معرفی و دانلود خلاصه کتاب صوتی فریب دادن شیطان: رازهای موفقیت و آزادی

معرفی خلاصه کتاب صوتی فریب دادن شیطان: رازهای موفقیت و آزادی

به نظر شما بزرگ‌ترین مانع انسان برای دستیابی به اهدافش چیست؟ ناپلئون هیل در خلاصه کتاب صوتی فریب دادن شیطان با ارائه راهکارهایی به شما کمک می‌کند تا با غلبه بر نیروهای تاریک درونتان، مسیر خوشبختی را پیدا کنید و به موفقیت و آزادی برسید.

درباره خلاصه کتاب صوتی فریب دادن شیطان:

فرض کنید روزی به شما این فرصت را می‌دهند که یک ساعت با شیطان صحبت کنید. در این صورت چه حرف‌هایی به او می‌زدید؟ به نظر شما مقصر اصلی تمام تنبلی‌ها و گناهانتان شیطان است؟ اگر امکان گفتگو با او وجود داشت به او اجازه می‌دادید که از خودش دفاع کند؟ ناپلئون هیل، نویسندهٔ برجستهٔ کتاب‌های خودیاری، در قالب یک سناریو این تصور را تا حدی امکان‌پذیر کرده است.

او در خلاصه کتاب صوتی فریب دادن شیطان (Outwitting the devil) با ایجاد یک مصاحبهٔ خیالی با شیطان، شما را به فکر و اندیشه دربارهٔ ماهیت زندگی‌تان وامی‌دارد. این نویسندهٔ موفق پیش از این در اثر معروف و پرفروش خود یعنی «بیندیشید و ثروتمند شوید»، با ارائه راهنمایی‌هایی به شما کمک کرد تا بتوانید بحران‌های زندگی‌تان را با موفقیت پشت سر بگذارید و به رویاهایتان دست پیدا کنید.

هیل این بار هم با استفاده از تکنیک کاربردی خود یعنی گفتگو با شخصیت‌های خیالی یا واقعی، به شما کمک می‌کند تا تغییرات مثبتی را در زندگی‌تان ایجاد کنید. او با رونمایی از فلسفه و اسرار موفقیت شخصی خود در زندگی، به کسانی که دچار رخوت و منفی‌نگری شده‌اند کمک می‌کند تا به سمت آینده‌ای قدم بردارند که مسیر روشنی را بریشان هموار می‌سازد.

با شنیدن این کتاب یاد می‌گیرید که برای داشتن یک زندگی هدفمند باید بتوانید در قدم اول بر ترس‌هایتان چیره شوید و بر تمام ضعف‌هایتان غلبه کنید. نویسنده در کتاب صوتی فریب دادن شیطان عمیق‌ترین لایه‌های انگیزه در روان انسان را بررسی کرده و دلیل عدم ابتکار عمل و نداشتن شجاعت لازم برای اجرای موفقیت فردی را کشف می‌کند.

نکوداشت‌های خلاصه کتاب صوتی فریب دادن شیطان:

- ناپلئون هیل یکی از متفکران بزرگ و بانفوذ آمریکا بود که امروزه نیز تأثیر بسیار زیادی دارد. این کتاب نشان می‌دهد که چگونه ترس و عدم اعتماد می‌تواند شما را از دستیابی به موفقیت بازدارد. (استیو فوربز - مدیر انتشاراتی آمریکایی)

- چه زمان خوبی برای انتشار این شاهکار است! یادداشت‌های شارون لچتر بر این کتاب، نبوغ واقعی فریب دادن شیطان را نشان می‌دهد و به ما کمک می‌کند تا ما بر ترس‌هایی که مانع موفقیتمان می‌شوند غلبه کنیم. (هاروی ماکای - نویسنده پرفروش نیویورک‌تایمز)

- آموزه‌های هیل اغلب در ذهن خوانندگان امروزی با رفاه همراه است. اما حقیقت را باید گفت. او تفکرات خود را درباره «اصول نحوه زندگی» با جهان در میان گذاشته است. (مایکل بی. بکویت - نویسنده و بنیان‌گذار مرکز معنوی بین‌المللی آگاپه)

خلاصه کتاب صوتی فریب دادن شیطان مناسب چه کسانی است؟

اگر به کتاب‌های حوزه‌ی موفقیت و خودیاری علاقه دارید، شنیدن این کتاب مفید می‌تواند برای شما لذت‌بخش باشد.

