معرفی و دانلود کتاب مترسک (در چهار موقعیت)
برای دانلود قانونی کتاب مترسک (در چهار موقعیت) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مترسک (در چهار موقعیت)
کتاب مترسک (در چهار موقعیت) بهقلم عباس باباعلی مجموعهی چند داستان کوتاه است که جوایز مختلف داستانی را از آن خود کردهاند. باباعلی چندین سال را صرف رسیدن به سبکی شخصی در داستاننویسی و همچنین جهان و نگرش خاص خود کرده و تلاش او بهخوبی در مجموعهی پیش رو مشهود است.
دربارهی کتاب مترسک (در چهار موقعیت)
عباس باباعلی از نویسندگان توانای ایرانیست. علاوه بر کتاب مترسک (در چهار موقعیت) که متشکل از چند داستان کوتاه است، او مجموعهی دیگری را پیش از این نیز در اختیار خوانندگان علاقهمند قرار داده بود. ویژگی قابلتوجه در کتاب پیشِ رو این است که چند داستان آن موفق به کسب جوایز مختلف داستانی شدهاند و آثاری ویژه به حساب میآیند. نویسنده در این کتاب وضعیتهای ناممکنی را ترسیم کرده که وقوع آنها چندان محتمل نیست. این نوع از تصویرسازی و روایت مختص به خود باباعلی است و در آثار دیگر نویسندگان فارسیزبان کمتر به چشم میخورد؛ برای مثال مردهای که روی تخت تشریح دانشگاه است اما در همین حال و احوال عاشق و دلباخته شده، یا مردهای دیگر که در انتظار است تا کسی یا کسانی از راه برسند و جسدش را جمع کنند و در حال توصیف اوضاع و شرایط است… .
داستان اول از مجموعهی مترسک، «غوطهور در فُرمالین» نام دارد. راوی داستان فرد مردهای است که جسدش روی تخت تشریح قرار دارد و دانشجوهای پزشکی بالای سرش ایستادهاند. دختر و پسرهای جوان در حال شوخی و خنده هستند و با یکدیگر بر سر اینکه نامی برای جسد انتخاب کنند، بحث میکنند. یکی میگوید چون بینیاش عقابیست، اسمش را بگذاریم شاهین. دیگری اسم دامون را پیشنهاد میدهد. هرکسی چیزی میگوید و خود مرده در حال فکر کردن است و روزی را به خاطر میآورد که یک موتور از پشت به او زد و فرار کرد. همین اتفاق باعث شد که او به کُما برود و بعد هم مهمان سردخانه باشد. حالا هم که به وصیت خودش جنازهاش را تحویل دانشگاه داده بودند و در اتاق تشریح بود. همیشه دلش میخواست که جسم بیجانش بعد از مرگ فایدهای داشته باشد، فکر کرده بود که شاید کلیه و چشم و قلبش به درد کسی بخورد و بتواند در جسم شخص دیگری به حیات ادامه دهد. حالا که فرد مرده در اتاق تشریح دانشگاه است، انتظار میرود که دانشجوها هر عضو از بدنش را برای بررسی و مطالعه کش بروند و چند روزی گموگور شود. در همین اوضاع و احوال است که اتفاق جالبی هم رخ میدهد، مرد بیجان، عاشق میشود و نمیداند چطور با این احساس کنار بیاید!
دومین داستان کتاب مترسک که در جشنوارهی داستانی اروند از آن تقدیر شده، دربارهی مردی بهنام کاوه است که یک آلبوم اسکناس دارد و اسکناسهای کمیاب و نایاب جمع میکند. داستان با توصیف صحنهی حضور کاوه در یک بقالی آغاز میشود. پیرمرد صاحب مغازه، باقیماندهی پول خرید کاوه را با با یک اسکناس هزار تومانی به او پس میدهد که نوشتهای روی آن است. حالِ مرد جوان با خواندن جملهی روی اسکناس دگرگون میشود و به فکر فرو میرود. در این میان پیرمرد بقال نگران میشود و قسم میخورد که اسکناس تقلبی نیست، اما ناراحتی کاوه از چیز دیگریست. وقتی از مغازه خارج میشود، به ذهنش میرسد که این اسکناس کهنه را نیز در کنار دیگر اسکناسهایش در آلبوم قرار دهد و نگهش دارد. در ادامهی داستان کاوه در فکر و خیالهای خود غرق میشود و شاید با اشخاصی صحبت میکند که به نوعی با آن اسکناس در ارتباط باشند.
