معرفی و دانلود کتاب میگو
برای دانلود قانونی کتاب میگو و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب میگو
مانی نجمالدینی در کتاب میگو روزهای پرالتهابِ پیش از انقلاب و فعالیت گروههای مختلف سیاسی را به تصویر میکشد. شخصیت محوری این نمایشنامه محسن است. او دل در گرو دختری به نام آیلین میبندد که از نظر اجتماعی و فرهنگی در جایگاهِ بالاتری از خودش قرار گرفته. آیلین اهل گروهی سیاسی است و جز مأموریتهایش به چیزی فکر نمیکند. در ادامه اتفاقاتی میافتد که وجوهی از شخصیت محسن آشکار میشود که تا آن زمان پنهان بوده است.
دربارهی کتاب میگو
میگو نمایشنامهای است از مانی نجمالدینی که به کوشش انتسارات سبزان به چاپ رسیده است. این کتاب در روزهای انقلاب 1357 میگذرد و تبوتابِ آن دوران را در محلِ کافهی شخصی بهنام موسیو دنبال میکند. آدمها در این کافه رفتوآمد دارند و هرکدام به دنبال چیزی هستند. محسن و آیلین شخصیتهای محوری نمایش هستند، بدون اینکه سنخیتی با یکدیگر داشته باشند.
صحنهی اولِ پردهی اول، از میانهی یک اتفاق شروع میشود. محسن در حال بازجویی کردن از یک سروان است. جای آنها عوض شده، اما هنوز نمیدانیم چه روندی طی شده که داستان به اینجا رسیده است. در صحنه دوم با فلشبکی به ماجرای قبل از صحنهی اول برمیگردیم. محسن و دو دوستش به نامهای کریم و ابراهیم در کافهی موسیو نشستهاند و سه دختر نیز کمی آنطرفتر در حال گپ زدن با موسیو هستند. محسن و کریم که چشمشان دخترها را گرفته، از موسیو دربارهی آنها پرسوجو میکنند. این دو پسر شخصیتهای لاتی دارند، برخلافِ ابراهیم که پرستار است و مؤدب به نظر میرسد. اما این فقط قضاوتِ اولیهای است که نمایشنامه به ما القا میکند.
با پیش رفتنِ داستان متوجه میشویم که ابراهیم درصدد است یک کیف با محتویاتی مهم را به آیلین برساند. آیلین که انگار متوجه رمز شده و میداند چه چیزی درون کیف است، چند شبانهروز در کافهی موسیو منتظر ابراهیم میماند، اما هیچیک از شبها ابراهیم پیدایش نمیشود. بهجای او، محسن کسی است که هرشب به هوای غیاب موسیو به کافه میآید و با نوشیدنی و غذا از خودش پذیرایی میکند. در این میان به آیلین دل میبندد، اما آیلین فکروذکرش رسیدن به کیف است. وقتی خبر مرگ موسیو به گوش میرسد، احتمال میرود پای ساواک در میان باشد. در نهایت، وقتی ابراهیم با سروان سراغ آیلین میآید، متوجه میشویم ماجرای کیف تلهای بیش نبوده است.
نمایشنامهی میگو بیش از آنکه در شخصیتها و احساس و عواطف آنها عمیق شود، به فضا و داستان میپردازد. داستان نیز یکخطی و ساده است و از پیچشهای زیادِ درام در این اثر خبری نیست. اما دیالوگهای ساده و روان و طنزِ تلخِ داستان، مخاطب را تا پایان با خود همراه میکند.
کتاب میگو برای چه کسانی مناسب است؟
مطالعهی این نمایشنامه به متخصصان حوزهی ادبیات نمایشی، کارگردانان تئاتر و علاقهمندان به نمایشنامههای ایرانی توصیه میشود.
در بخشی از کتاب میگو میخوانیم
ریحان: تو کیای؟
سروان: دستمو باز کن.
ریحان: خو، اول بگو کیای.
سروان: چه فرقی میکنه احمق، بازم کن.
ریحان: درست حرف بزن، خو، نوکرت که نیستُم.
سروان: خانم... عزیز... خواهر... این دست بیپدر منو باز کن.
ریحان: وا کُنُم که چی بشه... لابد دلیل داشته بستهت.
سروان: چه دلیلی تو این وضعیت... دو دقیقه یک بار، آژیر خطر راه میافته... نمیدونم اون بیشرفی که منو بسته کیت میشه... ولی اگر همین الان بازم نکنی، واسهش گرون تموم میشه.
ریحان: چطو میشه؟
سروان: به عنوان مخالف نظام اعدامش میکنن.
ریحان: مخالف نظام؟... محسن مخالفه؟... محسن خودش انقلابیه.
سروان: انقلابی؟... انقلابی جاش تو جبههس نه پایگاه.
ریحان: پایگاه چیه؟
سروان: پایگاه یعنی همین خرابشدهای که توشیم.
ریحان: فکر کُنُم زده تو سرت، عقلت پوک شده... اینجا زیرزمینه.
سروان: یعنی چی؟
ریحان: همین که شنیدی.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب میگو |
نویسنده | مانی نجم الدینی |
ناشر چاپی | انتشارات سبزان |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 72 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-117-679-1 |
موضوع کتاب | کتابهای نمایشنامه تراژدی و درام ایرانی |