معرفی و دانلود کتاب تابستان دیوانه

معرفی کتاب تابستان دیوانه

کتاب تابستان دیوانه شاهکار به یادماندنی ریتا ویلیامز گارسیا، یکی از موفق‌ترین و پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز شناخته می‌شود. این اثر داستان سه دختری را روایت می‌کند که در جستجوی مادری که رهایشان کرده است، به کالیفرنیا می‌روند و حوادث غیرمنتظره‌ای را از سر می‌گذرانند. آن‌ها در این سفر با حقایق اجتماعی تلخی آشنا می‌شوند.

درباره کتاب تابستان دیوانه:

ریتا ویلیامز گارسیا (Rita Williams Garcia) داستان سه خواهر کم و سن و سال به نام‌های دلفین، ورنتا و فرن را روایت می‌کند. در روزی که قرار بود رویای رفتن به دیزنی و دیدن تینکل بل، برای این دختران کوچک محقق شود به اردویی فرستاده شدند و مادرشان برای همیشه آن‌ها را ترک کرد!

در بحبوحه وقایع و حوادث تاریخی، سیاسی و اجتماعی دهه 60 آمریکا، آن‌ها در یک تابستان دیوانه‌وار در سال 1968 به سرپرستی خواهر بزرگ‌تر که تنها 11 سال داشت، به اکلند کالیفرنیا سفر می‌کنند و با حقایق عجیب و تلخی دربارۀ خانواده، کشورشان و حتی خودشان روبه‌رو می‌شوند. کتاب تابستان دیوانه (One Crazy Summer) که لحنی طنزآمیز دارد، داستانی آمیخته با احساس غم، شادی و حس همدلی است. تصور رویایی از دیدن مادر و سفری که در پیش دارند، در ذهن این سه دختر ویران می‌شود و آن‌ها در کمپ با فعالیت‌های آزادی‌خواهانه سیاه‌پوستان آشنا می‌گردند.

ریتا ویلیامز با هنر داستان‌نویسی بی‌بدیلش کتابی تأثیرگذار تألیف کرده است. او در این اثرش به مضامینی همچون آزادی، فقر، تبعیض نژادی و احترام می‌پردازد. پایان‌بندی غیرقابل پیش‌بینی و تا حدی ناراحت‌کننده شما را از خواندن این داستان خشنود خواهد ساخت.

افتخارات کتاب تابستان دیوانه:

- دریافت مدال افتخار نیوبری در سال 2011
- دریافت جایزه اسکات اودل در سال 2011
- دریافت جایزه کتاب نویسنده کورتا اسکات کینگ در سال 2011
- فینالیست جایزه ملی کتاب برای ادبیات جوانان سال 2010
- نامزد جایزه کتاب کودک و نوجوان Dorothy Canfield Fisher در سال 2012
- نامزد مدال خوانندگان جوان کالیفرنیا برای دبیرستان / متوسطه اول سال 2014
- نامزد جایزه یادبود جودی لوپز در بخش ادبیات کودکان سال2011
- نامزد جایزه Goodreads Choice در سال 2010
- نامزد جایزه کتاب خوانندگان جوان ربکا کادیل سال 2013

نکوداشت‌های کتاب تابستان دیوانه:

- در این کتاب، ویلیامز گارسیا دیدگاهی کودکانه از جنبش پلنگ سیاه را در یک داستان قدرتمند و تأثیرگذار درباره روابط خواهر و مادری ارائه می‌دهد. (Monica Edinger)

- این کتاب از نظر احساسی، چالش برانگیز و زیبا نوشته شده است. خوانندگان را در یک مکان و زمان غرق می‌کند و پرسش‌هایی دشوار از هویت فرهنگی و قومی و مسئولیت شخصی را مطرح می‌سازد. این کتاب با شخصیت‌های به یادماندنی، داستانی قدرتمند خلق کرده است که ارزش چندین بار خواندن را دارد. (School Library Journal)

- آگاهی روزافزون یکی از خواهران از بی عدالتی در سطح خانوادگی و جهانی در داستان با زبان شاعرانه بیان می‌شود که باعث جذابیت داستان می‌گردد. (Publishers Weekly)

خواندن کتاب تابستان دیوانه به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

تمامی کودکان 7 تا 12 سال علاقمند به داستان‌های ماجرایی و هیجانی را به خواندن این اثر شگفت‌انگیز و پرافتخار دعوت می‌کنیم.

با ریتا ویلیامز گارسیا بیشتر آشنا شویم:

نویسندۀ مشهور و پرفروش کودک و نوجوان در نیویورک‌تایمز، ریتا ویلیامز گارسیا، سال 1957 در نیویورک متولد شد. وی که دانش‌آموختۀ دانشگاه هوفسترا است، اکنون به تدریس هنرهای زیبا در دانشگاه ورمونت اشتغال دارد. از جمله داستان‌های این نویسنده پرافتخار که آثارش همواره مورد تحسین و توجه مخاطبان و منتقدین واقع شده است، می‌توان به «کلینتون بیرد و سفر زیرزمینی‌اش» و «Jumped» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب تابستان دیوانه می‌خوانیم:

آن شب فرن دل‌درد گرفت. در خواب ناله می‌کرد و داد می‌کشید و غلت می‌زد.

