معرفی و دانلود خلاصه کتاب صوتی هزار و یک شب، قسمت دوم: صیاد و دیو
برای دانلود قانونی خلاصه کتاب صوتی هزار و یک شب، قسمت دوم: صیاد و دیو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی خلاصه کتاب صوتی هزار و یک شب، قسمت دوم: صیاد و دیو
کتاب صوتی هزار و یک شب، قسمت دوم: صیاد و دیو (میکرو کتاب)، دربرداندهی قصهها و حکایتهایی است که دختری به نام شهرزاد برای زنده ماندن از دست پادشاه آنها را روایت میکند و هر داستان درمانی برای روح زخم خورده پادشاه میشود.
کتاب صوتی هزار و یک شب (One Thousand and One Nights) مجموعهای از افسانهها و قصههای قدیم ایران و هند و سرزمینهای عربی است که در آن، احوال و آداب و رسوم مردم ایران و هند و عرب آمده و سرشار از حکایتهای آموزنده و نکات پندآموز و اخلاقی است.
داستانهای این مجموعه در طول تاریخ و توسط افراد مختلف گردآوری شده است. داستانهای این میکروکتاب بخشی از هویت جمعی ما به شمار میرود و به شرح قصهها و افسانههایی میپردازد که گذشتگان ما دربارهی اسطوره و جهانی که در آن زندگی میکردند، ساختهاند. اصل کتاب به زبان فارسی پهلوی بوده که بعد از ترجمه آن به عربی، متاسفانه نسخه اصلی از بین میرود. اما نکتهای که در پس این هزار و یک شب است، میتواند حکایت امروز هر کدام از ما باشد.
دو شاهزاده برادر، به نامهای شهریار (یا شهرباز) و شاه زمان، مورد خیانت زنان خود قرار میگیرند شاه زمان ترک پادشاهی کرده و راهی دیار برادر میشود و شهریار هم به انتقام خیانت همسرش هر شب دختری را به نکاح در میآورد و بامداد دستور قتلش را میداد. تا اینکه دیگر دختری در شهر نمیماند و وزیر شهریار که دو دختر به نامهای شهرزاد و دنیا زاد داشت و به شدت نگران این قضیه بود به پیشنهاد شهرزاد وی را به عقد پادشاه درمیآورد. شهرزاد همان شب به شهریار میگوید که خواهری دارد که هر شب با قصههای او به خواب میرود و درخواست میکند که همان شب خواهرش را به قصر بیاورند تا برای بار آخر برایش قصه بگوید. دنیا زاد میآید و شهرزاد قصهگویی را آغاز میکند، شهریار هم که مسحور این قصه شده بود مهلت میدهد که فردا شب ادامه قصه را بشنود و بنابراین کشتن شهرزاد را موکول به بعد میکند و این قصهگوییها هرشب ادامه پیدا میکند...
در قصهها و ماجراهای این کتاب، همهی مردم جامعه، از پادشاهان، بازرگانان، زنان و غلامان گرفته تا مردم کوچه و بازار، وجود دارند. حتی قصههایی از زبان حیوانات نیز در این کتاب آمده است؛ به همین علت، این کتاب در دل همهی مردم جا باز کرده است. بعدها، این اثر به زبانهای فرانسوی و انگلیسی نیز ترجمه شد و مردم دیگر جهان هم با این کتاب ارزشمند آشنا شدند.
اکثر ماجراهای هزار و یک شب در بغداد و ایران میگذرد و داستانهای آن را از ریشه ایرانی دانستهاند که تحت تاثیر آثار هندی و عربی بوده است. اینکه داستانهای هزار و یک شب مشخص و روشن باشند و تعداد آنها دقیقا هزار و یک باشد چندان واقعی به نظر نمیرسد. نسخه کنونی فارسی را عبدالطیف طسوجی در زمان محمد شاه و پسرش ناصرالدین شاه به فارسی درآورد و به چاپ سنگی رسید.
عبداللطیف طسوجی، نویسنده، مترجم و از فاضلهای دوره فتحعلی شاه بود. علم ادبی او در زمان خودش به قدری بوده که لغتنامه برهان قاطع را اصلاح کرد. در سال 1259 به دستور شاهزاده بهمن میرزا ترجمه هزار و یک شب از عربی به فارسی را شروع میکند. محمدعلیخان اصفهانی، متخلص به سروش، هم او را در این راه و در تبدیل اشعار عربی به فارسی همراهی کرد. سرانجام در سال 1261 برای اولین بار در چاپخانه سنگی تبریز هزار و یک شب چاپ میشود و تا به امروز هم از همان نسخه طسوجی استفاده میشود.
