معرفی و دانلود کتاب خرس پشمالو

معرفی کتاب خرس پشمالو

در دنیای کودکان هم‌بازی شدن با دیگران شیرینی خاصی دارد. اما وقتی دوست غریبه‌ای وارد بازی می‌شود، حسادت و رقابت هم به دنبال آن به روابط بچه‌ها اضافه خواهد شد. کتاب خرس پشمالو نوشته‌ی ایرینا کارشونوف داستانی کودکانه درباره‌ی دوستیِ پسربچه‌ای با خرس پشمالو است که با وارد شدن یک خرس سفید جدید به زندگی‌شان، به حسادت و قهر منجر می‌شود.

درباره‌ی کتاب خرس پشمالو

کتاب‌های کودکان با داستان‌های تلخ و شیرین همراه است. نویسندگان این‌گونه کتاب‌ها با در نظر گرفتن روابط صمیمانه و فضای دوست‌داشتنی بچه‌ها به نگارش داستان‌های جذابی می‌پردازند. کتاب خرس پشمالو (Wuschelbär) نوشته‌ی ایرینا کارشونوف (Irina Korschunow) ماجرای زندگی پسربچه‌ای به نام بنیامین را روایت می‌کند که به همراه شخصیتی به نام خرس پشمالو به ماجراجویی و سفر مشغول‌اند. داستان این کتاب با استفاده از تصویرسازی جذابی روایت شده و این ویژگی مطالعه‌ی کتاب را برای کودکان دلنشین می‌کند.

در کتاب خرس پشمالو خواهید خواند که دوستی بنیامین و خرس پشمالو هیچ مشکلی ندارد و آن‌ها در کنار یکدیگر شاد و سرحال‌اند. اما این شادی دیری نمی‌پاید و با ورود خرس کوچولوی سفید به داستان، رابطه بنیامین و خرس پشمالو هم تیره و تار می‌شود. وقتی که بنیامین خرس سفید را می‌بیند، شور و شوق زیادی پیدا می‌کند و پیشنهاد می‌دهد که او را هم به خانه‌شان ببرند و سه‌تایی کنار هم زندگی کنند. اما خرس پشمالو که حسابی به این اوضاع حسادت می‌کند، تصمیم می‌گیرد او را ترک کند و بی‌خبر برود...

کتاب خرس پشمالو را انتشارات پرنده آبی، با ترجمه کتایون سلطانی چاپ و منتشر کرده است.

کتاب خرس پشمالو برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای کودکان در گروه سنی 6 تا 8 سال مناسب است.

در بخشی از کتاب خرس پشمالو می‌خوانیم

بنیامین گفت: «خرس سفید عزیز، چقدر خوب شد که آمدی پیش ما. خرس پشمالو تو هم از این موضوع خوشحالی، نه؟» اما خرس پشمالو هیچ هم خوشحال نبود. چون دلش می خواست که فقط خودش خرس عزیز بنیامین باشد. بنیامین باز یکبار دیگر گفت: «خرس سفید عزیز» و توی لیوان رنگ و وارنگ شیرکاکائو ریخت.

خرس پشمالو داد زد: « آن لیوان مال من است!»

بنیامین پرسید: « خُب چه اشکالی دارد که با لیوان تو شیرکاکائو بخورد؟»

و بعدش شلوار قرمز را از توی کمد در آورد. خرس پشمالو با حرص داد زد: « این شلوار مال من است!»

بنیامین گفت: « تو حالا دیگر یک داداش کوچولو داری. باید این شلوار را بدهی به داداشت.» و بعد شلوار قرمز را تن خرس سفید کردد و خواباندش روی تختخواب.

خرس پشمالو داد زد: « سرش را نگذار روی بالش ستاره دارم!»