقدر یکدنده بود که طوماری را که مادرش در نامهای برای جلسه دادرسی عفو پدرش فرستاده بود امضا نمیکرد. غرورش بزرگتر از آن بود که در برابر هیتلر کوتاه بیاید. آنقدر جسور بود که به من گفت نمیداند چرا مردم از زندان میترسند و اگر به صورت عقلانی خانۀ پرش را در نظر بگیریم، از سرانجام آن، مرگ. وقتی جوانتر بود، بابت مشارکت در گروههای جوانان که از نظر نازیها مجاز نبود، به زندان افتاده بود. هانس میگفت زندان میتواند زمانی برای اندیشیدن باشد، ارزیابی از خود، حتی بیداری دینی.
در روزهای کوتاه و شبهای بلند اکتبر که در حال مبارزه بودیم، دریافتیم که قرار است خیلی زود از روسیه برویم. این خبرها الکس را افسرده کرد، چراکه شیفتۀ میهنمان شده بود، درست مثل من. قول داد که گلولای روسیه را روی پوتینش نگه دارد و اعتراف کرد که سوگند خورده بود که هرگز به سربازی روس یا آلمانی شلیک نکند، چراکه خواهان هیچ بخشی از کشتار نبود.
در سیزدهم اکتبر، پس از رفتن از گژاتسک، ویلی و هوبرت در محل گردآمدنمان در ویازما با ما ملاقات کردند. گرچه با هم دیدار تازه کرده بودیم، اما معلوم بود که الکس از رفتن، ناراحت است. چهرهاش نزار، گرفته و غمگین بود و همچون بچه سگی گم شده، دلودماغ انجام هیچ کاری را نداشت. یک روز به من گفت که گمان میکند سینا و فرزندانش را بعد از سوختن کشتزار، زندانی کرده باشند. میخواستم به او بگویم که چه اتفاقی افتاده، اما اگر حقیقت آشکار میشد، از به خطر افتادن جان هردومان میترسیدم.
در یکم نوامبر، روسیه را به مقصد آلمان ترک کردیم. اشتیاق برگشتن به خانه را داشتم، اما چون در پرستاری با آیندهای نامعلوم روبهرو بودم، استرس هم داشتم. گرتا، همراه سفرم، فهمید که علاقهای به صحبت کردن ندارم و وقتش را به دلبری کردن برای مردان و غیبت کردن با زنان دیگر میگذراند.
فهرست مطالب کتاب
بخش 1: رز سفید
بخش 2: خیانتکارها
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب خیانتکار |
نویسنده | وی. اس. الکساندر |
مترجم | میلاد علی پور |
ناشر چاپی | نشر ترنگ |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 525 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-7741-25-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان واقعی خارجی |