این کتاب صوتی در قالب میکروکتاب به شما عرضه شده تا با صرف هزینه و زمان کمتر از تمام بخشهای اصلی و مهم، به دور از حاشیه و اضافه گویی کتاب اصلی از محتوای آن بهرهمند شوید. میکروکتابها تحت قواعد و استانداردهای خلاصه نویسی برای شما چکیده شدهاند. شما با شنیدن آنها همان اطلاعات مفیدی را دریافت میکنید که کتاب اصلی در اختیارتان میگذارد.
در بخشی از میکرو کتاب صوتی هزار و یک شب، قسمت دوم: صیاد و دیو میشنویم:
شب پنجم آمد. پادشاه به حرم خویش بازگشت و بیدرنگ به شهرزاد گفت: حکایت ملک یونان به کجا رسید؟ شهرزاد گفت: ای پادشاه نیک بخت، وزیر که سخن ملک را شنید گفت: حکایت ملک سندباد چیست؟ شاه گفت: شنیدهام که پادشاهی از پادشاهان پارس (ایران) به شکار علاقهی بسیار داشت و همیشه برای تفریح به شکارگاه میرفت. او شاهینی دست آموز داشت و از فرط علاقه آن را شب و روز نزدیک خود نگاه میداشت. برای پرنده طاسکی از طلا ساخته و برگردنش آویزان کرده بود که هنگام تشنگی از آن آب میخورد. روزی ملک شاهین را روی دست گرفت و با غلامان به شکارگاه رفت. دامها را پهن کردند. غزالی به دام افتاد. ملک گفت: هر کس که غزال از کنار او بگریزد کشته خواهد شد.
سپاهیان گِرد تا گِرد غزال را گرفتند. غزال به سمت پادشاه رفت و از بالای سر او جست زد و گریخت. غلامان به یکدیگر نگاه کردند. ملک رو به وزیر گفت:ای پادشاه بزرگ تو گفته بودی که غزال از کنار هرکس که بگریزد او را خواهی کشت. اکنون غزال از چنگ تو گریخته است. پادشاه گفت: به دنبال غزال خواهم رفت تا او را بگیرم. بعد از پی آن تاخت و شاهین نیز جلوتر از او پرگشود و بر سر غزال نشست و او را کور کرد. غزال دیگر از گریختن عاجز ماند و بر زمین نشست. آنگاه شاه رسید و آن را سر برید و به ترک بند زین اسبش بست، در همان موقع تشنگی به سراغش آمد، به سایهی درختی آمد و دید که آبی قطره قطره از درخت میچکد.
طاسک شاهین را از گردن او گرفت و با آن قطرهها پُر کرد. خواست که بخورد شاهین پری زد و طاسک آب را از دستش زد و آب بر زمین ریخت. ملک دوباره طاس را پر کرد و با خود فکر کرد که شاید شاهین تشنه است. طاس جلوی او گذاشت اما شاهین دوباره پری زد و بازهم آب را ریخت؛ ملک این بار طاس را پر کرد و جلوی اسب گذاشت، شاهین بازهم جهید و آب را ریخت. ملک عصبانی شد و گفت: نه خودت آب خوردی، نه من و نه اسب را گذاشتی که آب بخورد. بعد تیغ را کشید و پرهای شاهین را بُرید. شاهین با اشاره به پادشاه فهماند که بالای درخت را نگاه کند. شاه بر فراز درخت نظر انداخت دید که ماری آنجاست و قطره قطره زهر آن مار است که میچکد. آن گاه از بریدن پرهای شاهین پشیمان شد و شاهین را در بغل گرفت و با خود به قصر برد؛ غزال را به خوانسالار سپرد و خودش بر تخت شاهی نشست در حالیکه شاهین را در آغوش داشت؛ ناگهان شاهین نالهای سرداد و جان سپرد. پادشاه پشیمان غمگین به او خیره شد.
زمانی که قصهی ملک یونان به پایان رسید وزیرش گفت: ای پادشاه یونان اگر نصیحت بپذیری از بلایا رهایی خواهی یافت؛ در غیر اینصورت جان خواهی داد. چنان که وزیر به پسر پادشاه حیله عرضه داشت و خود هلاک شد. ملک یونان گفت این چه قصهای است؟
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | خلاصه کتاب صوتی هزار و یک شب، قسمت دوم: صیاد و دیو |
نویسنده | عبداللطیف طسوجی |
مترجم | جلال نوع پرست |
راوی | راضیه اسدی، مهدی افشاریان |
ناشر صوتی | سبکتو |
سال انتشار | ۱۳۹۷ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۱ ساعت و ۲۲ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | خلاصه کتاب صوتی داستان و رمان ایرانی |