معرفی و دانلود کتاب مانا
برای دانلود قانونی کتاب مانا و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب مانا
کتاب مانا به قلم شادآفاق صمدزاده، داستان زندگی دختری است که رویاهایی متفاوت با تمام دختران و همسالانش در سر دارد. او مأموریتی بزرگ برای خود متصور است. مطابقِ رسالتش، باید مردم را از حقیقت آگاه کند و با رهبریِ آنها، جنگ با ارتش کاکالی را پیروز شود. این رمان کوتاه مرز میان خیال و واقعیت را درمینورَدد و زمان حال، گذشته و آینده را تلفیق میکند.
دربارهی کتاب مانا
مانا دختری است که فکرهای بزرگ در سر دارد، میخواهد کارهای بزرگی انجام دهد، اما میان رویا و واقعیت گیر افتاده است. کتاب مانا در حالی شروع میشود که این دختر به قرصهایی که در یک جعبهی آبیرنگ هستند اعتیاد پیدا کرده و بهوضوح دچار توهماتی میشود. گویی او با مصرف این دارو، به دنیایی وارد میشود که در آن آژیر ماشین پلیس به آژیر جنگی میمانَد و فرماندهان جنگ ارتش کاکالی او را میپایند و درصدد هستند مانا و خانوادهاش را به قتل برسانند. صدای هواپیماهای جنگی را کسی جز مانا نمیشنود و حقیقتی را که او زودتر از بقیه متوجه میشود، دیگران درک نمیکنند. او خود را در کاخ شخصی به نام بزرگخان و یکی از یاران او میپندارد؛ شخصی که برای دشمنی با ارتش کاکالی با مانا همپیمان است. این خلاصهای از فصل اول کتاب است که شادآفاق صمدزاده در آن، شخصیت اصلی داستان خود را معرفی میکند.
مانا در فصل دومِ کتاب با شخصی به نام آسوده در فضای مجازی ارتباط دوستانه برقرار و او را شریک رویاها و توهمات خود میکند. نویسنده مخاطب را در هیچ کجای داستان مطمئن نمیسازد که چه چیز واقعی و کدام عنصر خیالی است. او بیشتر بر نشان دادن دنیای ذهنیِ مانا متمرکز است و نسبت او را با جهان پیرامون از دریچهی شخصیت به تصویر میکشد.
سپس در فصل سومِ کتابِ مانا، چرخشی در زاویهدید از اولشخص به سومشخص را شاهد هستیم. حالا یک راوی در حال روایتِ حالات بیرونی ماناست. شادآفاق صمدزاده با این تکنیک به مخاطب فرصت میدهد تا شخصیت داستان را از بیرون به نظاره بنشیند. اما این راوی به دانای کل نزدیک میشود؛ چراکه از حالات درونیِ مانا و دنیای ذهنی او باخبر است.
داستان در فصل چهارم دوباره به زاویهدید اولشخص بازمیگردد. حالا مانا از دید خود به موفقیت بزرگی در زمینهی مدحنامهنویسی نائل شده و در سرای بزرگخان مورد لطف و عنایت همگان قرار گرفته است. او در این کاخ بیش از هر وقت دیگری شاهد شگفتیهایی است که دیدنش برای افراد عادی میسر نیست. شادآفاق صمدزاده با توصیفات خود، به فضایی ناشناخته ورود میکند که برای مخاطب ایرانی، گنگ و مبهم به نظر میرسد. نویسنده بهخوبی در مرز میان خیال و واقعیت، حقیقت و رویا قدم برمیدارد.
کتاب مانا به کوشش انتشارات سروشگان چاپ و منتشر شده است.
کتاب مانا برای چه کسانی مناسب است؟
این کتاب به علاقهمندان به داستانهای ایرانی و دوستداران سبک رئالیسم جادویی پیشنهاد میشود.
در بخشی از کتاب مانا میخوانیم
او همانطورکه بسیار متواضع است از علمای دین شهر بزرگخان است. مطمئن بودم که میتوانم سر صحبت را با او باز کرده و با همین چند مبحث که دربارهی اصول و فروع دین میدانستم، او را از پا دربیاورم. تقلایی کردم و تا خانهشان دویدم. دیدم که از او خبری نیست و حتی خانهای که میگویند، ماکتی ساختگی از خانهی اوست. به کسانی که آنجا بودند، گفتم که میتوانم او را به خدمت عضلات زبانم بگیرم و با مهارتی که در مباحثات دینی داشتم، به راحتی او را از علم خود بهرهمند سازم. میرفتم و میآمدم و شعار میدادم که با مکتبخانه رفتن که کسی دانشمند نمیشود. هر کس علم میخواهد باید پیش من بیاید.
یکبار که با آسوده صحبت میکردم، صدای گرگآقا آمد. همان که صدای خندههایش بسیار زشت و منفور است. در دلم افتاد که غم و غارت و فرار و فراری من را به باد دادهاند. غم نام همان نوشابه است و فرار و فراری نیز به ترتیب اسم دوستانش هستند. آسوده گفت که یک پرواز مستقیم از شیراز به تبریز دارد و از آنجا هم با هم راهی ترکیه خواهیم شد. علت ناراحتیام را نمیدانستم. هرچقدر به علّت فکر میکردم، پریشانتر میشدم. آخر یادم آمد باباقلی گفته بود که دوستانت بعد یکسال که نبودهای میخواهند به دیدنت بیایند. شاید بهخاطر همان باشد. آخر، دوستانم حتماً و حتماً برای چیز خوبی سراغ من نمیآیند. همیشه اینگونه بوده...
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب مانا |
نویسنده | شادآفاق صمدزاده |
ناشر چاپی | انتشارات سروشگان |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 64 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-6845-29-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کوتاه ایرانی |