معرفی و دانلود کتاب قله قاف - جلد 2
برای دانلود قانونی کتاب قله قاف - جلد 2 و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب قله قاف - جلد 2
عاطفه منجزی در کتاب قله قاف - جلد 2 ادامهی داستان زندگی دختری را به تصویر میکشد که والدینش با یکدیگر اختلاف دارند و برای رهایی از مشاجرات آنان به خانهی مادربزرگش میرود؛ خانهای که در آنجا اتفاقات دور از ذهنی برایش رخ میدهد. اگر به دنبال عاشقانهای جذاب و تأثیرگذار هستید، مطالعهی این اثر را از دست ندهید.
دربارهی کتاب قله قاف - جلد 2:
قلهی قاف مجموعهای عاشقانه و دو جلدی است که ماجراهای زندگی مانا را به تصویر میکشد؛ دختری جوان که والدینش پس از سالها زندگی مشترک و عاشقانه به دلیل دخالت اطرافیان به جدایی و پوچی میرسند. در این شرایط مانا و خواهرش سونیا که از مشاجرات والدینشان خسته شده بودند به خانهی مادربزرگشان میروند. آنها در آنجا با همسایههای جدیدی آشنا میشوند و ماجراهای جدیدی در زندگیشان رخ میدهد.
کتاب قله قاف - جلد 2 برای چه کسانی مناسب است؟
اگر به خواندنهای رمانهای عاشقانه و ایرانی علاقه دارید، این کتاب برای شما مناسب خواهد بود.
در بخشی از کتاب قله قاف - جلد 2 میخوانیم:
من و باباتون دوست داریم جفتتون با عشق زندگى کنین، نه از روى عادت! خانبابا عاشق عزیز بود ولى حاجاحمد اسفندیارى، فقط زن گرفته بود. شاید شماها یادتون نیاد ولى من همهچى رو خوب یادمه. اونا حتى وقت مردنم عاشقانه مردن، تو یه روز و یه حادثه ولى همو تنها نذاشتن و مطمئنم خواستهى قلبى جفتشونم همین بوده! نمىخوام هیچ کدوم تجربهى پرى و مهران، یا مامانى و حاجاحمد و تکرار کنید. مىخوام حتى با نگاه بتونید با همسرتون ارتباط برقرار کنید. تجربهش کنید، اون موقع مىفهمید خیلى شیرینه، پس بهم حق بدید که براتون نگران باشم. مهرداد باید دستش رو بشه، اون لیاقت تورو نداره مانا! پیام عاشقتره ولى به اونم اعتمادى ندارم چون از قدیم گفتن هر کسى سر سفرهى پدرش نون خورده. دستپروردهى مهران اقبال، اعتمادى بهش نیست! ماها یه زندگى سنتى داریم، کارى به جاهاى دیگهى دنیا ندارم، اونا فرهنگ خودشونو دارن، ما فرهنگ خودمونو. تو فرهنگ ما، خونوادهى همسر توى زندگى مهمتر از خود همسر نباشه، اهمیتش کمتر نیست! مىفهمین چى مىگم؟
ساینا سرش را خم کرد، ولى من هنوز سؤالى توى ذهنم داشتم و بىمعطلى پرسیدم:
اگه اینطوره، بابامنوچ هم سر سفرهى حاجاحمد نون خورده بود ولى شما از زندگى باهاش راضى بودى، پیام چه فرقى داره؟ اونم ممکنه مثه بابامنوچ با خونوادهش یا حتى پدرش متفاوت باشه!
بیتاجون لبخندى زد و گفت:
حاجاحمد، عاشق زنش نبود، ولى آدم خوبى بود، پاک و مؤمن و بىشیله پیله! مهران به ظاهر ادعاى عشق و عاشقى با پریچهر رو داشت ولى آدم خوبى نبوده و هنوزم نیست. جنسش شیشه خرده داره، پیام خیلى باید مرد باشه که بتونه شیشه خردههاى ذاتیشو دور بریزه!
ساینا انگشتش را در هوا تکانى داد و گفت:
دقیقاً! منم مىگم پیام جنسش شیشه خرده داره، بعدشم... من دوستش ندارم، عاشقى که دیگه پیشکشم باشه!
نگاه بیتاجون به سرعت برگشت سمت ساینا و پرسید:
پس مىدونى عاشقى چیه و تجربهش کردى؟!
من؟!... من کى همچین حرفى زدم؟... مامان بیتا غذات داره مىسوزهها، یه بوهایى مىآد!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب قله قاف - جلد 2 |
نویسنده | عاطفه منجزی |
ناشر چاپی | انتشارات ذهن آویز |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 568 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-118-350-8 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |