معرفی و دانلود کتاب اسفار کاتبان
برای دانلود قانونی کتاب اسفار کاتبان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب اسفار کاتبان
کتاب اسفار کاتبان حاصل شش سال تلاش نویسندهی معاصر ایرانی، ابوتراب خسروی، است که منتقدان و خوانندگان ادبیات داستانی ایران او را با زبان و فرم خاص آثارش میشناسند. این اثر که بهترین رمان سال 1379 شناخته شد و جایزهی مهرگان را از آن خود کرد، سه روایت را در موازات یکدیگر دنبال میکند: داستان آشنایی اقلیما و سعید که دربارهی نقش قدیسان در ساخت جوامع تحقیق میکنند، روایت خواجه کاشفالاسرار که معاصر شاه شجاع است و روایت شدرک قدیس که در زمان ستیز پادشاهان بابل با یهودیان، از سوختن در آتش نجات یافت.
دربارهی کتاب اسفار کاتبان
زمانی هوشنگ گلشیری در سال 1379 در نشریهی دنا گفته بود که نویسندگان ایرانی هم میتوانند مانند نویسندگان آمریکای لاتین، شیوه و سبک خاص خود را بیافرینند؛ آن هم با الهام گرفتن از متون کهنی چون تذکرةالاولیا، قرآن و اوستا. شیوهی داستانگویی مقطّع که در آن تکههایی کنار هم گذاشته میشوند و روایتی ناب را شکل میدهند. گلشیری خود در آثاری چون «حدیث مرده بر دار کردن آن سوار که خواهد آمد» چنین سبکی را به کار میگیرد و فضایی جادویی و پستمدرن را پدید میآورد. یکی از شاگردان هوشنگ گلشیری که در استان فارس به دنیا آمده بود؛ اما دست سرنوشت او را به سمت اصفهان هدایت کرد، با تأسی از استادش کتابی را نوشت که هنوز هم منتقدان حرفهای زیادی دربارهی آن دارند: رمان اسفار کاتبان.
ابوتراب خسروی (Aboutorab Khosravi) در این اثر سه روایت را در سه زمان با یکدیگر پیوند میدهد:
- روایت زمان حال از زبان سعید بشیری، دانشجوی رشتهی جامعهشناسی، است که همراه با همکلاسیاش، دختری یهودی به نام اقلیما، راجعبه نقش قدیسان در ساخت جوامع تحقیق میکند. در میانهی راه پژوهش، این دو اندکاندک علیرغم تفاوت دینشان، به یکدیگر علاقهمند میشوند
- روایت عارفی به نام «خواجه کاشفالاسرار»، معاصر شاه شجاع و حافظ، که در کتابی با نام «مصادیقالآثار» یا «رسالهی منصوری» آمده است. پدر سعید، احمد بشیری، در حال کتابت این اثر است تا اینکه شبی نویسنده، شیخ یحیی کندری، به خواب احمد میآید و از او میخواهد که کتاب ناتمامش را به اتمام برساند. پدر سعید شرح کابوسها و خوابهایش را به این کتاب میافزاید و حالا سعید با خواندن این دستنویس، به دنیایی دیگر قدم میگذارد. سعید به اقلیما پیشنهاد میدهد که براساس این روایت پژوهش خود را پیش ببرند؛ اما اقلیما سودایی دیگر در سر دارد.
- روایت شدرک قدّیس که اقلیما پیشنهاد میدهد او را برای تحقیق برگزینند. در کتاب دانیال آمده است که نبوکدنصر دوم، پادشاه بابل، دستور به آتش انداختن سه قدیس را میدهد که شدرک یکی از آنان بوده. اما این سه قدیس از آتش نجات مییابند و از این میان، شدرک به استان فارس و شهر فاریاب میآید. مادربزرگ اقلیما برای یافتن جسد شدرک نبی به ایران میآید و کتاب خاطرات او، حال در دستان اقلیما قرار دارد.
نام کتاب اسفار کاتبان بهدقت انتخاب شده است. اسفار هم جمع کلمهی سَفَر است و هم جمع واژهی «سِفر» به معنی نامهها و کتابها. کتابهایی چون تورات و تلمود چند سِفر یا کتاب دارند و ابوتراب خسروی قصد داشته با برگزیدن این نام، به گوشهای از فرهنگ یهودیان اشاره کند. این نویسنده عقیده دارد که هر کتاب با خوانده شدن زنده میشود و از قرائت بهعنوان «محشر صغری» یاد میکند. خوانندگانی که کتاب را میخوانند، در جای نویسنده قرار میگیرند و به جای او زندگی جدیدی را در پیش میگیرند. مانند سعید بشیری که وارد زندگی احمد بشیری میشود و احمد که زندگانی خواجه کشفالاسرار را از سر میگذراند. و دقیقاً چنین اتفاقی برای اقلیما هم میافتد. اقلیمایی که میخواهد به جواب مهمترین سؤال زندگیاش برسد: اگر افرادی چون شدرک قدیس در زمان حال زندگی میکردند، به چه شکلی درمیآمدند؟
همهی منتقدان اذعان دارند که ابوتراب خسروی فرم و زبان را با استادی و مهارت هر چه تمامتر در رمان اسفار کاتبان به کار گرفته است. شیوهی حکایت در حکایت او که خواننده را به یاد کتاب «هزار و یک شب» می اندازد، در هم آمیختن سه روایت و سه زمان که به سورئال شدن فضای داستان کمک میکنند، بهرهگیری از پنج ساختار زبانی مختلف که باعث میشوند مخاطبان روایتها را از یکدیگر تشخیص دهند و... همه و همه این رمان شگفتانگیز، بیبدیل و قدرتمند را به یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر ایران بدل کردهاند. شاهکاری که در وصف آن نقدها و تحلیلهای فراوانی نوشته شدهاند.
ابوتراب خسروی نگارش اولین رمان خود را در سال 1373 شروع کرد و آن را در 1379 به پایان رساند. از آنزمان چند ناشر دست به انتشار کتاب اسفار کاتبان زدهاند. نشر نیماژ چاپ نخست خود از این اثر را در سال 1398 روانهی بازار کتاب کرد.
نکوداشتهای کتاب اسفار کاتبان
- کتاب اسفار کاتبان یک رمان برجستهی ایرانی به حساب میآید که با سنت، زبان و فرهنگ ایرانی پیوند دارد. (عنایت سمیعی، متقد ادبی و داور جایزهی ادبی هوشنگ گلشیری و مهرگان)
- شخصیتپردازی رمان اسفار کاتب نوعی آفرینش اسطورهای است و مفاهیم در اسطوره تجسم پیدا میکنند. ابوتراب خسروی بسیاری از ساختارهای زبانی را آگاهانه و برای تقلید از متون کهن به کار برده است. (شاپور جورکش، منتقد ادبی و نویسندهی کتاب «بوطیقای شعر نو»)
- خسروی نویسندهای صاحبسبک و نامدار است که کارهایش را بهراحتی نمیتوان خواند؛ با وجود این، آثارش همواره جایزه برده و توجه منتقدان را به خود جلب کردهاند. داستان اسفار کاتبان را میتوان از دیدگاه ادبی، جامعهشناختی و حتی فرهنگی بررسی کرد. (فرشته مولوی، نویسندهی کتاب «حالا کی بنفشه میکاری؟»)
کتاب اسفار کاتبان برای چه کسانی مناسب است؟
اگر از علاقهمندان ادبیات داستانی معاصر ایران هستید، حتماً کتاب اسفار کاتبان را در برنامهی مطالعاتی خود بگنجانید. کسانی که داستانهای سورئال و سیال ذهن را میپسندند، بدونشک این اثر ابوتراب خسروی را چندین بار خواهند خواند.
در بخشی از کتاب اسفار کاتبان میخوانیم
در آستانهی یکى از درهاى باز ششگانه ایستادم و گفتم: «اتفاقا در متنى که خواندید، یکى از مشخصههاى کار قدیسان را مىتوان دید. قدیس با این کار، قدرتش را مستقر مىکند تا مخاطبانش را ملزم کند که باورش کنند و به او اقتدا کنند.» برایش از تاریخ منصورى گفتم و از موضوع اصلى آن رساله که شرح یک فاجعهی تاریخى است. نتیجه گرفتم که قدیسان قصد اصلاح دارند، مىخواهند با قدرتى که نتیجهی قداستشان است، رفتار اجتماعى را اصلاح کنند، ولى قداست یک فرد معمولاً قادر به اصلاح نیست. برایش شرح دادم که موضوع اصلى مصادیق الآثار قصهی تقدیرى است که به وسیلهی قدیسى به نام خواجه کاشف الاسرار پیشبینى مىشود و اینکه همه عوامل براى بهحقیقتپیوستن آن تقدیر مهیا مىشوند. بعد توضیح دادم آنچه براى من مهم است، آن است که آن خواجهی قدیس شاید به بخشى از شکل آن تقدیر اشراف داشته، ولى حتماً نمىدانسته که شرح آن تقدیر رمزگشایى یک قاعده است. و اقلیما هیچ چیز از جزئیات آن واقعه نمىدانست و من باید براى اقلیما مىگفتم که پدر کابوس مىدیده، که کلمات رسالهی منصورى بذر اشیاءِ وقایع کابوسهایى بوده که او از سرمىگذرانده و ثبت مىکرده، در واقع او شىاى از اشیاء واقعهاى مىشود که در رساله مضبوط است. چنانکه پدر نوشته است که کلمات روایتِ آن وقایع مثل گیاهان مىرویند. هرچند که نوشتههاى او عین آن وقایعِ مکتوب نیستند، وقایع دیگرى بر آنها مضاف شدهاند. و پدر خود را ملزم مىدانسته که بنویسد. در واقع پدر نویسندهی آن وقایع مضاعف بوده. پدر مىگوید که او آن وقایع را از روى تاریخ منصورى نمىنویسد، بلکه او آن را از روى عین وقایعى که از سر مىگذراند، مىنویسد.
همه چیز براى اقلیما مبهم بود. نمىتوانست کلمات سردرگم روایتى را که مىشنید از هم باز کند. باید عین آن وقایع را از روى شرح مکتوب پدر برایش مىخواندم. و شب شده بود و اقلیما مبهوت بود، ولى من باید مىرفتم. از خانه اقلیما که بیرون آمدم، صداى شرشر آب جوى، گوشهایم را پر کرد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب اسفار کاتبان |
نویسنده | ابوتراب خسروی |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 144 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367-530-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی ایرانی |