معرفی و دانلود کتاب ب کوچک: مجموعه داستان
برای دانلود قانونی کتاب ب کوچک و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب ب کوچک: مجموعه داستان
کتاب ب کوچک مجموعه داستانی از امین فقیری است که در چند داستان کوتاه، ماجراهایی از زندگی روزمره چند شخص را از زبان یک راوی بازگویی میکند. داستانها در مدرسه و محل کار و مکانهایی از این دست میگذرند و هر کدام از دیگری مجزا هستند.
دربارهی کتاب ب کوچک
ده داستان کوتاه در مجموعه داستان ب کوچک حضور دارد که هرکدام با توضیحی مختصر از شخصیت محوری داستان آغاز میشوند. هر داستان در درون خود به تکههای دیگری تقسیم شده است که مخاطب را در بطن داستان قرار میدهد. شخصیتهای تمام داستانها آدمهایی عادی و نهچندان قهرمان هستند که در زندگی واقعی گیر افتادهاند و حوصله ندارند؛ این میان، راوی داستان هم مشغول سرک کشیدن به داستان زندگی معمولی آنها و حتی دردسر درست کردن برایشان است. زبان امین فقیری بسیار شفاف و ساده است و دقیقاً به همین دلیل، طنزی گزنده و شاید غیرعامدانه دارد.
کتاب ب کوچک یکی از آخرین آثار منتشرشدهی امین فقیری است. داستانهای این مجموعه هر کدام در زمان متفاوتی از زندگی نویسنده نوشته شدهاند و در نهایت در مجموعهی ب کوچک به چاپ رسیدهاند. این مجموعه بههمت نشر چشمه در سال 1400 منتشر شد.
کتاب ب کوچک برای چه کسانی مناسب است؟
کتاب ب کوچک مناسب علاقمندان به داستان کوتاه و داستان معاصر فارسی است. اثار امین فقیری به نسبت کمتر خوانده و شناسانده شدهاند و به علاقمندانی که به دلایل مختلف قصد مطالعهی سبکها و داستانهایی متفاوت از ادبیات فارسی معاصر را دارند، توصیه میشوند. علاقمندان به ادبیات فارسی دههی چهل نیز با آثار امین فقیری ارتباط عمیقی برقرار خواهند کرد.
با امین فقیری بیشتر آشنا شویم
امین فقیری (Amin Faghiri) متولد سال 1322 است و در دههی چهل و زمانی که به بیستسالگی رسید، با انتشار اولین اثر خود به یکی از نویسندگان جوان و بالندهی عرصهی رمان فارسی تبدیل شد و تحسین صاحبنظران بسیاری را برانگیخت. نخستین آثار او در مجموعهی داستانی دهکدهی پرملال چاپ شدند که این مجموعه در حقیقت حاصل چهار سال داستاننویسی بود. این کتاب هرچند پیش از انقلاب به نوبت پنجم هم رسید اما پس از آن اجازه چاپ نیافت؛ چراکه بیانگر رنج و فقر روستاییان علیرغم وعدههای دولت بود. امین فقیری پس از یکبار حضور در روستاها بهواسطهی حضور در سپاه دانش، بهشدت از رنج و فقر روستاییان تأثیر پذیرفت و بههمیندلیل در آثار او میتوان رنگوبوی زندهای از حضور روستا را حس کرد که در ادبیات دههی چهل موضوع محوری بود.
او تاکنون بیش از نوزده جلد داستان و نمایشنامه نوشته است. از دیگر مجموعه داستانهای امین فقیری میتوانیم از کتاب «شهربازی» و «انگار هیچ وقت نبوده» یاد کنیم. امین فقیری چندین رمان نوجوان نیز در کارنامهی خود دارد؛ از جمله: «پلنگهای کوهستان»، «زندگی با ورزش»، «رقصندگان» و «اگر باران ببارد». کتابهای «شب»، «قالیبافان» و «دوست من» نیز از نمایشنامههای او هستند. امین فقیری در سال 1376 به همراه محمود دولتآبادی برندهی مشترک لوح زرین بهترین نویسندهی بیست سال داستاننویسی شد. او در حال حاضر نیز در قید حیات است و در کنار نوشتن رمان و داستان، در روزنامهها هم مینویسد.
در بخشی از کتاب ب کوچک میخوانیم
صورتی پُر و گوشتالو داشت. دقت که میکردی برادر کوچکِ «رئیس آیرونساید» به خاطرت میآمد. صورتش بهقاعده و زیبا بود. تریاکی زیاد دیده بودم. وقتی به وافور پُک میزدند، گونهها آنقدر فرومیرفت که به هم میرسید. اما افشین، نه اینکه گونههای پُری داشت، اینطور نمیشد. رستمی بود برای خودش. قدش از همهی ما بلندتر بود. مچ دستهایش دو برابر آدمهای معمولی و سرش بزرگ بود. گاهی اوقات فکر میکردم پهنای سروصورتش با عرض شانهها یکی است.
آشنایی قبلی نداشتیم. مثل اینکه یکی دو نفر از بچهها در دوران دبیرستان همکلاسیاش بودند. وقتی نتایج رشتهی حرفهوفن را زدند، نفر اول همین افشین بود با معدل بالا. آن سال تازه وزارت فرهنگ میخواست به تقلید از ژاپن و فرانسه دورهی راهنمایی برپا کند. ما که قرار بود از همان اول مهر حرفهوفن تدریس کنیم به اصفهان اعزام شدیم. دنیای مجهولی را تجربه میکردیم. استادان ما همه یا مهندس بودند یا دکتر. دکترها بیشتر روانشناسی و روانکاوی و اخلاق نوجوان و اینجور چیزها و مهندسها همان کتابهای دانشکدهی فنی را درس میدادند. از بعضی سر درمیآوردیم و بعضی ما را به سردرد دچار میکرد. یعنی ما هم بایستی همین مطالب را به دانشآموزان یازده دوازدهساله درس بدهیم؟ جواب درستی نمیدادند چون چیزی نمیدانستند، اما بههرحال باید دورهی راهنمایی راهاندازی میشد. میگفتند عیبها بهتدریج برطرف میشود. هنوز کتابی هم برای تدریس چاپ نشده بود.
ما شیرازیها، دختر و پسر، نزدیک چهل نفر میشدیم. مدرسهی بانوان شرقِ دانشسرا بود؛ جایی که خورشید طلوع میکند. ما هم غربِ دانشسرا؛ جایی که خورشید غروب میکند. دو سه نفر از مردها با خانواده آمده بودند، همینطور چند نفر از زنها که همسرانشان معلم بودند و تابستان تعطیل. به اینها ساختمان جداگانهای داده بودند، درست روی خط استوا.
فهرست مطالب کتاب
ب کوچک
نه، این برف را دیگر سرِ بازایستادن نیست
یک تکه کاموا
دو رفیق
سینما اِسکوپ، تمامرنگی
شبِ ماه
عموهای نازنین
دف برای عروسی همسایه
کابُل
هفت داستانک
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب ب کوچک: مجموعه داستان |
نویسنده | امین فقیری |
ناشر چاپی | نشر چشمه |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 167 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-01-0932-7 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |