معرفی و دانلود کتاب پسری به نام قله 1

معرفی کتاب پسری به نام قله 1

رولند اسمیت در کتاب پسری به نام قله 1 داستان پسری نوجوان به نام «پیک مارسلو» را روایت می‌کند که علاقه‌ی بی‌حدوحصری به ورزش کوهنوردی دارد. تا این اندازه که هیچ اتفاقی نمی‌تواند او را از دست کشیدن از این ورزش باز دارد؛ حتی اگر آن اتفاق، محکومیت در دادگاه باشد... گفتنی است این اثر از پرفروش‌ترین کتاب‌های حوزه‌ی نوجوان است، تا کنون نامزد چندین جایزه‌ی معتبر بوده و افتخارات متعددی را برای خالقش به ارمغان آورده است.

درباره‌ی کتاب پسری به نام قله 1

رولند اسمیت (Roland Smith)، نویسنده‌ی چیره‌دست ادبیات کودک و نوجوان در کتاب پسری به نام قله (Peak) که اولین مجلد از مجموعه‌ای به همین نام است، داستان پسری به نام پیک مارسلو، ملقب به قله را روایت می‌کند. پیک پسری است چهارده‌ساله و سرکش که عاشق کوهنوردی است. به عبارت دقیق‌تر، اگر بالا رفتن از دیوار راست را یک جور استعداد به شمار بیاوریم، باید گفت مارسلو پسری مستعد و نابغه است! همه‌ی ماجرای کتاب پیش رو نیز از همین علاقه‌ی مارسلو به کوهنوردی شروع می‌شود.

ماجرا از این قرار بود: مارسلو تصمیم گرفته بود از آسمان‌خراشی بلند در شهر نیویورک بالا برود. مدت‌ها بود که آن ساختمان را نشان کرده بود، اما راستش را بخواهید، زمان بدی را برای این کار در نظر گرفته بود؛ ماهِ مارس، در هوای سرد، درست زمانی که برفابه‌های روی آجرهای ساختمان یخ زده بودند. با این وجود، مارسلو پسری عجول بود و میانه‌ی خوبی هم با صبر کردن نداشت. همین شد که همه‌ چیز را برای صعود آماده کرد، همه‌ی لوازم حفاظتی را فراهم آورد و کارش را آغاز نمود.

با‌این‌حال، ماجرا آن‌طور که مارسلو تصور می‌کرد، رقم نخورد. هنوز مسافت زیادی را طی نکرده بود که بابت صعود غیرقانونی‌اش دستگیر و به بازداشتگاه نوجوانان منتقل شد. در این حین که قله انتظار روز دادگاه و محکومیت را می‌کشید، ماجرایی زندگی او را تغییر داد: پدرش -که مدت زیادی بود او را ندیده بود- از دادگاه درخواست کرده بود تا حضانت قله را به او بدهند... این که این موضوع چه ارتباطی با محکومیت قله پیدا خواهد کرد و در ادامه، چه ماجرایی را برای او و اطرافیانش رقم خواهد زد، سؤالاتی است که تنها با مطالعه‌ی کتاب آن‌ها را در می‌یابید. بنابراین، این شما و این ماجرایی مهیج و دلهره‌آور که خواب را از چشمانتان می‌رباید!

لازم به ذکر است کتاب پسری به نام قله اولین بار به سال 2015 در دسترس مخاطبان قرار گرفت. ملیحه رضائی کتاب نامبرده را به فارسی برگردانده و انتشارات پرتقال آن را روانه‌ی بازار نشر ایران کرده‌ است.

درباره‌ی مجموعه کتاب‌های پسری به نام قله

مجموعه‌کتاب‌های قله (Peak) به قلم رولند اسمیت داستان پسری به نام مارسلو را روایت می‌کنند که به دلیل بالا رفتن از یک آسمان‌خراش در شهر نیویورک دستگیر می‌شود. نویسنده در مجلدهای این مجموعه بیش از هر چیز دیگری به چالش‌های فیزیکی و عاطفی این نوجوان پانزده‌ساله می‌پردازد. این مجموعه شامل کتاب‌های «پسری به نام قله»، «پرتگاه»، «صعود (Ascent)» و «سقوط (Descent)» و چندین اثر دیگر است که از میان آن‌ها دو کتاب اول با ترجمه‌ی ملیحه رضائی و به همت نشر پرتقال در دسترس مخاطبان قرار گرفته است.

