معرفی و دانلود کتاب معجزه در جنگل مه آلود
برای دانلود قانونی کتاب معجزه در جنگل مه آلود و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب معجزه در جنگل مه آلود
در کتاب معجزه در جنگل مه آلود، نوشتهی سوری رمضانپور داستان زندگی کشاورزی مؤمن را از زبان پیرزنی روستایی به نام بیبیناز میخوانید. آقا مرتضی قصد دارد قبل از طلوع آفتاب برای چیدن میوهی ازگیل به جنگل برود. باید دید در تاریکی شب چه موجود ترسناکی انتظار او را میکشد. این داستان با تقویت باورهای مذهبی نوجوانان به آنها کمک میکند در هر موقعیتی به یاری خداوند امیدوار باشند.
دربارهی کتاب معجزه در جنگل مه آلود
بیبیناز پیرزنی خوشصحبتیست که در یکی از روستاهای شمال ایران به نام زرگون به زندگی مشغول است و قصههای جالب و خاطراتی باورنکردنی برای گفتن دارد. او میخواهد داستانی عجیب ولی واقعی را دربارهی آقا مرتضی، کشاورز میانسال روستا، برای دختربچهای به نام ماهگردونی تعریف کند. در کتاب معجزه در جنگل مه آلود این داستان جالب را به قلم سوری رمضانپور میخوانید.
فصل رسیدن ازگیل است و آقا مرتضی یک روز تصمیم میگیرد برای چیدن این میوههای پرخاصیت و خوشمزه به جنگل برود. خانهی او در نزدیکی کوه است و چون تا جنگل فاصلهی زیادی دارد، او باید قبل از طلوع تاریکی به سمت آنجا حرکت کند. آقا مرتضی از همسرش، رقیهخاتون میخواهد برای او نان و پنیری آماده کند تا بتواند صبح بهموقع راهی جنگل شود.
بالاخره وقت حرکت فرا میرسد. هوا تاریک است و هر لحظه امکان دارد موجودات درندهای از گوشه و کنار جنگل پیدایشان شود. ترس وجود آقا مرتضی را فرا گرفته تا اینکه ناگهان پلنگ درندهای را مقابل خود میبیند. او از خدا کمک میخواهد و سعی میکند از خود واکنشی نشان ندهد، اما میداند یک موجود درنده رحم و مروتی در دل خود ندارد. باید دید پلنگ خشمگین و احتمالاً گرسنه در نهایت به او حمله میکند یا او از این ماجرا جان سالم به در خواهد برد؟!
کتاب معجزه در جنگل مه آلود از سوی انتشارات مانیان منتشر شده و در شمار سری قصههای تربیتی و مهارتی این انتشارات قرار دارد. خواندن این داستان به نوجوانان کمک میکند باورهای دینی خود را تقویت کنند و در هر امری توکل به خدا را از یاد نبرند.
کتاب معجزه در جنگل مه آلود مناسب چه کسانی است؟
نوجوانان علاقهمند به داستانهای کوتاه تصویری و آموزنده میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
در بخشی از کتاب معجزه در جنگل مه آلود میخوانیم
هوا کاملاً روشن شده بود. ناگهان صدایی شنید؛ صدای گامهای دیگری روی برفهای یخزده. نفس در سینهاش حبس شد، رمق از پاهایش رفت و چشمانش گرد شد. درجای خود ایستاد و قدم برنداشت. سرش را مدام به اطراف میچرخاند. منتظر بود تا بفهمد منبع صدا کجاست!
کسی همراهش نبود تا اگر خطری در کمین بود، روی کمکش حساب کند و بتواند خود را نجات دهد. غوطهور در اضطراب و تشویش، برجای خود ایستاده بود. انگار پاهایش را محکم به زمین چسبانده بودند. ناگهان در یک چشم به هم زدن، حیوانی با سرعتی غیرقابل وصف، از لابهلای درختان و گیاهان خاردار جنگل بیرون پرید. پلنگی با چشمان درخشان و دندانهای تیزش، حالت حمله به سمت مرتضی گرفته بود. صورت مرتضی به آنی زرد شد و دستوپاهایش به لرزه افتاد. نه راه پس داشت نه راه پیش. نمیدانست چهکار کند، نه میتوانست به راهش ادامه دهد و نه میتوانست فرار کند.
پلنگ غرید و دندانهای نیش بلندش را نشان داد. مرتضی از ترس حمله و دریده شدن توسط پلنگ، بیحرکت و میخکوب ایستاده بود. میدانست در مقابل سرعت چشمگیر آن حیوان، فرار هیچ معنایی ندارد. بدون هیچ واکنشی، خیره به چشمان طلاییِ جذاب و درخشان پلنگ ایستاده بود؛ که ناگهان، جرقّهای در ذهنش زده شد. یاد حرف پدرش افتاد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب معجزه در جنگل مه آلود |
نویسنده | سوری رمضانپور |
ناشر چاپی | نشر مانیان |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 36 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-310-077-2 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان مذهبی نوجوان |