معرفی و دانلود کتاب مهارت‌های نرم برای افراد سخت: راهنمای عملی استفاده از هوش هیجانی

معرفی کتاب مهارت‌های نرم برای افراد سخت: راهنمای عملی استفاده از هوش هیجانی

کتاب مهارت‌های نرم برای افراد سخت نوشته‌ی هلنا کیم، روی مهارت هوش هیجانی متمرکز می‌شود و به رهبران یاد می‌دهد که چطور با استفاده از آن سازمانشان را به بهترین شکل مدیریت کنند. دکتر کیم در این راهنمای کاربردی پنج اصل اساسی این هوش را مرور می‌کند و ابزارها و تکنیک‌هایی را پیشنهاد می‌دهد که به رهبران کمک می‌کنند تیمشان را سازمان‌دهی کرده و کارایی‌شان را افزایش دهند.

درباره‌ی کتاب مهارت‌های نرم برای افراد سخت

یکی از مفاهیمی که امروز بسیار در مورد آن صحبت می‌شود و جایگاه مهمی در مناسبات انسانی پیدا کرده، مهارت‌های نرم است. این مهارت‌ها توانایی‌هایی اکتسابی هستند که به ما کمک می‌کنند در زندگی شخصی و حرفه‌ای‌مان پیشرفت کنیم. اما بسیاری از افراد به خاطر درک نادرستی که از آن‌ها دارند، در برابرشان مقاومت می‌کنند و این مفاهیم را نمی‌پذیرند. کتاب مهارت‌های نرم برای افراد سخت (Soft Skills for Hard People) نوشته‌ی هلنا کیم (Helena Kim) به همین موضوع پرداخته و تلاش کرده با ارائه‌ی شیوه‌های عملی طرز استفاده از این مهارت‌ها را به مخاطبان بیاموزد. دکتر کیم، که کوچ و روانشناس است، بر مفهوم هوش هیجانی متمرکز می‌شود و به مخاطبش یاد می‌دهد که چطور این توانایی را در خود تقویت کند و بهبود بخشد. مخاطب اصلی این راهنما درواقع مدیران سنتی و کلاسیک هستند؛ کسانی که به هوش هیجانی و مفاهیم این‌چنینی اعتقادی ندارند یا به‌سختی آن‌ها را درک می‌کنند. کیم اما به این دسته از رهبران، اهمیت این هوش را متذکر می‌شود و به آن‌ها نشان می‌دهد که چطور به‌کارگیری اصول آن باعث می‌شود عملکرد بهتری پیدا کنند.

تا چند دهه‌ی پیش، تصور بر این بود فقط یک نوع هوش وجود دارد که مبنایش منطق و محاسبات است. بعدتر دانشمندان دریافتند که عملکرد ذهن را نمی‌توان صرفاً بر اساس هوش منطقی ارزیابی کرد. انسان موجود پیچیده‌ای است که می‌تواند از تمام امکاناتش استفاده کند؛ و ازآنجایی‌که بخشی از وجود ما را عاطفه و احساسات شکل می‌دهد، پس ما می‌توانیم از این مفاهیم هم به نفع خودمان بهره ببریم! از درون همین نگرش بود که مفهوم هوش احساسی یا عاطفی و هیجانی به وجود آمد. این هوش در ساده‌ترین معنایش می‌گوید که آدم‌ها می‌توانند در شناخت احساسات و عواطف رشد کنند، قدرت مهار و کنترل آن‌ها را پیدا کرده و از آن‌ها برای حل مسأله و مدیریت امور بهره ببرند. طبیعی است که بعضی از افراد در این موضوع خیلی ماهرتر هستند ولی این مهارت بیشتر اکتسابی است. یعنی با آموزش و تمرین می‌توان آن را بهبود داد و به‌حد اعلا رساند. هلنا کیم در کتاب مهارت‌های نرم برای افراد سخت، این موضوع را تشریح می‌کند و اصول این هوش را توضیح می‌دهد. کیم در وهله‌ی اول به رهبران یادآور می‌شود که چه‌کارهایی نباید بکنند. ازآنجایی‌که ارتباط برای یک مدیر و رهبر، مسأله‌ای حیاتی است، او می‌گوید که آن‌ها چطور می‌توانند شیوه‌های ارتباطی خود را تقویت کنند. برای مثال چگونه از برخوردهای خشن اجتناب کنند، نحوه‌ی مواجهه با چالش‌ها را تغییر دهند و تعاملشان با تیم را خیلی بهتر سازند.

هوش هیجانی طیف گسترده‌ای از رفتارها را شامل می‌شود. همین‌طور هم معطوف به فرد است و هم مهارت‌های میان فردی را مدنظر قرار می‌دهد. فردی که از این مهارت برخوردار است می‌تواند دیگران را به‌خوبی درک کند و واکنش مناسبی به آن‌ها نشان دهد. و این ایده‌آل‌ترین اتفاقی است که می‌تواند برای یک مدیر رخ دهد. مدیران معمولی عموماً در برابر گروهشان خیلی سخت واکنش نشان می‌دهند ولی رهبری که هوش هیجانی بالایی دارد به گروهش نزدیک می‌شود و با آن‌ها همدلی ایجاد می‌کند. از دید بسیاری از کارشناسان مثل هلنا کیم، این مورد می‌تواند رمز موفقیت یک رهبر و تیمش باشد. او در کتاب مهارت‌های نرم برای افراد سخت به پنج اصل مهم این هوش اشاره کرده و هر یک را به‌تفصیل توضیح می‌دهد. همین‌طور تمرین‌هایی را پیشنهاد می‌کند که به درک بهتر این مفاهیم کمک می‌کنند.

کتاب مهارت‌های نرم برای افراد سخت را نشر فرتاک با ترجمه‌ی آزاده سازگار یزدی منتشر کرده است.

کتاب مهارت‌های نرم برای افراد سخت برای چه کسانی مناسب است؟

مطالعه‌ی این کتاب به مدیران و رهبران سازمان‌ها پیشنهاد می‌شود.

در بخشی از کتاب مهارت‌های نرم برای افراد سخت: راهنمای عملی استفاده از هوش هیجانی می‌خوانیم

گفت‌وگوی سازنده و باز در زمان تعارض بسیار مهم و حیاتی است. افراد کمی در برخورد با تعارض خوب عمل می‌کنند. بسیاری از آن‌ها مانند گریز از خشم، از آن اجتناب می‌کنند و آرزو می‌کنند که به نحوی فقط از بین برود. بزرگ‌ترین مانع در مواجهه با تعارض، ترس از انفجار یا دعواست. از نظر روان‌شناسی، ممکن است از تعارض به دلیل فقدان تصور درست اجتناب کنیم: ازدست‌دادن وجهه، احترام، موقعیت، دوست داشتن، منطقه‌ی امن، یا هر چیز دیگر؛ استدلال غیرمنطقی این است که اگر از تعارض اجتناب کنیم، می‌توانیم از برخورد با ضرر احتمالی جلوگیری کنیم.

به‌عنوان‌مثال، از گفتن اینکه چقدر از عملکرد تیم خود ناامید شده‌اید، اجتناب می‌کنید و به‌جای این گفت‌وگوی صادقانه با اعضای تیم، از مربیان دعوت می‌کنید تا کارگاه‌های مدیریت زمان و تیم‌سازی برگزار کنند. شما از صداقت واقعی اجتناب می‌کنید زیرا نمی‌خواهید محبوبیت و محیط دلپذیر دفتر کارتان را از دست بدهید. نگران هستید که اگر بحث پیش بیاید، بقیه را ناراحت کنید، دیگران شما را دوست نداشته باشند و جو ناخوشایندی پیش بیاید. در حقیقت، صداقت ممکن است تنها چیزی باشد که آن‌ها نیاز دارند از شما ببینند و شرکت در کارگاه‌های آموزشی و انجام بازی‌های تیم‌سازی، مشکلات را به صورت ریشه‌ای برطرف نمی‌کند.

وقتی با موقعیت استرس‌زا روبرو می‌شویم، تمایل داریم با ستیز یا گریز واکنش نشان دهیم. من اغلب نوع دیگری از واکنش‌ها را مشاهده کرده‌ام، «دمدمی‌مزاجی»، یعنی شما در بیرون دچار وحشت می‌شوید درحالی‌که از درون یخ زده‌اید. سعی می‌کنید صداها را خفه کنید یا دعا می‌کنید درگیری از بین برود. هیچ‌یک از این عکس‌العمل‌ها سالم یا مفید نیستند. در اینجا یک گزینه‌ی دیگر وجود دارد: به تعارض بپردازید. شما یک انتخاب دارید. می‌توانید از تعارض اجتناب کنید و به دیگران بیاموزید که وقتی اوضاع به هم می‌ریزد نمی‌توان به آن‌ها اعتماد کرد یا می‌توانید شجاع‌تر باشید و با تنش مواجه شوید تا از تفاوت‌ها، اختلافات و گفت‌وگوهای سخت درس بگیرید. تصمیم بگیرید که کدام‌یک برای شما مهم‌تر است: داشتن توجه و احترام آن‌ها یا مواجه نشدن با تنش.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
واژه‌شناسی
فصل اول: بررسی مسئله
فصل دوم​​: مقدمه‌ای بر پنج اصل اساسی
فصل سوم: مرزهای خود را مشخص کنید
فصل چهارم: تمرکز کنید و گوش دهید
فصل پنجم: همدلی کنید
فصل ششم: سؤالات محرک بپرسید
فصل هفتم: بی‌طرف عمل کنید
دیدگاه‌های پایانی
منابع