معرفی و دانلود کتاب پینات جونز و شهر نقاشی‌های زنده 1

معرفی کتاب پینات جونز و شهر نقاشی‌های زنده 1

اگر شما هم عاشق دنیای رنگارنگ و جادویی نقاشی هستید، پس خواندن کتاب پینات جونز و شهر نقاشی‌های زنده 1 را از دست ندهید. راب بیدالف، نویسنده و تصویرگر این کتاب جذاب، از دختربچه‌ای می‌گوید که به‌تازگی پدر خود را گم کرده. پینات جونز که این روزها از همیشه خسته‌تر است، هرگز تصورش را هم نمی‌کند که تنها یک قلم ساده، راه ورود او به دنیایی کاملاً جدید باشد، دنیایی که دوباره چراغ امید پیدا شدن پدرش را در دل او روشن می‌کند!

درباره‌‌ی کتاب پینات جونز و شهر نقاشی‌های زنده 1

دنیای نقاشی، برای جونز پینات، تنها راه فراموش کردن غم و غصه‌هاست. بااین‌حال، قلم و کاغذ معمولی این دختر، توان رها کردن او از حجم اتفاقات عجیب این‌روزهای زندگی او را ندارند. راب بیدالف (Rob Biddulph) نویسنده‌ی کتاب پینات جونز و شهر نقاشی‌های زنده 1 (Peanut Jones and the Illustrated City) روایت‌گر قصه‌ی دختربچه‌ای است که توانست با کمک دنیای جادویی هنر نقاشی زندگی خود را برای همیشه تغییر دهد.

پینات جونز چندان این روزها خوش‌حال نیست. مدرسه‌ای که مادرش به‌تازگی او را به آن‌جا فرستاده، بدترین انتخاب ممکن برای پینات جونز بوده است. او روز و شب‌های خود را با نقاشی کشیدن سپری می‌کند و این تنها راهی‌ست که دخترک ماجرا برای رهایی از فکر‌های خود می‌شناسد. بااین‌وجود، نقاشی هم تا یک جایی به کمک او می‌آید و دیگر پینات جونز توان تحمل اتفاقات عجیب زندگی خود را ندارد. او نمی‌فهمد چطور شد که پدرش به یک‌باره غیبش زد و فکر این که او اکنون در کجا زندگی می‌کند، خواب و خوراک را از پینات جونز گرفته است. بااین‌حال درها همیشه بسته نمی‌مانند! روزی که پینات جونز آن قلم را پیدا می‌کرد، هرگز نمی‌دانست که به یک وسیله‌ی جادویی دست می‌زند. یک وسیله‌ی استثنایی که در کمال ناباوری، راهی برای ورود به جهانی رؤیایی بود. پس از این اتفاق، پیتان جونز در آستانه‌ی ورود به دنیایی پر از رنگ و خلاقیت قرار داشت، دنیایی که راز گم شدن پدرش نیز در آن نهفته بود.

این کتاب اولین‌بار در سال 2021 منتشر شد و نسخه‌ی فارسی آن با کوشش نشر پرتقال و ترجمه‌ی خوب رژینا قوامی به دست علاقه‌مندان رسید.

نکوداشت‌های کتاب پینات جونز و شهر نقاشی‌های زنده 1

• تازه و بدیع، مملو از گرمای قلم نویسنده و البته تصاویر چشمگیر اوست. (فیونا نوبل)

• یک سفر هیجان‌انگیز به دنیای جادویی مملو از طنز درخشان نویسنده. (دیوید والیامز)

• ترکیبی استادانه از هنر، عشق و ماجراجویی. من عاشق پینات جونز هستم! (سیبیل پاندر)

• یک کتاب زیبا! تصاویر موجود در این اثر در هماهنگی کاملی با کلمات قرار دارد و هر‌کدام به یکدیگر کمک می‌کنند تا ماجرای پینات جونز را روایت کنند. (ریدینگ زون)

کتاب پینات جونز و شهر نقاشی‌های زنده 1 برای چه کسانی مناسب است؟

یک پیشنهاد مناسب و هیجان‌انگیز، برای کودکان علاقه‌مند به سفر به دنیاهای جادویی و علاقه‌مندان به دفتر نقاشی و مدادرنگی! این کتاب برای مطالعه‌ی گروه سنی بالای 10 سال مناسب است.

با راب بیدالف بیشتر آشنا شویم

راب بیدلف یک نویسنده و تصویرگر محبوب در دنیای کودکان است. او همچنین صاحب پرفروش‌ترین آثار و برنده‌ی جوایز مختلفی در جهان ادبیات می‌باشد و بیش از همه بابت خلق شخصیت داستانی «پینات جونز» شناخته می‌شود. بیدلف همچنین صاحب یک مجموعه ویدیو‌ی آموزشی به نام «با راب نقاشی کنید» است که در زمان همه‌گیری بیماری کرونا به کمک خانواده‌هایی آمد که باید همراه فرزندان در خانه می‌ماندند. او به‌ این واسطه توانست رکورد گینس بزرگ‌ترین کلاس آنلاین در یوتیوپ را نیز در سال 2020 به نام خود ثبت کنند. راب اکنون یک نویسنده و تصویرگر تمام‌وقت است، اما قبل از این شغل، به‌عنوان مدیر هنری مجلات مختلفی مثل اِسکای و آبزِرور نیز فعالیت داشت. راب اکنون همراه با همسر و سه دخترش در لندن زندگی می‌کند.

در بخشی از کتاب پینات جونز و شهر نقاشی‌های زنده 1 می‌خوانیم

از همان لحظه‌ی اول، پینات حس کرده بود یک جای کار می‌لنگد. اولاً، آن روز صبح بابا خیلی خوشحال و سرزنده به نظر می‌رسید. حتی سر موضوع حوصله‌سربر بودن حرف‌های خاله جین شوخی هم کرده بود! ثانیاً، اگر می‌خواست برای همیشه ترکشان کند، چرا هیچ‌چیزی با خودش نبرده بود؟ (البته، به‌جز گذرنامه‌اش که آن را پیدا نکردند.) حداقل، گوشی، کیف‌پول و یک دست لباس اضافی که باید برمی‌داشت، مگر نه؟ با عقل جور درنمی‌آمد.

اما مهم‌تر از همه، پینات باورش نمی‌شد بابا این‌طوری ولشان کند و برود. به‌خصوص، بدون توضیح. یا بدون خداحافظی. آخر خیلی بابای خوبی بود؛ همیشه حال بچه‌ها را می‌پرسید؛ همیشه می‌خواست مشکلات را حل کند؛ همیشه صداهای بامزه درمی‌آورد و شوخی‌های مدلِ بابایی بی‌مزه می‌کرد. درضمن، تا جایی که پینات می‌دانست، مامان و بابا مشکلی با هم نداشتند. همیشه دست هم را می‌گرفتند و به‌ندرت پیش می‌آمد سر اینکه کی آشغال‌ها را دم در بگذارد با هم بحث کنند، برعکسِ همسایه‌هایشان، خانم و آقای هربرت!

احتمالاً آن اوایل مامان هم همین حس را داشت، چون همان شب با پلیس تماس گرفت. پینات شنید پشت تلفن چه حرف‌هایی زد. مامان داشت می‌گفت بله، ماه‌های اخیر کمی رفتارش عجیب شده بود.