معرفی و دانلود کتاب تینا و فلایتی
برای دانلود قانونی کتاب تینا و فلایتی و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تینا و فلایتی
کتاب تینا و فلایتی نوشته فرشته کابلی کفشگیر، داستانی زیبا و لطیف برای نوجوانان درباره پری کوچک و کنجکاوی است که بعد از تولدش شیفته سفر کردن، ماجراجویی، کشف دنیاهای جدید و ملاقات با انسانها میشود. این پری کوچک فلایتی نام دارد. او پس از گذر کردن از جاهای مختلف و ملاقات با افراد متعدد سرانجام با دختری به نام تینا آشنا میشود. این ملاقات فصلی جدید را در زندگی هر دو آنها آغاز میکند.
کتاب تینا و فلایتی مناسب چه کسانی است؟
مطالعه این کتاب به نوجوانان علاقهمند به رمانهای کوتاه به قلم نویسندگان ایرانی، پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب تینا و فلایتی میخوانیم:
صبح دلانگیزی بود. با اینکه خوابهای آشفتهای دیده بودم، اما با عزمی راسختر از قبل از غار بیرون آمدم. آفتاب کمرنگ پاییزی و سوز ملایم باد، خبر از آمدن فصلی سرد داشت. از پاگنده تشکر کردم و از او خواستم که با من بیاید. اما ناگهان انفجار خندهی ما، پرندگان خوابآلود روی شاخههای درختان را بیدار کرد و به همهمه واداشت.
-خدای من اصلاً حواسم نبود که تو خیلی بزرگتر از من هستی پاگنده! (سرم را پایین انداختم تا ناراحتیام را نبیند...) و در حال انقراض! متأسفم.
-این لطف تو را میرساند که مرا به این سفر دعوت کنی.
با انگشتان بزرگش ضربهی آرامی به سرم زد و با مهربانی گفت: من اینجا منتظر میمانم، تا وقتی که برگشتی، داستانهایی را که پشت سر گذاشتی برایم تعریف کنی پری مهربان!
چقدر دلم میخواست بیشتر در کنارش میماندم. حتم دارم دوستان خوبی برای هم میشدیم و حرفهای زیادی برای گفتن داشتیم. اما این سفر برای سالهای زیادی بزرگترین آرزوی من بود و حالا که فرصتش را داشتم باید انجامش میدادم. در حالیکه از او دور و دورتر میشدم، آخرین تصویرش را در ذهنم قاب گرفتم تا به یادم بماند که روزگاری موجودی بود که برخلاف هیبت ترسناکش، قلبی به لطافت گلهای بهاری داشت. هر چند ملاقات ما کوتاه بود، اما درس آرامش و لبخند زدن را، حتی در وقت انقراض از او آموختم. این درس میتواند هر موجودی را تا آخرین لحظهی زندگی به تکاپو وادارد. شاید همین تکاپو باعث شود هیچکس در هیچ کجای دنیا منقرض نشود.
در همین فکر و خیالات بودم، که خودم را در شهر کوچکی یافتم. به یاد خاطرهی دارکا افتادم که میگفت (در یکی از همین شهرهای کذایی دوستانش را از دست داده بود). با احتیاط لای گلهای شمعدانی یک گلدان، بر روی تراس خانهای پنهان شدم تا بتوانم اطراف را بهتر ببینم. در همین لحظه احساس کردم خیس میشوم.
-هوا آفتابی بود! چطور باران گرفت؟
باید برای خودم سرپناهی پیدا میکردم تا بیشتر از این زیر باران خیس نشوم. وقتی از لای گلها بیرون پریدم، متوجه شدم که پری بزرگ بدون بالی در حال آبیاری گلهاست. چشمش به من افتاد و در حالی که با هیجان زیاد بالا و پایین میپرید صدا زد:
-بنیامین! بنی زود بیا، ببین یک پروانه... نه! نه! یک پری... عجله کن!
فهرست مطالب کتاب
من (فلایتی)
ملاقات با دارکا
کتاب ممنوعه
انقراض
فرشته
جناب آف
آیای جن
روح شیطانی
دوست من تینا
ملاقات با شیرینی فروش
اسارت
بازگشت به خانه
از زبان تینا
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تینا و فلایتی |
نویسنده | فرشته کابلی کفشگیری |
ناشر چاپی | انتشارات نسل روشن |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 134 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-247-634-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان علمی و تخیلی نوجوان |