معرفی و دانلود کتاب هوای عشق بارانی است
برای دانلود قانونی کتاب هوای عشق بارانی است و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب هوای عشق بارانی است
کتاب هوای عشق بارانی است گزیدهای از سرودههای اسرارآمیز شاعر آمریکایی ریچارد براتیگان است که شما را به چالش میکشند و و به تفکر وا میدارند.
درباره کتاب هوای عشق بارانی است:
در نگاه کلی آثار ریچارد براتیگان (Richard Brautigan) پست مدرن هستند و مفاهیمی مثل طنز تلخ، واقعگرایی جادویی و... را به خوبی بیان میکنند. اما بسیاری از شاعران و نویسندگان مختلف، این مجموعه شعر را همانند دیگر اشعار ریچارد براتیگان از نسل بیت میدانند؛ «نسل بیت» به مجموعه هنرمندان امریکایی گفته میشود که هیچوقت از لحاظ آمار، جنبشی بزرگ را رقم نزدند اما از نظر اثرگذاری و جایگاه فرهنگی، از همهی چارچوبهای زیبایی شناسانهی دیگر نیرومندتر بودند.
این کتاب حاوی ده دفتر از یازده دفتر اشعار براتیگان است که کلیه آنها بعد از نامهنگاریهای فراوان با بنیاد براتیگان دریافت و ترجمه شدهاند. دفتر اول تنها شامل یک شعر و دفتر یازدهم که در حقیقت همان "مجموعه نوشتههای منتشر نشدهی ادنا وبستر" است، به دلیل طولانی بودن و وجود نامهها در آن، به شکل کتابی جداگانه در نظر گرفته شده.
در نهایت باید بدانید که یکی از نکات مهم در ترجمهی مجموعه شعر حاضر توجه به انتقال درست معنا، عدم شکست و افتادگی زبانی، انتقال صحیح چیدمان اعداد و واژگان و در عین حال حفظ زیبایی و ساختار شعرگونهی آنها بوده است.
کتاب هوای عشق بارانی است مناسب چه کسانی است؟
مطالعه این مجموعه شعر به طرفدارن اشعار پست مدرن آمریکایی پیشنهاد میشود.
با ریچارد براتیگان بیشتر آشنا شویم:
شاعر و نویسندهی مشهور آمریکایی، ریچارد گری براتیگان، در سال 1935 میلادی چشم به جهان گشود. اغلب مردم او را به خاطر استفاده کمدی سیاه، طنز و هجو میشناسند. این نویسندهی مطرح در آثار خود از جملات قصار و طنازانه بهره میبرد و این جنبه از نوشتههایش همچنان طرفداران زیادی دارد. آثار او، مملو از تخیل و طنزپردازی، استعارات خلاقانه و دارای لحنی شعرگونه هستند. براتیگان از سن 12 سالگی آغاز به نگارش داستان و شعرسرایی کرد. بسیاری از تجربههای کودکی او در این اشعار و داستانها منعکس شدهاند.
9 رمان، یک مجموعه داستان و چندین دفتر شعر، از این چهره ماندگار به جای مانده است که از بین آنها میتوان به صید قزلآلا در آمریکا، در قند هندوانه، در رویای بابل و... اشاره کرد. براتیگان در سال 1984 و در سن 49 سالگی، هنگامی که در کالیفرنیا به سر میبرد، با گلوله خودکشی کرد.
در بخشی از کتاب هوای عشق بارانی است میخوانیم:
ودلر کنار یک مست،
مقابل درب یکی از مشروب فروشیهای ارزان سانفرانسیسکو نشسته بود.
مردِ مست تقریبا یک میلیون سال عمر داشت
و میتوانست دایناسورها را به خاطر آورد
بودلر و مردِ مست مشغول خوردن موسکاتل پتری بودند
بودلر گفت: همیشه باید یکی مست باشد.
مست گفت: در هتل آمریکایی زندگی میکنم
و میتوانم دایناسورها را به خاطر آورم.
بودلر گفت:
باشد که همواره مست باشی.
