معرفی و دانلود کتاب بازگشت شوالیه «با زره زنگ زده»
برای دانلود قانونی کتاب بازگشت شوالیه «با زره زنگ زده» و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب بازگشت شوالیه «با زره زنگ زده»
اگر کتاب شوالیهای با زره زنگزده را خوانده باشید، حتماً با قهرمان آن (که یک شوالیهی دوران جنگهای صلیبی است) و داستانش آشنا هستید. کتاب بازگشت شوالیه «با زره زنگ زده»، داستانی دیگر از رابرت فیشر، نویسندهی پرکار آمریکایی است که در آن، ادامهی داستان شوالیه را نقل میکند.
دربارهی کتاب بازگشت شوالیه «با زره زنگ زده»
در روزگاران قدیم، یعنی زمانی که جهان بهواسطهی جنگهای صلیبی درگیر آشوب بود، شوالیهای میزیست که همهی ویژگیهای یک جنگجوی تمامعیار را داشت. او شوالیهای وظیفهشناس و وفادار بود که هرآنچه در قصهها راجع به این جنگجویان خوانده یا شنیدهاید، برای او نیز صدق میکرد: به جنگ موجودات پلید، دیوها و اژدها میرفت، زیبارویان را از بند اسارت خلاص میکرد و همواره برای نبرد آماده بود. با همهی این احوالات، رخ دادن یک اتفاق، همهچیز را در زندگی شوالیه تغییر داد: او متوجه شد دیگر نمیتواند زره را از تن خود بیرون آورد.
زره برای او، مانند نقابی بود که سالها چهرهاش را پشت آن پنهان کرده باشد و اکنون حتی دیگر نتواند چهرهی واقعی خود را به یاد آورد. قهرمان این داستان، از تشخیص خود واقعیاش و حقیقت عاجز شده بود. اکنون فقط یک معجزه میتوانست او را نجات دهد. معجزهای که یک جادوگر به نام مرلین، راه رسیدن به آن را با شوالیه در میان گذاشت: او باید سفری مالامال از خطر و پرفرازونشیب را آغاز میکرد. شوالیه باید به سختترین نبرد زندگیاش میپرداخت؛ جنگی که پیروزی در آن، نیازمند ارادهای پولادین و عزمی راسخ بود: نبرد با خودش!
رابرت فیشر (Robert Fisher) در کتاب شوالیهای با زرهی زنگزده، داستان سفر این قهرمان برای مواجهه با خود واقعیاش و دست یافتن به حقیقت را نقل کرد. اکنون، این نویسندهی چیرهدست آمریکایی، در کتاب بازگشت شوالیه با زره زنگزده (El regreso caballero de la Armadura Oxidada)، شوالیه را در شرایطی به تصویر میکشد که از سفر مهیب خود، سربلند بیرون آمده و زندگی جدیدی را آغاز کرده است.
شوالیه، که پیش از این به ما آموخته بود چگونه باید از دام نقاب دروغین خود رها شویم و به خود واقعیمان دست پیدا کنیم، اکنون راز بنا کردن یک رابطهی زناشویی برپایهی عشق را برای خوانندگان برملا میکند. او پس از پیمودن مسیر خودشناسی، زندگی زناشویی خود را با ژولیتا آغاز کرده است؛ اما «نفس» یا «من متوهم»، همواره چون مانعی بر سر زندگی باآرامش و خوشبختی آنها ظاهر میشود. این مانع چنان بزرگ است که آن دو فقط با از میان برداشتن آن میتوانند به زندگی سعادتمند دست پیدا کنند؛ اما آیا آنها موفق به انجام چنین کاری خواهند شد؟
اگر نیک بنگریم، کتاب بازگشت شوالیه با زره زنگزده، داستانی از زندگی خود ماست. ما نیز در زندگی زناشویی خود همواره با موانعی روبرو هستیم که اجازهی دست یافتن به یک زندگی شاد و توأم با خوشبختی را به ما نمیدهند. موانعی که ممکن است خیلی بزرگ یا بسیار کوچک باشند، اما وقتی برای از میان برداشتن آنها تلاش نمیکنیم، تمام زندگی ما را به هم میریزند.
اگر شما نیز در زندگی خود با چنین مشکلاتی روبرو هستید، با شوالیهی این داستان همراه شوید و چون او برای دست یافتن به حقیقت و رفع موانعی که بر سر راه خوشبختی قرار دارند، آمادهی نبرد شوید.
