معرفی و دانلود کتاب تلخترین لبخند
برای دانلود قانونی کتاب تلخترین لبخند و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب تلخترین لبخند
رحیم فتوره چی در کتاب تلخترین لبخند، مسئلهی مهاجرت دانشجویان نخبه را از وطن، سوژهی داستان خود قرار داده است و در قالب رمانی اجتماعی، از معضلات و خوبیهای این موضوع سخن میگوید.
دربارهی کتاب تلخترین لبخند:
در چندین دهه گذشته از مهاجرت نخبگان، به عنوان یکی از مهمترین مسائل مهم اجتماعی نام برده میشود. مسئلهای که آینده بسیاری از جوانان ایرانی و توسعه و پیشرفت کشور به آن بستگی دارد. دانشجویانی که به قصد دستیابی به علم و ساختن زندگی بهتر به خارج از کشور میروند و باید همهی وابستگیهای خود را رها و برای همیشه یا چندین سال وطنشان را ترک کنند. به همین دلیل ادبیات میتواند نقش مؤثری در این زمینه داشته باشد و در قالب داستانهایی تأثیرگذار و آموزنده، از زوایای مختلف به موضوع مهاجرت بپردازد.
رحیم فتوره چی یکی از فارغالتحصیلان دکترای رشتهی مهندسی پزشکی از دانشگاه صنعتی امیرکبیر است. او در رمان تلخترین لبخند به این مسئله پرداخته و از مزایا و معایب این امر سخن گفته است. او در مقدمه کتاب نیز میگوید که در زندگی خود چندین و چند بار مهاجرت دوستان و آشنایانش را شاهد بوده و به خوبی از مشکلات و سختیهای دانشجویان ایرانی و نبود امکانات در داخل کشور آگاه است.
به همین علت در این رمان با شخصیتهایی آشنا خواهید شد که هر یک به نوعی قصد مهاجرت از وطن را دارند و به دلیل وابستگیهای خانوادگی و احساسی باید یکی از مهمترین تصمیمهای خود را در زندگیشان بگیرند.
کتاب تلخترین لبخند به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
علاقهمندان به رمانهای ایرانی و موضوعات روز جامعه از این کتاب لذت خواهند برد.
در بخشی از کتاب تلخترین لبخند میخوانیم:
پنج ماهی از پیشنهاد دوستی بهرام میگذشت. خیلی از نحوه برخورد و جوابی که آن روز به بهرام داده بودم، ناراحت بودم. ولی خب کاری بود که انجام شده بود و راه بازگشتی نداشتم. از آن روز به بعد بهرام سعی میکرد جلوی من آفتابی نشود. موقع کلاسها نیز در یک جایی مینشست که امکان چشم در چشم شدنمان به حداقل برسد. دو سه باری هم که در پروژههای درسی در یک گروه قرار گرفتیم، خیلی سرسنگین برخورد کرد. من از نوع رفتارهایش عصبی میشدم. انتظار داشتم که دوباره برای پیشنهاد دوستی پیشقدم شود و من این بار با آغوش باز پیشنهاد دوستیاش را قبول کنم. ولی دریغ از حتی یک نگاه محبتآمیز از طرف بهرام.
خب من فکر میکردم اگر همان دفعه اول پیشنهادش را قبول میکردم، کار جالبی نباشد و این بزرگترین اشتباهم بود. هر چه بیشتر میگذشت بیشتر به بهرام علاقهمند میشدم. منتظر بودم با یک پیشنهاد دوباره دوستی از طرف بهرام، کل علاقهام را به او ابراز کنم. دیگر ادامه این وضعیت و جلو نیامدن بهرام روی اعصابم رفته بود. امتحانات پایانی ترم چهارم نیز داشت تمام میشد و به تعطیلات تابستان نزدیک میشدیم. تصور اینکه سه ماه دیگر و تا شروع ترم جدید بهرام را نمیبینم، دیوانهام میکرد.
تا حالا در مورد موضوع علاقهام به بهرام به کسی حتی همکلاسیهای صمیمیام، نازنین و نسترن هم کلمهای نگفته بودم. با اینکه آنها، همه رازهای خود را با من مطرح میکردند.
آن روز به همراه نازنین در هوای دلنشین بهاری و در محوطه دانشگاه روی نیمکت نشسته بودیم که یک دفعهای تصمیم گرفتم از علاقهام به بهرام در حضور نازنین رونمایی کنم. نمیدانستم از کجا شروع کنم. نازنین که فهمید میخواهم چیزی به او بگویم تنهای به من زد و گفت: "یالا بگو دیگه". من هم دل را به دریا زده و کل داستان را از اول برایش تعریف کردم.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب تلخترین لبخند |
نویسنده | رحیم فتوره چی |
ناشر چاپی | انتشارات سرافراز |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 282 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-328431-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان اجتماعی ایرانی |