با ناپلئون هیل بیشتر آشنا شویم:

این نویسنده برجسته در سال 1883 و در ویرجینیا متولد شد. او در نوجوانی به‌عنوان گزارشگر روزنامه فعالیت شغلی خود را آغاز کرد و مدتی نگذشت که نوشته‌های وی توجه «رابرت تیلور»، مالک روزنامه‌ی تیلور را جلب کرد. ناپلئون هیل (Napoleon Hill) توسط این فرد برای نوشتن مقالات استخدام شد و همان زمان در دانشکدۀ حقوق دانشگاه جرج‌تاون ثبت‌نام کرد.

وی در طی مصاحبه‌ای که در سال 1908 با اندرو کارنگی انجام داد، ایدهٔ سامان دادن به اولین فلسفهٔ موفقیت شخصی جهان به ذهنش خطور کرد. هیل دقیقا بیست سال بعد از آن مصاحبه کتاب هشت جلدی «قانون کامیابی» را نوشت. این نویسنده توانا در سال 1937، کتاب «بیندیشید و ثروتمند شوید» را نوشت که به پرفروش‌ترین کتاب خودیاری تاریخ تبدیل شد و هنوز هم میلیون‌ها نسخه از آن در سراسر جهان به فروش می‌رسد. از کتاب‌های دیگر او می‌توان به «شاه کلید ثروت»، «توانمندی و پیروزی با اندیشه» و «دینامیت موفقیت» اشاره کرد.

در بخشی از خلاصه کتاب صوتی فریب دادن شیطان می‌شنویم:

صبح روز بعد از قتل آقای میلت، شخص ناشناسی با من تماس گرفت و گفت که باید هر چه سریع‌تر خودم را از کانتون دور کنم و اگر تعلل کنم به سرنوشت آقای میلت دچار می‌شوم. کاملا مشخص بود که رابطه شغلی من با آقای میلت سوءتفاهم به وجود آورده بود. قاتلان او بر این باور بودند که من با افشاگری‌های او در روزنامه‌هایش ارتباط دارم. من هم اصلا درنگ نکردم و سریع سوار اتومبیلم شدم و به خانه اقوامم در کوهستان‌های ویرجینیای غربی رفتم و تا زمانی که قاتل‌ها دستگیر شدند، در آنجا ماندم.

برای اولین بار در طول زندگی‌ام به مفهوم «دچار شدن به ترسی مبهم» پی بردم. ترسی در ذهنم به وجود آمده بود که نمی‌توانستم آن را از خود دور سازم. وقتی در مخفیگاه بودم شب‌ها خانه را ترک نمی‌کردم و زمانی که بیرون می‌رفتم، یک اسلحه با خودم داشتم تا فوری اقدام کنم. بعد از چند ماه که اینگونه زندگی کردم، جسارت و شجاعتم را از دست دادم. احساس می‌کردم که هر روز به سمت رخوت می‌روم. این موقعیتی که با آن روبه‌رو شده بودم از دو جهت بسیار فاجعه‌آمیز بود.

اول اینکه ماهیت آن موقعیت، من را در وضعیت ثابت ترس و سردرگمی قرار داده بود. دوم اینکه مخفی شدنم من را در تنهایی گرفتار کرده بود و باعث شده بود که سنگینی ناشی از زمان را بیشتر احساس کنم. این موضوع نگرانی من را دو چندان می‌کرد. جدا از همه این مشکلات به این درک رسیده بودم که همه عمرم به دنبال هدفی واهی بودم و خودم را در دسته آن 25 هزار نفری که ناکام نامیده بودمشان، می‌دیدم.

جنایتکارانی که آقای میلت را به قتل رسانده بودند به حبس ابد محکوم شدند. اوضاع برای من امن شده بود تا بتوانم از مخفیگاه خارج شوم. اما نمی‌توانستم این کار را انجام دهم. این تجربه همه ابتکار و قدرت عمل را از من ربوده بود. زنده بودم، اما نمی‌توانستم به دنبال هدفی که آقای کارنگی به من پیشنهاد داده بود بروم. نسبت به همه چیز بی‌تفاوت شده بودم و توانایی این را نداشتم که استدلال کنم.

فهرست مطالب کتاب صوتی