معرفی و دانلود کتاب جمیله
برای دانلود قانونی کتاب جمیله و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب جمیله
کتاب جمیله محبوبترین اثر چنگیز آیتماتف، روایتگر عشقی ممنوع میان زنی متأهل و جوانی سرباز است که فارغ از تمامی قراردادهای اجتماعی رخ میدهد. این کتاب از مرزبندیهای درست و غلط عبور میکند، آنها را در هم میآمیزد و تمام اندیشههای شما را به چالش میکشد.
جمیله (Jamila) زنی قرقیز است و همسرش را دوست ندارد. همسر او صادق نام دارد و در ارتش شوروی مشغول به خدمت است. جمیله زنی بسیار شجاع است و حاضر نیست زیر بار حرف زور برود به خصوص اگر شخص زورگو مرد باشد. سعید برادر صادق این ویژگیهای جمیله را میداند و زن برادر خود را تحسین میکند. روزی پسری به نام دانیار وارد زندگی جمیله میشود و با وجود اینکه خجالتی است میتواند جمیله را عاشق خود کند. سعید برادر شوهر جمیله که از این رابطه با خبر است او را تشویق به فرار با دانیار میکند.
رمان زیبای جمیله مانند شعری عاشقانه است که چنگیز آیتماتف (Chinghiz Aitmatov) آن را سروده است. آیتماتف با انتشار این کتاب در جوامع ادبی شناخته شد و به واسطهی آن جایزه ادبی لنین را به دست آورد. رمان جمیله برای شما عشقی اساطیری را روایت نمیکند بلکه شاهد عشقی بزرگ از طرف فقیرترین مردم جهان خواهید بود. عاشق و معشوق هر دو فقیر هستند؛ جمیله زنی روستایی است و دانیار جز لباس کهنهی سربازی که بر تنش است چیزی ندارد.
چنگیز آیتماتف نویسندهی بزرگی است و آثار ارزشمند بسیاری دارد اما رمان کوتاه جمیله معروفترین و شاعرانهترین اثر او است و لوئی آراگون در مقدمهی ترجمهی فرانسوی این کتاب به آن عنوان زیباترین داستان عاشقانهی جهان را داده است.
چنگیز آیتماتف را بیشتر بشناسیم:
چنگیز آیتماتف در دسامبر سال 1928 در روستای «شکر» قرقیزستان به دنیا آمد. مادر وی هنرپیشهی تئاتر بود و هنگامی که تنها 10 سال داشت پدرش به دلیل مخالفت با سیاستهای استالین کشته شد. چنگیز در یک مزرعهی اشتراکی کار میکرد تا روزگار بگذراند. بعدها به شغلهای دیگر نیز روی آورد.
در سال 1952 اولین داستانهای کوتاهش منتشر شدند و در سال 1956 در دانشکدهی ادبیات ماکسیم گورکی در مسکو پذیرفته شد و دو سال بعد «جمیله » را نوشت.
از میان آثار او میتوان به نخستین آموزگار، کشتی سفید، روزی که بیش از صد سال به طول انجامید و جمیله اشاره کرد. کتابهای به بیش از 150 زبان زندهی دنیا ترجمه شده است.
آیتماتف در سال 2008 در گذشت و او را با اصول اسلامی در قبرستان در نزدیکی بیشکک پایتخت کشور قرقیزستان به خاک سپردند.
در بخشی از رمان جمیله میخوانیم:
من که دیگر از رضایت مادرم مطمئن شده بودم از ارزمات خدحافظی کردم وبه طرف خانه به راه افتادم و دیگر نشنیدم که مادرم چه گفت. سرمست از غرور، شلاقم را چند دور چرخاندم و محکم به دیوار خانه کوبیدم و گرد و خاکی به پا کردم. آنچنان غرق در احساس بزرگی راه میرفتم که حتی به لبخند و سلام خواهرم اعتنائی نکردم. طفلک در حیاط آتشی به پا کرده بود و سرگینهایی را که از طویله جمع کرده بود دو دستی در آتش میریخت. یک پارچ آب برداشتم و جلوی ایوان خانه نشستم و دست و صورتم را شستم. وارد اتاق که شدم چشمم به دیگ شیر افتاد. فوری یک لیوان برای خودم ریختم و با عجله سر کشیدم.
دوباره لیوان را پر از شیر کردم، کمی نان برداشتم، لبه پنجره نشستم و مشغول خوردن شدم. مادرم و ارزمات هنوز در حیاط بودند، دیگر اثری از عصبانیت در چهرهشان نبود بلکه داشتند با ملایمت صحبت میکردند. از قرار معلوم ارزمات درباره برادرانم چیزهایی میگفت و مادرم را تسلی میداد. چراکه میدیدم مادرم اشکهایش را با آستین پاک میکند و در جوابش با تأسف سر تکان میدهد. در حین صحبتشان مادرم به دور دستها خیره میشد، انگار که چهرۀ برادرانم را در نظر میآورد. غرق در اندوه این افکار بود ولی واضح بود که دیگر با پیشنهاد ارزمات مخالفتی ندارد. ارزمات هم راضی و خوشحال از اینکه توانسته بود به هدفش برسد از مادرم خداحافظی کرد و اسب را هی داد و به تاخت از منزل ما دور شد.
لازم به ذکر نیست که در آن زمان من و مادرم حتی فکرش را هم نمیکردیم که این قضیه ممکن است به کجا منتهی شود! من در اینکه جمیله بتواند یک گاری دو اسبه را هدایت کند هیچ شکی نداشتم. او سوارکار ماهری بود. از او که پدرش یک پرورش دهنده اسب در ییلاقات بکاییر بود غیر از این هم انتظار نمیرفت. صادق هم در رام کردن اسبها مهارت داشت و همچون جمیله سوار کار ماهری بود. در دهان اهالی روستا افتاده بود که در یک دوره از مسابقات بهاری اسب سواری که هر ساله در روستاها برگزار میشد، صادق از جمیله باخته بود و همین موضوع سبب شده بود که او عاشق جمیله شود و سعی کند دل جمیله را به دست آورد. راست یا دروغ هر چه بود، آنها چهار ماه، بعد از آن مسابقه ازدواج کردند. اما طولی نکشید که جنگ ناگهان شروع شد و صادق به جبهه اعزام شد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب جمیله |
نویسنده | چنگیز آیتماتف |
مترجم | سیده معصومه نورداد |
ناشر چاپی | انتشارات ندای الهی |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 80 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-6113-46-3 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه خارجی |