فهرست مطالب کتاب
پیشگفتار
سبک نوشتار
توصیهنامهی بنیاد براتیگان
دفتر اول: بازگشت رودخانهها
دفتر دوم: مسافر جلیل
بخش 1: مسافر جلیل
بخش 2: هتل آمریکایی
بخش 3: 1939
بخش 4: گلبرگر
بخش 5: ساعت جاودانگی
بخش 6: سالوادور دالی
بخش 7: مسابقهی بیسبال
بخش 8: دیوانه خانه
بخش 9: تدفین حشراتم
دفتر سوم: سرزمین هشتپا
چوببُری
1942
چرخ
تلاطم کدو
گریناستریتبلوز در سیدنی
بلدرچین
نماد
کارتپستالی از محلهی چینیها
ویرگول نشسته و ویرگول کریلی
تجاوز به اوفلیا
کسی از پایان ماجرا خبر ندارد
سرزمین هشتپا
خانهی سیبزمینی ژولیوس سزار
تبِ بنای تاریخی
بادهپرستان تپهی پوتررو
مایک
مسابقهی اسبسواری
خانهی آشنای دیرین
پستچی
غافلگیری
شعر طبیعت
چشم خصوصی کاهو
دفتر چهارم: همهی آن چه که با ماشینهای دلربای عشق دیدهام
24 دسامبر
شیر برای اردک
3 نوامبر
دستهگلی برای آنها که دوستشان دارید
سانفرانسیسکو
چالهی ستاره
شعر عشق
در آپارتمان دوستی غریبه میخوابم
باز و بسته میکند همه چیز را
هوای عشق بارانیست
هی، همهی ماجرا این است
خاطرهی زیبای ساحل غربی ما
سوگواری بیوهها
30 دسامبر
عشاق
رقص آسمان در نیمههای فوریه
هی، گوشت خوک!
بعد از افول هالووین
هالیوود
جادو رنگ چیزیست که میپوشی
صبحانهی انگلیسی
ستارهی دنباله دار
سیرک درخت انار
دماغم بزرگ شده
در موسسهی فناوری کالیفرنیا
آن گربهماهی که دوست توست
جعبه ابزار سرنوشت: ابزار 1 تا 4
همهی آن چه که با ماشینهای دلربای عشق دیدهایم
شمع خوشصحبت
9 چیز
بانو
بیا به خانهی جدید آمریکایی سفر کنیم
دفتر پنجم: لطفا این کتاب را بکارید
گلهای کالیفرنیایی
بابونه
همیشه بهار
گل مروارید
جعفری
کدو
هویج
کاهو
دفتر ششم: پیشروی رومل به عمق مصر
پیشروی رومل به عمق مصر
دزد 48 سالهی سندیهگو
تا کنون شکوفهای جادویی، مثل بزرگراهی روی دهانات داشتهای؟
خاطرهی جسی جیمز
گیاهان شکسپیر
15 درصد
رومئو و ژولیت
تا کنون مثل گاوی زخمی بودهای؟
خانم میرتل تیت، آپاراتچی
دربازکن انتقادی
عشق، رفتار مناسبی با یک دوست نیست
وزن خالص زمستان 6.75 اونس است
صدف مزهدار شده
نجار آدمخوار
گوسفند
جشن دانر
پرترهی رسمی
2—
لوسآلاموسِ نیومکزیکو و هیروشیمای ژاپن، همچون دو خواهر
چوب
چکاچاک منفی
کدوی ژول ورن
تمام عصر را در قلعهی گرینبروک میخوابد
چشم سوم
مجبور میشوی صندلیهای بیشتری بخری
عیاشی بیش از حد، تا شب طول میکشد
1891 - 1944
همچو دری لولا شده به فراموشی
لامپ مهربان
فقط بخاطر اینکه
تاریخ بولیوی
سایهی وایلدوود
بهجلو رانده شده، توسط دروازههایی که شرمسارند
جامه بر تن مثل یک بیماری نقرهای
شیرها مانند رزهای زرد در باد میرویند
ماتحت خوب
کازابلانکا
8 میلیمتر (م م)
در پاسخ ابتدای تاریکی
تمام دختران باید شعری داشته باشند
در روزهای خوب توقف کردیم
زیبارویی که برای کنیزی ستارگان انتخاب شد
30 سنت، دو نفر، عشق
خواهش
فانوس شما خاموش است
حرفهای، آرام، نجیب
گرگ یاختهای
توقف املتی
آری، همیشه انگار به سمت 5 ژوئن 1968 میرویم
چربی لیمویی
دختر معمولی، 118
رستوران
پیشنهاد تو بود که با او بخوابم
7 آپریل 1969
صدف
کمد یخزده
طلوع دیرهنگام
ساحره و شش جعبه نوشیدنی
کتابچهی پرواز
آرنج آدم شکستخورده
رژیم غذایی
سایهای به رنگ هشدار برای مورچهی ترسیده
برج کامئو
شیرهایی به اندازهی 1/3-33
ماه سنبلهی رفتار تو، در مقابل این شعر
نیازی شعرگونه، تصور غدهی درون ریز
ماه در برابر ما که دوباره با هم میخوابیم
خونآشام
17 ژانویه
طول عمر بسیار مانند این یکی، درست است؟