بهش گفتم: «پاشو برو دستشویی.» فرن ناله می‌کرد و به پهلوی من چنگ می‌زد. ونتا داد کشید: «ساکت شو فرن، نمی‌تونم بخوابم.» نه من به او توجه کردم و نه فرن. اگر فرن نمی‌توانست بخوابد، ما هم نمی‌توانستیم بخوابیم؛ پس بد به حال ونتا و بد به حال من. گذاشتم فرن به ناله‌هایش ادامه بدهد و شکمش را مالیدم. کمی طول کشید، اما بالأخره خوابش برد.

صبح پیش از این‌که به مرکز برویم. از سسیل خواستم که برای خرید شام پول بدهد. اگر می‌توانستم دویست دلار را پنج هزار کیلومتر نگه دارم، می‌توانستم یک اسکناس ده‌دلاری را هم چند ساعت نگه دارم. سسیل هیچ سؤالی نپرسید. اسکناس ده‌دلاری و کلید خانه را داد تا مجبور نباشد از جایش بلند شود و در را برایمان باز کند. فکر کنم هر کسی که پشت در خانه‌اش می‌آمد حالش را بد می‌کرد. حتی وقتی دور سفره نشسته بودیم و غذا می‌خوردیم، می‌دیدم که با هر صدایی به در نگاه می‌کند. شاید فکر می‌کرد که ممکن است پلنگ‌ها دوباره برگردند و از او کاغذ و جوهر بخواهند.

خوشحال شدم که سسیل بدون نق‌زدن و سؤال‌پرسیدن پول را به من داد. این‌طوری لازم نبود وقتی اصلاً نمی‌خواهم به فروشگاه مینگ بروم، به دروغ بگویم که می‌خواهم بروم و ماکارونی و میگو بخرم. ونتا، فرن و من آخرین بشقاب پاستای میگو و اِگ‌رولمان را در آن تابستان دیوانه‌وار خورده بودیم. میگو و ماکارونی که در سس شناور بودند و اِگ‌رول‌های سرخ‌شده تقاصشان را از ما گرفته بودند. دیگر خانم مینگ بدجنس هم نمی‌توانست سر سه دختر رنگین‌پوست داد بکشد. می‌توانست بامشتری‌های دیگرش بدرفتاری کند.

در تمام طول روز، در مرکز به تنها چیزی که فکر می‌کردم، غذای خانگی بود. بعد از این‌که یک ساعت در پارک بازی کردیم، به فروشگاه سیف‌وی90رفتیم. صورت خرید را در ذهنم آماده داشتم. یک کلم خریدم که هفده سنت بود. یک پیاز خریدم که هشت سنت بود. دو سیب‌زمینی خریدم که بیست‌وسه سنت بود. یک بسته ران و یک بسته بال مرغ خریدم که یک دلار و چهل‌و‌هفت سنت بود. مامی تپل در آلباما مرغ و جوجه داشت و تنها کاری که باید برای مرغ‌خوردن می‌کرد، این بود که یکی از مرغ‌هایش را سر ببرد، پر بکند، تمیز کند و بپزد. برای همین معتقد بود که مرغ خیلی گران است. آخرین چیزی که داخل سبد انداختم یک قوطی آلوی خورشتی بود به قیمت چهل‌و‌پنج سنت. کلی پول برایمان باقی مانده بود که می‌توانستیم با آن به بابا تلفن کنیم و هر چه می‌خواستیم حرف بزنیم.

فهرست مطالب کتاب

ابرهای کاسیوس کِلِی
پل گلدن گیت
مادر یا مأمور امنیتی
خانه ی گچی سبز
خانم مینگ بدجنس
تلفن به هزینه ی گیرنده
برای مردم
یک لیوان آب
جدایی ناپذیر
برنامه ی صبحانه
حتی زمین هم انقلابی است!
کوهِ مادر دیوانه
همه پادشاه دریا را می شناسند
رنگ آمیزی و لا لا لا
شمارش و روخوانی
اسِ. بزرگِ قرمز
پسرِ چی؟
متخصص شمارش رنگین پوست ها
حقوق اجتماعی
گردهمایی برای بابی
گند‌زدن
عنکبوت کوچولو موچولو
در حرکت
سفر به سن فرانسیسکو
کاش دوربین داشتیم
خواهران کلارک
ملتی به دنیا آوردم
فروشگاه هایی که نه گفتند
تپه ی باشکوه
سومین اتفاق
خُب
یازده ساله بودن
آفوا