جوایز و افتخارات کتاب پسری به نام قله 1

• نامزد جایزه‌ی خوانندگان دروازه میسوری
• برنده‌ی جایزه‌ی کتاب ملی در سال 2010
• در فهرست نقدهای ستاره‌دار پابلیشرز ویکلی
• نامزد جایزه‌ی "ateway Readers" در سال 2010
• در فهرست مرورهای ستاره‌دار وب‌سایت بوک لیست
• برنده‌ی جایزه‌ی "National Outdoor Book" در سال 2007
• نامزد جایزه‌ی کتاب خوانندگان جوان ربکا کودیل (Rebecca Caudill Young Readers) در سال 2012
• و ...

نکوداشت‌های کتاب پسری به نام قله 1

• داستانی مهیج، هم برای مخاطبین نه‌چندان مشتاق و هم برای مخاطبین باتجربه و حرفه‌ای. (VOYA)

• داستان روایت‌شده در کتاب پسری به نام قله یک سواریِ پر از دست‌انداز را به مخاطب ارائه می‌کند و از این طریق افرادی را که به هیجان علاقه‌مند هستند راضی می‌سازد. (نقد کتاب kirkus)

• پیک مارسلوی چهارده ساله تلاش می‌کند جوان‌ترین کوهنوردی باشد که به قله‌ی اورست صعود کرده است. کتاب پسری به نام قله داستانی است ماجراجویانه که نمی‌شود آن را کنار گذاشت. (وب‌سایت آمازون)

کتاب پسری به نام قله 1 مناسب چه کسانی است؟

کتاب پسری به نام قله 1 مناسب نوجوانانی است که به رمان‌های ماجراجویانه و هیجان‌انگیز علاقه دارند. علاقه‌مندان به رمان‌هایی با سبک واقع‌گرایانه از دیگر مخاطبان کتاب نامبرده به شمار می‌آیند.

با رولند اسمیت بیشتر آشنا شویم

رولند اسمیت در سی‌ام نوامبر سال 1951 به دنیا آمد. این نویسنده‌ی آمریکایی عمده‌ی شهرت خود را مدیون مجموعه‌ داستان‌هایی است که برای رده‌ی سنی کودک و نوجوان به رشته‌ی تحریر درآورده. لازم به ذکر است که آثار رولند اسمیت تنها به رمان‌های کودکان خلاصه نمی‌شوند و او بیش از سی رمان برای خوانندگان جوان (young adult) نیز به رشته‌ی تحریر درآورده است. آثار او افتخارات متعددی را برای نگارنده‌ی خود به ارمغان آورده‌اند که از میان آن‌ها می‌توان به «نویسنده‌ی پرفروش نیویورک تایمز»، «برنده‌ی جایزه‌ی کتاب دولتی» و ... اشاره کرد.

رولند اسمیت فارغ‌التحصیل دانشگاه ایالتی پورتلند می‌باشد. جالب است بدانید او پیش از آن که وارد حرفه‌ی نویسندگی شود، به مدت بیست سال نگهبان باع‌وحش شهر اورگان بود و اولین کتاب خود را در سال 1990 روانه‌ی بازار نشر کرد. این اثر که «نجات سمور دریایی» نام داشت، خیلی زود با استقبال گسترده‌ی مخاطبان و منتقدان مواجه شد و افتخارات متعددی را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورد.

در ادامه مروری خواهیم داشت بر برخی از آثار منتشرشده از این نویسنده‌ی پرمخاطب: کتاب‌های «ضدّ ضربه»، «پایین» و «جاکوب در آفریقا». گفتنی است هر سه کتاب نامبرده به زبان فارسی ترجمه شده‌اند. در صورت تمایل می‌توانید نسخه‌ی الکترونیک کتاب پایین از همین نویسنده را از سایت کتابراه تهیه کنید. همچنین از رولند اسمیت مجموعه کتابی پرطرفدار با نام «پسری به نام قله» نیز به انتشار رسیده که پیش‌تر به‌طور مفصل به معرفی آن پرداخته‌ایم.