رنگ آغاز
در شیرینی او که زخمهای مرا میبندد
برفراز برج آیوری
تمام رازهای زمان گذشته، به ساز من میرقصند
آب شدن بستنی بر لبهی افکار نهاییات
دلنگرانیام برای بوتههای گوجهات
اشعار 88
افسوس برای نور صبحگاهی که از انتظار برای سپیدهدم امتناع کرد
برف، غمگینم میکند
با محوشدن کبودیها، آذرخش درد میگیرد
دری مرا فراخواند
سرانجام بدنهامان، یکی میشوند
لطفا بگذارید لغات جدید یاد بگیریم که معنای صریح داشته باشند
ردپای گوزن
دفتر هفتم: سی ژوئن، سیامین ژوئن
کیمونوهای کیتی هاوک
قوقولی
کودکان ژاپنی
گربهای در شینجونکو
هیلاری سریع السیر
بادبادکها
مدل ژاپنی
عاشقانه
پاچینکوی سامورایی
ژاپن
تجلیل از شاعر هایکوی ژاپنی، ایسا
رویاهایی همچو باد
هایکوی توت فرنگی
داستانی رازآلود به سبک داشیل هامت
داستان کوتاهی دربارهی رفتن
12000000
کفشها، دوچرخه
مطالعهی جادهها
شمعدانهای شناور
زنهای ژاپنی
راننده تاکسیهایی که با عکسشان فرق میکنند
عینکهای آفتابی زده شده در شبِ ژاپن
اجرای زندهی موسیقی پاپ در ژاپن
آینده
ای کسانی که پس از مرگ ما خواهید زیست
حرف زدن
اره برقی
روزی برای شب
این یکی از همان چیزهاست
مِلک
آلپ
ژاپن منهای قورباغهها
آسانسور در حال پایین رفتن
زن جوان ژاپنی، در سالن استراحت مجلل مهمانی، پیانو گراند مینوازد
قایقی کوچک در سفری باستانی
کافهای آمریکایی در توکیو
میگساریِ خویشتن در شب بارانی توکیو، برای آنکه هیچکس را برای عشق بازی ندارد
کرمها
کارهایی که میتوان در یک شبِ خسته کنندهی توکیو انجام داد
مسافرت به اوزاکا در آزادراه توکیو
پس از اجرای گروه تئاتر بلک تنت در ساحل رودخانهی نیاگارا
قطعه 1
لازاروس در قطار بولت
بعدها در بعدازظهری
عیادت دوستی در بیمارستان
تأخیر همیشگی
یک آمریکایی در توکیو، با ساعتی شکسته
آمریکایی احمق
دوباره، یک آمریکایی در توکیو، با ساعتی شکسته
رود ناگارا، رود یلو استون
شعرنویسی در مکانهای عمومی، کافهها و رستورانها و غیره
صندوقدار
توکیو / 11 ژوئن 1976
طنزپردازان مجی
کفشهای مجی با شماره پای12
آغاز
رفتن به کجا؟
توکیو / 13 ژوئن 1976
هواپیما
اورسن ولز
سکوت زبان
وقت بیدار شدن است
قطعه 2/ داشتن
تختام را مینگرم/3 بامداد
راننده تاکسی
10 شب
آیا میتوانید با پیشرفت این شعرها
آنچه واقعیت را معنا میبخشد
عشق بی پاداش
گذشته را نمیتوان بازگرداند
قطعه3؛ سخن گفتن، سخن گفتن است
قطعه 4
عشق مشروع
سن: 41
دو نسخه از شعری یکسان
سنگ (واقعی)
سرزمین طلوع خورشید
دفتر هشتم: بار زدن مریخ، با سه شاخهی شخمزنی
کارتپستال
بار زدن مریخ با سه شاخهی شخمزنی
وقت آن شده خودت را عادت بدهی
عمل: محبت مرگبار
دو نفر از ماشین پیاده میشوند
روحهای مجازاتگر مانند زمینهای تنیسی که با بخار کار میکنند
دوشیزه کلاغ
اطلاعات
خودزیستنامه (چون تکهای نقره صیقلاش دهید)
خودزیستنامه (وقتی که ماه مثل گاراژ مرده میدرخشد)
خودزیستنامه (خدانگهدار، اولترا وایولت)
سوم ژانویه
به آنها خوش میگذرد
ملاقات میکنیم، تلاش میکنیم، اتفاقی نمیافتد، اما
دوباره خانه دوباره خانه مثل لاکپشتی در لاکاش
خاطرات دروغین مرا خواهی داشت
پیداکردن، گمکردن چیز دیگریست
تنگنا
تجلیل از چارلز اتلس
در روزهای کاملا اتفاقی، مثل معصومیت
به طرز عجیبی جوان، مانند گور تازه کندهشده
درست کنار قهوهی صبحگاهی
با سرعت 85 مایل بر ساعت
بلوط
بِن
ضرورت ظاهرشدن در چهرهی خود
بخاطر ترس، تنها خواهی شد
اسب جنگی
آلبرت اینشتین (یا علاوه بر مطالعات اولیه که میگویند...
