معرفی و دانلود کتاب خالق فهم و وهم

معرفی کتاب خالق فهم و وهم

احتمالاً جمله‌ی «هر شکست مقدمه‌ی پیروزی است» را شنیده‌اید. این جمله با وجود تکراری بودن هنوز هم برای اغلب ما به باور درونی تبدیل نشده و به محض دچار شدن به حس شکست، ناامید می‌شویم. کتاب خالق فهم و وهم در پی این است که توانایی‌های ما را به خودمان اثبات کند. سید رضا زارع راه‌حلی برای یک‌شبه میلیاردر شدن ندارد، او به‌دنبال این است که ما را از احساس ناتوانی و شکست دائمی نجات دهد و سپس به آرامی در مسیر موفقیت همراهی‌مان کند.

درباره‌ی کتاب خالق فهم و وهم

چند قرن پیش از میلاد مسیح، سقراط، فیلسوف یونانی، جمله‌ای را در تاریخ ماندگار کرد. شاید سقراط نمی‌دانست جمله‌اش تا چه اندازه برای انسان‌ها راه‌گشاست، اما بدون شک آن جمله کلید موفقیت است. او با صدای بلند در بین مردم آتن گفت: «دانم که ندانم.» سقراط بر ناآگاهی خود آگاه بود و دچار توهم دانایی نبود. او می‌دانست هرچه بیاموزد، باز هم به دانایی کامل نمی‌رسد. اینکه بدانیم تا چه اندازه ناآگاهیم، حسرت‌ها و ناکامی‌های ما را التیام می‌بخشد. هدف از زندگی این است که بتوانیم با خودمان مهربان باشیم و بگوییم «ایرادی ندارد که آن کار را بلد نبودم. برای یادگیری آن دیر نشده است»، «من راه‌حل آن موضوع را نمی‌دانم. سعی می‌کنم بیاموزم». کتاب خالق فهم و وهم ما را با یک واقعیت شیرین روبه‌رو می‌کند: مهم‌ترین مرحله‌ی هر کار «نفهمیدن» آن است. خیالتان راحت باشد، اگر کاری را آغاز کرده‌اید و تصور می‌کنید که در آن کار نابلد و کاملاً ناآگاه هستید، این نشانه‌ی خوبی است؛ یعنی شما به مرحله‌ی دانستن، یک قدم نزدیک شده‌اید.

سید رضا زارع در فصل ابتدایی کتاب خود، نخستین مرحله‌ی آگاهی را «نفهمیدن» می‌نامد. این کلمه با وجود بار منفی‌ای که منتقل می‌کند، سرآغاز دانش است و «فهمیدن» دروغین و کاذب را از بین می‌برد.

در کتاب خالق فهم و وهم، یکی از پله‌های رسیدن به‌ موفقیت، اشتباه کردن است. سید رضا زارع برای اینکه به خوانندگان خود ثابت کند بدون خطا نمی‌توان به‌موفقیت رسید، خاطرات افراد موفقی همچون رئیس یک شرکت اتومبیل‌سازی آمریکایی را بازگو می‌کند. رئیس این شرکت بعد از مدتی متوجه می‌شود مردمی که برای خرید اتومبیل به نمایشگاه ماشین می‌روند، علاقه‌ای به خریدن ماشین‌های داخل نمایشگاه ندارد؛ زیرا ماشین‌ها چندان تمیز و نو نیستند و مشتریان ترجیح می‌دهند خودرویی تست‌نشده سفارش دهند. در این وضعیت ماشین‌هایی که داخل نمایشگاه‌ها بودند، بدون مشتری می‌مانند و این ضرر هنگفتی برای کارخانه بود. بعد از اینکه چند اتومبیل بلامصرف روی دستشان باقی ماند، هیئت‌مدیره‌ی شرکت اتومبیل‌سازی اشتباه خود را پذیرفتند و خودروهای جدید را با روکش و پوشش مناسب به نمایشگاه‌ها فرستادند.