از جمله داستانهای دیگری که در کتاب مترسک آمده میتوان به عناوینی چون «من و لیلی»، «زنها وقتی گم میشوند کجا گم میشوند؟»، «سگ خفته»، «پرنده که اینقدر خون ندارد» و «لبخند شیشهای» اشاره کرد. سبک این داستانها شبیه به یکدیگر و راوی آنها، مثل دو داستان نخست، اول شخص است. داستانهای کوتاه عباس باباعلی از گیرایی و کششی برخوردار هستند که بیشک با شروع کتاب، نمیتوانید آن را زمین بگذارید.
نشر نیماژ کتاب مترسک (در چهار موقعیت) را منتشر کرده و در اختیار خوانندگان علاقهمند قرار داده است.
جوایز و افتخارات کتاب مترسک (در 4 موقعیت)
- داستان «غوطهور در فرمالین»: برگزیده و منتخب جایزهی بهرام صادقی و جشنوارهی افسانهها در سال 1395
- داستان «بعضی حرفها را برعکس مینویسند»: تقدیرشده در جشنوارهی داستانی اروند در سال 1395
- داستان «من و لیلی»: برگزیدهی جایزهی داستان خلاقانهی حیرت در سال 1397
- داستان «پرنده که اینقدر خون ندارد»: تقدیرشده در دومین دورهی جایزهی ادبیات جنوب در سال 1396
کتاب مترسک (در چهار موقعیت) برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به داستانهای کوتاه فارسی علاقه دارید، این کتاب انتخاب بسیار خوبی برای شما خواهد بود.
در بخشی از کتاب مترسک (در چهار موقعیت) میخوانیم
دامون اسم جنگلی توی شمال بود. یکی که نمیشناختمش این اسم را گذاشته بود روی پسرش و بعد از گم شدنش توی جنگلهای شمال، خیلیها یورش آورده بودند به اداره که اسم پسرشان را بگذارند دامون. همه دنبال دامون بودند. فرق نمیکرد دختر داشته باشند یا پسر. شایعه بود بعضی از محلیها، خودشان سرِخود، اسم بچهشان را توی شناسنامه کردهاند دامون. شلوغبازاری شده بود وصفنشدنی، تا اینکه از تهران بخشنامه آمد: «دامون موقوف!»
آن موقع تازه استخدام شده بودم و محل خدمتم یکی از روستاهای علمکوه بود به اسم مهرجان. رئیس و مرئوسِ خودم بود. همهکارهی مهرجان. محل کارم اتاقی بود چسبیده به ساختمان بهداری؛ رو به جنگل. بعضی وقتها، هنوز بند ناف بچه جدا نشده، از بهداری میآمدند سراغم که کرملو بیا بهداری برای شناسنامه.
چه روزهایی بود! با چه عشق و انتظاری مینشستم توی اتاقم. طوری رو به پنجره، رو به مسیر آمدنش، که هر جور که بیاید ببینمش؛ و میآمد. به هر بهانهای بود میآمد. دستِ یکی از خواهر برادرهای کوچکترش را میگرفت و میآورد بهداری.
«سلام، آقای دکتر!»
«سلام، ژاله خانوم. باز چی شده؟»
«آقای دکتر، دلش درد میکنه! دیشب تا صبح نذاشت کسی بخوابه.»
دکتر میگفت: «معلوم نیست این دختره چه مرگشه، هر روز بلند میشه به یه بهانه میآد بهداری...»
از همان دور تا میدیدمش، در اتاقم را میبستم و به هوای کمک میرفتم بهداری. دکتر عادت داشت به بودنم. کمککارش بودم؛ تزریقات، گرفتن فشارِخون، آتلبندی و اینجور چیزها...
فهرست مطالب کتاب
غوطهور در فُرمالین
بعضی حرفها را برعکس مینویسند
من و لیلی
زنها وقتی گم میشوند کجا گم میشوند؟
سگ خفته
پرنده که اینقدر خون ندارد
لبخند شیشهای
آنها همیشه فراریاند
بعضی چیزها زیرِ پای آدم را تو زندگی شُل میکنند
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مترسک (در چهار موقعیت) |
نویسنده | عباس باباعلی |
ناشر چاپی | انتشارات نیماژ |
سال انتشار | ۱۴۰۱ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 108 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-367601-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |