معرفی و دانلود رمان هوسهای امپراتور (کجا میروی؟)
برای دانلود قانونی رمان هوسهای امپراتور (کجا میروی؟) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی رمان هوسهای امپراتور (کجا میروی؟)
این کتاب یکی از آثار ادبی برجستهٔ ادبی جهان و رمان های تاریخی پرفروش می باشد. (این نسخه ترجمه شده از کتاب هوس های امپراتور بسیار نایاب می باشد.)
این کتاب روایتگر عشقی انسانساز و روشنگر بین سرداری بنام مارکوس وینچیوس و شاهزاده خانمی از سرزمین لیژین به نام کالینا که در بیشتر صفحات کتاب ما او را به نام لیژیا میشناسیم، است و در خلال این جریان اوضاع اجتماعی و سیاسی حاکم بر روم باستان در زمان حکمرانی نرون بیان میگردد.
مارکوس و لیژیا برخلاف بسیاری افراد دیگر در این کتاب، هردو از شخصیتهای غیرواقعی و ساختگیاند. خواننده به خوبی در سیر داستان درمییابد که چگونه عشق به عنوان یکی از مظاهر زیبایی، سردار صاحب منصب و جاه و مقامی را از گذشته پر زرق وبرقش جدا میکند و زندگی او را اگرچه آمیخته با درد ولی زیبا میسازد و از پیله زندگی مادی وی موجود کاملی بیرون میآورد.
از متن کتاب هوسهای امپراتور:
تنها کسی که در این میان دور اندیشانه با قضایا برخورد کرد چیلو بود، او ناپدید شد.
مردم همچنان در اطراف برای دیدار پطرس صف میکشیدند، محیط قبرستان پشت سر نهاده شد و مارکوس نفهمید. او چشم از لیژیا بر نمیداشت.
لیژیا و اورسوس و پطرس به کوچهای رسیدند و از آن کوچه به کوی نسبتاً پهنتری وارد شدند. در به دو کوچه دو مغازه وجود داشت، یکی زیتون میفروخت و دیگری پرنده.
مارکوس به محض آن که درون کوچه را نگریست دانست کوچه بنبست است، نگران شد و فهمید تازه اول مشکلات است. او در دل حق به چیلو که مسافتها از او دور بود، داد. آنچه در آنجا نظر مارکوس را جلب کرد بسیار عجیب و دور از انتظار مینمود: کاروانسرائی متروک و بس قدیمی تقریباً مثل ویرانهای غیرقابل سکنی و بس فرسوده غم و درد و غبار از در و دیوار آن میبارید. درون اتاقهای متعدد و کهنهتر از بنا کنیزانی بس زیبا تابلو ضد و نقیض و باورنکردنی را ارئه میدادند.
مگر آنها نیروی عقل یا عشق به زندگی را از دست داده بودند که آن خرابه را برای زیستن اختیار کرده بودند.
دالانهای و دیوارهای کثیف و پوسیده تو در توی آن و درهائی که حکایت از عهد باستان داشت و قرنهای گذشته را بیاد میآورد زیبندۀ همان بنا و همان اتاقها بود، ولی چرا آن کنیزان؟!
پطرس لیژیا و اورسوس از درون دالان کورمال کورمال کنان به صحن حیاط وارد شدند و مارکوس و کروتون را هم ناخودآگاه بدنبال خود کشیدند.
زیباترین بخش کتاب جایی است که خواننده فلسفه نام کتاب را درمییابد. نرون در آخرین ماههای فرمانرواییاش پس از اینکه با شقاوت و سنگدلی و بدون هیچ دلیل قانعکنندهای هزاران مسیحی بیگناه از زن و مرد و کودک را به قتل میرساند، برای ریشه کن کردن مذهب مسیح تصمیم میگیرد به هر قیمتی رهبران مسیحی را دستگیر و قبل از دیگران پطرس را مصلوب کند. این خبر به حواری میرسد و به او پیشنهاد میشود شهر مخوف رم را ترک کند.
فهرست مطالب کتاب
بخش اول - از کاخ به کوخ
فصل اول - لیژیا
فصل دوم - در پس ملاقات مرموز
فصل سوم - مأموریت
فصل چهارم - خدمت یا خیانت
فصل پنجم - دو راهی و راه سوم
فصل ششم - محمولۀ تخت روان
فصل هفتم - معما
فصل هشتم - هیاهوی بسیار برای؟
فصل نهم - «مأموریت: نگهبانی از صوت جانفزا»
فصل دهم - اوربان و گلوکوس
فصل یازدهم - دیدارها
فصل دوازدهم - یکتاپرستان
فصل سیزدهم - تحول
بخش دوم - روم در آتش
فصل چهاردهم - بزم تیژلینوس
فصل پانزدهم - وصال نیمه تمام
فصل شانزدهم - بسوی روم
فصل هفدهم - آتش و خون و مبارزه
فصل هجدهم - چیلو در مقام انتقام
فصل نوزدهم - قربانگاه
فصل بیستم - آخرین صحنه
فصل بیست و یکم - مراد
فصل بیست و دوم - سقوط
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | رمان هوسهای امپراتور (کجا میروی؟) |
نویسنده | هنریک سینکیویچ |
مترجم | بهرام افراسیابی |
ناشر چاپی | انتشارات مهرفام |
سال انتشار | ۱۳۸۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 580 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-94364-7-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان تاریخی خارجی |