این کتاب، هم به شما راه و رسم زندگی را میآموزد و هم بهواسطهی موقعیتهای کمدی خود، شما را به خنده وامیدارد؛ بنابراین فرصت مطالعهی آن به هیچ عنوان را از دست ندهید.
کتاب بازگشت شوالیه «با زره زنگ زده» مناسب چه کسانی است؟
این کتاب برای علاقهمندان به داستانهای تخیلی و روانشناسی مناسب است. همچنین کسانی که قصد دست یافتن به خود واقعیشان را دارند و میخواهند زندگی زناشویی سرشار از خوشبختی داشته باشند، این کتاب را جذاب و مفید خواهند یافت.
با رابرت فیشر بیشتر آشنا شویم
رابرت فیشر، نمایشنامهنویس و فیلمنامهنویس مشهور آمریکایی است که بیشتر به واسطهی کمدیهای موقعیت یا سیتکامهای خود به شهرت رسیده است. دو کتاب «شوالیهای با زره زنگزده» و «بازگشت شوالیه با زره زنگزده»، آثاری از او هستند که به خاطر تخیل این نویسنده در به تصویر کشیدن زندگی شوالیهای در میانهی جنگهای صلیبی و درونمایهی روانشناسانه، جایگاه ویژهای در میان آثار او پیدا کردهاند.
در بخشی از کتاب بازگشت شوالیه «با زره زنگ زده» میخوانیم
ژولیتا نگاهى به جنگل انداخت و با صدایى لرزان گفت: «ترسناک است.»
مرلین در پاسخش گفت: «گروهى باور دارند که اینجا یک مکان نفرین شده است. اینجا جنگل رؤیاها، توهمات و تصورات است.»
شوالیه پرسید: «حالا چرا اسمش اینگونه است؟»
مرلین پاسخ داد: «چون تصورات همچون گردوغبار، واقعیت را از چشم ما پنهان مىکنند.» مسافران با گامهاى سست و آهسته به جنگل نزدیک مىشدند و فکرش را هم نمىکردند که به چنین جایى خوانده شده باشند.
ژولیتا رو به خرس کرد و با تبوتاب گفت: «غبار آنچنان سنگین است که همهچیز را در خود پنهان کرده است. تو نمىترسى؟»
خرس سرش را به نشانهى نفى تکان داد و گفت: «من نه غبارى مىبینم و نه ابر و مهى.»
گوزن گفت: «من هم نمىبینم.»
ژولیتا و شوالیه شگفتزده متوجه شدند که هیچکدام از حیوانات ذرهاى ابر یا مه و غبار در فضاى جنگل نمىبینند.
مرلین توضیح داد: «این، از آنروست که حیوانات با رؤیا و تصورات و اوهام زندگى نمىکنند. هیچ تصور غیرواقعى از چیزها ندارند و همهچیز را همانگونه که هست مىبینند.»
شوالیه نفس راحتى کشید و گفت: «بسیار خوشحالم که شما همراه ما هستید.»
مرلین براى شوالیه و ژولیتا توضیح داد: «هدف از این بخش سفر این است که شما از گردوغبارِ تصوراتِ خود بگذرید و به آنسوى جنگل، به روشنایى برسید و آشکارا همهچیز را ببینید. اینگونه، هم به ماهیت خود پى مىبرید و هم خواهید فهمید که آن دیگرى در اساس چه کسى است.» و رو به حیوانات گفت: «هیچیک از شما، ژولیتا و شوالیه را هنگام گذشتن از فضاهاى مهآلود راهنمایى نخواهد کرد. متوجه شدید؟ آنها باید خودشان راهشان را از میان ابر و غبار ناشى از توهماتشان پیدا کنند، وگرنه این بخش سفر براى آنها بىمعنى خواهد بود.»
فهرست مطالب کتاب
سپاسگزارى
سخنى با خواننده
پیشگفتار نویسنده
پیشگفتار مترجم
بازگشت شوالیه با زرهى زنگزده
آغاز سفر
کنار دریاى زیبا
نجاتیافتگان بهوسیلهى حباب
جنگل رؤیاها
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب بازگشت شوالیه «با زره زنگ زده» |
نویسنده | رابرت فیشر |
مترجم | سروش حجره، اندیشه اسماعیلی |
ناشر چاپی | انتشارات لیوسا |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 128 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-340252-2 |
موضوع کتاب | کتاب داستان و رمان نوجوان |