خسته نباشید گفت و
عشق
چه اتفاقی افتاد؟
به آرامی دوستت خواهم داشت
چتر بر سر خود میگیری، مثل فرشتهای بیریخت
چیز قشنگی اینجاست (وغیره)
مکانیکی، به اندازه پرواز پلهها
خبر ساعت 11 بودیم
به دنبال سلامی ساده
کار
مثل سیبزمینیهای سرخشده در آغوشام بگیر
گلی برای کلاغ
تا کنون آنجا بودهای؟
آتیلا در ورودی شرکت تلفن
کیک امیلیا ارهارت
نمیخواهم دربارهاش بدانم
18 مارس، استراحت در هتل مجلل مای تاج
درون آشپزخانهایم
آخرین شگفتی
از فواید یکدسته کلاغ
شبپرهای در تاکسون، آریزونا
مرگ مثل سوزنی است
نشئگی ماشین زمان
فهمیدن راز، خودش یک راز است
شن روان اختیاری
مکساین
آدمکفلزی
فرد، یک جفت کفش اسکی خرید
کالوین به ستارهدریایی گوش میدهد
لیز در آینه، به خود مینگرد
دوریس
جینجر
ویکی با مردگان میخوابد
بتی کلوچههای معرکهای میپزد
کلودیا/1923-1970
والتر
مورگان
مالی
آه، توقعات بیجا
موفق باشی، ناخدا مارتین
مردم همواره در حال ورود
بطری
هشدار طوفان
مشاهیر و دوستانشان
کارول خدمتکار، هنوز به خاطر دارد
قهوه را بجوشان، به سمت خانه میآیم
پنج شعر
1/ انحراف چیزهای فراموش شده
2/ عطر نقاشی
3/ تلسکوپ، رصدخانه، آسمانی از کلاغها
4/ سایهی بدشانسی هفت ساله
5/ تلگراف ستارهی دنباله دار
مونتانا / 1973
بمباران کمترین احساسات
9 کلاغ: دوتا خارج از گروه
دقایق
متاسفم
در کاخ امروزی، چیزی آموزش داده نمیشود
دب اکبر
چالهی گِلآلود اوایل بهار، با فرشتهای خاموش
یک پنی، به نرمی یک ستاره
توله گربههای آگوست
پاورقی
دفتر نهم: قبرت را آماده کن
پرترهای از نهاد بیلی کوچیکه
غزل
بازیکنان چکرز چینی
هنسل و گرتل
چرخ و فلک
شب
غول تک چشم
فرار جغد
در کافه
قطعات
هرمان ملویل در رویا، موبی دیک در واقعیت
کلاه کافکا
آری، موسیقی ماهی
سرود سقوط
قصر قرهغازها
دوران کودکی در تاکوما
به انگلستان
قایق
هندسه
بیست و هشت سنت برای کهولت سنم
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب هوای عشق بارانی است |
نویسنده | ریچارد براتیگان |
مترجم | علی همتیان، محسن استاجی |
ناشر چاپی | انتشارات شمشاد |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 391 |
زبان | فارسی |
شابک | 9786008392262 |
موضوع کتاب | کتابهای شعر خارجی |
وحالبراتیگانزمانیکهشعرهارومیگفتهبسیارزیاده
باهاشحسهمدردیدارم
خیلیشعرهایجذابیاند
هرچنداگهسطحینگاشکنیمفقطیهمشتکلمهوچرتوپرتبهنظرمیاد.
مثلااینشعر:
(نیاز من
مفت هم نمیارزد.
حتا اگر مرده هم بودم
مگسی هم مجذوبم نمیشد).
زیبانیست؟
شاعرحسمیکنهکهبرایهیچکسمهمنیستواحساسپوچیداره. حتیبهنظرممیشهدرککردکهچراخودکشیکرده
حالروحیکیاینجورینیست؟