کتاب خالق فهم و وهم سعی دارد مفهوم موفقیت را برای مخاطب ترسیم کند و راه رسیدن به هدف را برای ما روشن سازد. باید این موضوع را باور کنیم که موفقیت، محصولی از پیش ساخته‌شده و آماده نیست که با پیمودن مسیری یکسان آن را به‌دست بیاوریم. برای یک شخص، موفقیت یعنی صبح زود از خواب بیدار شدن و برای فردی دیگر کمتر از فتح قله‌ی اورست، موفقیت محسوب نمی‌شود. هر کسی باید به‌دنبال موفقیت خود باشد و بداند موفقیت یعنی ادامه دادن، خسته نشدن و خوشحال بودن.

کتاب خالق فهم و وهم به کوشش انتشارات متخصصان چاپ و ارائه شده است.

کتاب خالق فهم و وهم برای چه کسانی مناسب است؟

این کتاب برای افرادی که در زندگی کاری خود احساس شکست می‌کنند و می‌خواهند مسیر موفقیت را هرچه زودتر بیابند مفید خواهد بود.

در بخشی از کتاب خالق فهم و وهم می‌خوانیم

همیشه در قانون فهم و وهم افرادی که در هر مرحله از آن قرار دارند، نسبت به افرادی که یک مرحله قبل از خود قرار دارند احساس خوبی ندارند. برای مثال؛ افرادی که در مرحله دوم درک نفهمیدن (فهمیدن اینکه چیزی نفهمیدن) هستند کسانی که در مرحله توهم فهمیدن (فکر می‌کنند همه چیز را می‌دانند) هستند را سرزنش می‌کنند یا اگر سرزنش هم نکنند، احساس خوبی نسبت به آن‌ها ندارند یا گاهی حتی از حماقت آن‌ها متنفرند.

در مرحله سوم نیز کسانی که درک کاملی از موضوع دارند نسبت به افراد مرحله یک احساس ترحم دارند و می‌خواهند آن‌ها را به سطح بعدی برسانند، اما نسبت به مرحله دومی‌ها نیز احساس خوبی ندارند.

مرحله چهارمی‌ها؛ یعنی همان‌هایی که تازه متوجه شده‌اند همه چیزهایی که می‌دانستند کامل نبوده نیز نسبت به غرور کاذب مرحله سومی‌ها احساس بدی دارند، اما آن‌ها هم مرحله یک و دومی‌ها را می‌خواهند کمک کنند.

خب از مرحله یک نادان با جرئتی داشتیم که خود را به مرحله دوم رساند و به نادانی‌اش پی برد و دست به کار شد و نیازی در خودش ایجاد کرد تا سیر سلوک کند و در این مرحله شروع به خودسازی ارتقاء و آموزش کند و از کیسه جهل خودش بکاهد و به جای آن دانایی بار کند.

نادان با جرئت تبدیل به دانای مرحله سوم شد. خب موقع برداشت است، حالا باید احساس رضایت کند و از محصولش لذت ببرد. محصولی که باد نادان دانه‌اش را کاشته و جوی آبی که به سختی خود را به نهال رسانده و کشاورز دانایی که میوه آن درخت را برداشت می‌کند. حالا زمستان فرا رسیده و برگ‌های درخت خواهد ریخت و نیاز به یک تغییر دیگر هست و اینجا مرحله چهارم فرا رسیده؛ همان نیاز به بهبود مستمر، همان‌جایی که در اوج غرور متوجه کاستی‌ها شدیم و یک دوره بازنگری و افول دوباره سبز شویم.

فهرست مطالب کتاب

پیشگفتار
مقدمه
بخش اول: فهمیدن
تمرین اول
بخش دوم: چرخه فهم و وهم
تمرین دوم
بخش سوم: کسب‌وکار
تمرین سوم
بخش چهارم: زندگی
تمرین چهارم
بخش پنجم: تکامل انسان
تمرین پنجم
بخش ششم: خدا
تمرین ششم