معرفی و دانلود کتاب نردبان جهان
برای دانلود قانونی کتاب نردبان جهان و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب نردبان جهان
کتاب نردبان جهان نوشتهی محمدرضا سرشار، داستانی اسطورهای بر اساس حدیثی از حضرت محمد (ص) است که برای نوجوانان به رشته تحریر درآمده.
محمدرضا سرشار در این کتاب از پدربزرگش سخن میگوید که از مال دنیا تنها یک صندوقچه قدیمی پر از کتابهای کهنه و تاریخی از خودش به جا گذاشته است، ولی آن صندوقچه هم به فراموشخانه زیرزمین سپرده شده و با گذشت پنج-شش سال از فوت او، تصویر پدربزرگ نیز اندکاندک در حافظهاش کمرنگ و کدر و از صفحه خاطرش پاک شده است.
تا اینکه سالها بعد، شبی پدربزرگش را در خواب میبیند گویی که دلگیر است و پشت به او کرده و به سوی زیر زمین خانه رفته است، چند روز بعد او معمای خواب را حل کرده و به کمک مادر و برادرش، صندوق کوچک و سنگین پدربزرگ را از زیرزمین به حیاط میآورد. در میان کتابهای قدیمی، نسخهای کوچک و خطی دارد که جلد هم ندارد و شیرازهاش از هم گسیخته است. ورقهای کاهی آن هم کاملا زرد و پوسیده شده و به نظر میرسد که در آستانه از هم پاشیدن است.
او زمانی که برای اولین بار آن کتاب را میخواند، نتیجه میگیرد که داستان آن با وجود زبان اندک کهنهاش، داستان همیشه تاریخ است، زمان و مکان نمیشناسد و همواره تازه، زنده و تاثیرگذار است. بعد به این فکر میافتد که خواندن این داستان برای نوجوانان، لازم است زیرا در این کتاب از قصه آفرینش سخن میگوید و قصه به وجود آمدن آب، زمین، کوه، حیوان، انسان و... را برای نوجوانان شرح میدهد و به آنها نشان میدهد که خداوند بر همه موجودات هستی چیرگی دارد.
جمع شمارگان چاپهای قبلی این اثر به 75 هزار نسخه میرسد. دریافت عمیق و دقیق سرشار از متون دینی، باعث شده است که در بیان این داستان، موفق و توانمند عمل کند و از حدیثی کهن، روایتی امروزین به دست دهد. تصویرگری متناسب منصوره محمدی نیز به این فرآیند کمک کرده است تا «نردبان جهان» به اثری دلچسب و چشمنواز بدل شود.
در بخشی از کتاب نردبان جهان میخوانیم:
بر زمین هیچ نبود، و اقیانوس بود. هیچ رنگی نبود، جز لاجوردیِ عمیق و زیبای اقیانوس. هیچ صدایی نبود، مگر صدای رفتن و بر هم غلتیدن و به هم خوردن موجها. سراسر فضا فضای بیانتها تنها گردشگاه اقیانوس بود؛ و تمامِ نور خورشید و ماه و ستارگانی که بر زمین میتابیدند، چشمانداز و تماشاگاه اقیانوس.
روزها میرفتند و شبها میآمدند و شبها میرفتند و روزها میآمدند و خورشید میرفت و ماه و ستارگان میآمدند و بهار میرفت و تابستان میآمد و تابستان میرفت و پاییز میآمد و پاییز میرفت و زمستان میآمد و... تنها اقیانوس بود. و اقیانوس، تنها بود.
اقیانوس، عظیم بود. اقیانوس، زیبا و باشکوه بود. اقیانوس، ترسناک و باوقار بود. اقیانوس قوی و حاکم بود. اقیانوس، بیرقیب و تنها بود. اصلاً، هر چه بود، اقیانوس بود و اقیانوس!
اقیانوس، نخست اینها را نمیدانست. بسیار چیزها را نمیدانست. اما هر چه سالش بیشتر میشد، بیشتر درمییافت. هر روز به یکی از صفات خویش پی میبرد. تا سرانجام، زمانی رسید که همهی اینها را دریافت.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب نردبان جهان |
نویسنده | محمدرضا سرشار |
ناشر چاپی | انتشارات سوره مهر |
سال انتشار | ۱۳۹۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 42 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-964-506-506-4 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان مذهبی نوجوان |