رولند اسمیت در کتاب پسری به نام قله 1 داستان پسری نوجوان به نام پیک مارسلو را روایت می‌کند که علاقه‌ی بی‌حد و حصری به ورزش کوهنوردی دارد. تا این اندازه که هیچ اتفاقی نمی‌تواند او را از دست کشیدن از این ورزش باز دارد؛ حتی اگر آن اتفاق، محکومیت در دادگاه باشد... گفتنی است این اثر از پرفروش‌ترین کتاب‌های حوزه‌ی نوجوان است،تا کنون نامزد چندین جایزه‌ی معتبر بوده و افتخارات متعددی را برای خالقش به ارمغان آورده است.

در بخشی از کتاب پسری به نام قله 1 می‌خوانیم

حرکاتم را طوری تنظیم می‌کردم که بین هر وزش شدید باد قدم بردارم؛ وزش‌هایی که هر چه بالاتر می‌رفتم، بیشتر می‌شدند. برفابه‌ها به تگرگ تبدیل شده بودند و مثل گله‌ای از زنبورهای قرمزِ یخ‌زده به من هجوم می‌آوردند. اما به نُه متری نوک آسمان‌خراش که رسیدم اوضاع افتضاح شد. فقط کافی بود پانزده‌تا گیره‌ی سنگ‌نوردی‌ ناقابل ببندم تا این نه متر باقی‌مانده را تمام کنم و به نوک آن برسم.

از حرکت ایستادم تا اسیدلاکتیکی که باعث سوزش عضلات شانه و بازویم شده بود، کم شود. از دهان نفس می‌کشیدم (کمی به‌خاطر جنب‌و‌جوشی که داشتم و کمی هم از روی ترس). به خودم دلداری می‌دادم که همین که نفسی تازه کنم، آخرین قدم را هم برمی‌دارم.

داشتم استراحت می‌کردم که متوجه شدم مه غلیظی اطرافم را پوشاند. نوک آسمان‌خراش ناپدید شد؛ البته چه بهتر، چون وقتی آدم خسته و ترسیده باشد نه متر به چشمش به‌اندازه‌ی طول دو زمین فوتبال می‌آید و همین کلی باعث تضعیف روحیه‌ می‌شود. زمانی می‌توانی از دیوار صعود کنی که قدم به قدم پیش بروی. وقتی چشمت به قله باشد عزم و اراده‌ات ضعیف‌ می‌شود و این اراده ‌است که در کنار عضلات قوی و مهارت کوهنوردی آدم را به قله می‌رساند.

آخرسر دوباره شروع کردم به نفس کشیدن از دماغم که باز هم از سرما آبش راه افتاده بود. جدی جدی تقریباً به خُرخُر کردن افتاده بودم اما هر جور شده با دهان بسته نفس می‌کشیدم. به خودم می‌گفتم دیگه تمومه، فقط باید پونزده‌تا گیره ببندم تا به نوکش برسم. دستم را به درز آجر بعدی رساندم که با مشکل کوچولویی مواجه شدم. البته نه خیلی کوچولو... گوش و گونه‌ی راستم از سرما یخ‌ زده و به دیوار چسبیده بود...

فهرست مطالب کتاب

تکلیف مدرسه
قلاب
چندتا بخیه و هلفدونی
افتادن توی هچل
دوقلوها
صخره‌نوردان
بانکوک
هتل سامیت
وسایل کوهنوردهای مرده
تبّت
تجربه‌ی قله
راسوهای کوهی
نفس‌بریده
دیرآمده‌ها
کیسه‌ی گامو
اِی‌بی‌سی
چندتا نامه از خانه
رازها
خرس و غژگاو نر
اردوگاه چهار
بازداشت
سرگذشت خانواده
شورش
چشمک
میانبر
اردوگاه سه و نیم
اردوگاه پنج و شش
بام جهان
پایین کوه
گره‌گشایی
سپاسگزاری