معرفی و دانلود کتاب گلوگاه سرنوشت

عکس جلد کتاب گلوگاه سرنوشت
قیمت:
۱۷,۰۰۰ تومان
۵۰٪ تخفیف اولین خرید با کد welcome

برای دانلود قانونی کتاب گلوگاه سرنوشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

برای دانلود قانونی کتاب گلوگاه سرنوشت و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.

معرفی کتاب گلوگاه سرنوشت

کتاب گلوگاه سرنوشت نوشته‌ی کلثوم سادات موسوی، داستان دختری به نام ثریا را به تصویر می‌کشد که با وجود زندگی پرفراز و نشیب پدر و مادرش با مردی پولدار و عاشق ازدواج می‌کند.

در بخشی از کتاب گلوگاه سرنوشت می‌خوانیم:

سیمین و سامان اولین کلمه‌ای را که تکرار کردند بابا بود. تیمور از شادی داشت خودش را می‌کشت. بچه‌ها رو به حیاط آورده بود. خانۀ ما خیلی بزرگ بود، به گل‌ها آب می‌دادم که از خوشحالی تیمورخان فریاد می‌زد: ثریا، ثریا دارن من رو صدا می‌کنن، دارن می‌گن بابا!

به طرف من دوید و شیلنگ آب را به‌ سمت آسمان گرفته بود و فریاد می‌زد: خدایا شکر.

خودش را خیس آب کرده بود. قهقهۀ خنده‌هایمان توی تمام حیاط پیچیده بود. خنده‌های قشنگ تیمورخان که دندان‌های سفیدش زیباترش کرده بود، شور و شوقی در تار و پودم انداخته بود. تیمورخان به طرف من دوید. شیلنگ آب را به طرف من گرفت. من فرار می‌کردم و او شیلنگ را همانطور به طرف من گرفته بود و می‌گفت: ثریا قلب منی. دوستت دارم.

خیس آب شده بودم. نفس‌نفس می‌زدم. تیمورخان دنبال من می‌دوید که شیلنگ آب نرسید و درآمد. تیمورخان افتاد کف حیاط. سریع دویدم و کنارش نشستم. سرش را روی پاهایم گذاشتم. باور نمی‌کردم، تیمور داشت گریه می‌کرد. دستانم را توی موهایش‌ می‌کشیدم. آرام پیشانی‌اش را بوسیدم و گفتم: گریه کن، گریه کن.

دستانم را محکم گرفت و توی دستش فشار می‌داد: ثریا هیچ‌وقت منو تنها نذار.

روی زمین توی حیاط کنار تیمورخان دراز کشیدم و سرم را روی بازویش گذاشتم. سامان و سیمین هم گوشۀ حیاط مشغول بازی بودند. دستم را روی قلب تیمورخان گذاشتم. با تپش‌های قلب او زندگی می‌کردم. گوشم را نزدیک صورتش بردم. صدای نفس‌هایش را می‌شنیدم. تمام بدنم را روی بدن او انداختم. عشق در ما غوطه‌ور شده بود. توی حیاط غلت می‌زدیم و تیمورخان به چشم‌های من نگاه می‌کرد و می‌گفت: چشماتو نبند، به من نگاه کن رؤیای من. چشم از من برندار.

آن‌قدر غرق تماشای احساس شده بودیم که نفهمیدیم عشق و لذت چقدر به هم نزدیک هستند. هر دو بی‌حال زیر آلاچیق توی حیاط افتاده بودیم. نمی‌دانم چه شد که سر از آن جا درآوردیم! با صدای سیمین به خودم آمدم. تیمورخان با صدایی مالامال از عشق آرام گفت: ثریا.

مشخصات کتاب الکترونیک

نام کتابکتاب گلوگاه سرنوشت
نویسنده
ناشر چاپینشر رزا
سال انتشار۱۳۹۸
فرمت کتابEPUB
تعداد صفحات130
زبانفارسی
شابک978-622-6823-49-4
موضوع کتابکتاب‌های داستان و رمان عاشقانه ایرانی
قیمت نسخه الکترونیک

نقد، بررسی و نظرات کتاب گلوگاه سرنوشت

مریم آذری نژاد
۱۴۰۲/۰۲/۲۱
خیلی خیلی ضعیف و بد بود خیلی بی سر و ته بود زندگی‌ی بار خوب میشد‌ی بار بد میشد حداقل برای هزینه‌ای که میکنیم و این کتاب‌ها رو میخریم احترام قائل باشید
نرگس طایی
۱۴۰۱/۰۸/۰۸
اصلا دوسش نداشتم.. کششی نداشت واسم با تمام احترام برای زحمت نویسنده نظر من هست اصلا عشق بین تیمور خان و ثریا برام جالب نبود
سعید موسوی
۱۳۹۹/۰۸/۲۷
داستان بسیار بیسار زیبا بود امید وارم داستان‌های دیگه‌ای بره واسه چاپ با آرزوی موفقیت
مشاهده همه نظرات 3

راهنمای مطالعه کتاب گلوگاه سرنوشت

برای دریافت کتاب گلوگاه سرنوشت و دسترسی به هزاران کتاب الکترونیک و کتاب صوتی دیگر و همچنین مطالعه معرفی کتاب‌ها و نظرات کاربران درباره کتاب‌ها لازم است اپلیکیشن کتابراه را نصب کنید.

کتاب‌ها در اپلیکیشن کتابراه با فرمت‌های epub یا pdf و یا mp3 عرضه می‌شوند.