معرفی و دانلود کتاب قدرت پنج نگهبان - جلد چهارم: نکروپلیس

معرفی کتاب قدرت پنج نگهبان - جلد چهارم: نکروپلیس

در کتاب قدرت پنج نگهبان - جلد چهارم: نکروپلیس نوشته‌ی آنتونی هوروویتس، مت پنجمین نگهبان دروازه را پیدا می‌کند. نام این دختر اسکارلت است و در لندن زندگی می‌کند؛ اما نیروهای اهریمنی او را در هنگ‌کنگ اسیر کرده‌اند. برای همین چهار نگهبان دیگر در تلاش‌اند تا با گذر از موانع خطرناک فراوان، خود را به شهری برسانند که آلودگی تمام آن را فراگرفته و در حال تبدیل شدن به نکروپلیس، شهر مردگان است.

درباره‌ی کتاب قدرت پنج نگهبان - جلد چهارم: نکروپلیس

ماجرای کتاب نکروپلیس (Necropolis) در نقاط مختلفی از جهان از جمله لندن، پرو، اکراین، میامی، ماکائو و هنگ‌کنگ می‌گذرد. اما داستان از لندن آغاز می‌شود و آنتونی هورویتس (Anthony Horowitz) در این جلد پنجمین نگهبان دروازه را به مخاطبانش معرفی می‌کند. اسکارلت آدامز زمانی که با اردوی مدرسه همراه می‌شود، درون کلیسا یک در اسرارآمیز را باز می‌کند و ناخواسته وارد مکان دشمن خطرناک و همیشگی نگهبانان می‌شود. زندگی مت، پدرو، جیمی، ریچارد و اسکارلت همگی در خطر است چون دشمنان قدیمی‌شان یعنی پیشینیان، کوچکترین حرکت آن‌ها را زیر نظر دارند.

وقتی پای اسکارلت به طرز مرموزی به هنگ‌کنگ کشیده می‌شود، او خودش را گرفتار یک دردسر عجیب و مرگبار می‌بیند. ازآن‌جاکه اسکارلت به دلیل ماجرای رازآلود ناپدید شدنش مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفته، مت درمی‌یابد که این دختر نیز یکی دیگر از نگهبانان دروازه است. برای همین او و دوستانش تمام تلاششان را می‌کنند تا به اسکارلت برسند اما نمی‌توانند به نتیجه‌ای دست یابند، چون نیروهای شیطانی مختلفی همه‌ی حرکات این نگهبانان را خنثی می‌کنند.

آلودگی تمام هنگ‌کنگ را فرا گرفته و هوای شهر به‌ شدت مسموم شده است. شرایطی که باعث شده ساکنان منطقه یکی پس از دیگری جان خود را از دست بدهند و هیولاها جایشان را بگیرند. اسکارلت هم در این منطقه اسیر شده و هیچ راه فراری ندارد. آیا پنج نگهبان دروازه می‌توانند در کنار هم جمع شوند و با اتحادی قدرتمند جهان را از این بلای شیطانی نجات دهند؟!

رمان نکروپلیس، چهارمین جلد از مجموعه‌ی قدرت پنج نگهبان (The Power of Five) است. این مجموعه پنج رمان فانتزی و دلهره‌آور را در بردارد که به قلم آنتونی هوروویتس نویسنده‌ی انگلیسی به نگارش درآمده و طی سال‌های 2005 تا 2012 منتشر شده‌اند. داستان‌های این مجموعه روایت‌گر ماجراجویی‌های پنج نوجوان است که هریک از قدرت ماورائی ویژه‌ای برخوردارند و وظیفه دارند با شکست دادن یک گروه اهریمنی جاه‌طلب، بشریت را نجات دهند.

موجودات فراطبیعی و عناصری مانند قربانی انسان و مراسم خون در محوریت این رمان‌ها قرار دارند. تنوع نژاد، جنس و طبقه‌ی اجتماعی قهرمانان مجموعه‌ی قدرت پنج نگهبان یکی دیگر از ویژگی‌های جذاب مجموعه است و به این شکل حس اتحاد و همدلی میان نوع بشر را به مخاطبان نوجوان خود می‌آموزد.

رمان خواندنی و پرکشش نکروپلیس به همت گیتا گرکانی به فارسی ترجمه شده و انتشارات کتابسرای تندیس آن را در اختیار خوانندگان قرار داده است.

نکوداشت‌های کتاب قدرت پنج نگهبان - جلد چهارم: نکروپلیس

• این کتاب بسیار جذاب است و نسبت به دیگر کتاب‌های مجموعه، بیشتر به قدرت نگهبانان و شخصیت‌پردازی قهرمانان پرداخته است. (گاردین)
• استعداد هورویتس در خلق شرارت‌های هیولایی و افزایش تنش داستان با پرداخت جزئیات خون‌آلود، فرارهای هیجان‌انگیز و سکانس‌های پرتعلیق غیرقابل انکار است. (بوک‌لیست)
• این رمان علاوه‌بر اینکه به شکلی ماهرانه ترسناک است، از مفاهیم و نگاه فلسفی نیز بهره برده و به جامعه‌ی بی‌روح مدرن می‌پردازد. (جوییش کرانیکل)
• نکروپلیس با داستانی پر از هیجان و تعلیق، به کتابی بدل شده که نمی‌توانید آن را کنار بگذارید. این رمان پیام مهمی را درباره‌ی اعتماد به خود و از دست ندادن امید منتقل می‌کند. (وب‌سایت تین اینک)

کتاب قدرت پنج نگهبان - جلد چهارم: نکروپلیس برای چه کسانی مناسب است؟

نوجوانانی که به داستان‌های فانتزی و ترسناک علاقه دارند و فضاهای آخرالزمانی برایشان جذاب است، با خواندن این رمان نیز به وجد خواهند آمد. سایر خوانندگان علاقه‌مند به داستان و رمان‌های فانتزی نیز از این اثر لذت خواهند برد.

در بخشی از کتاب قدرت پنج نگهبان - جلد چهارم: نکروپلیس می‌خوانیم

داشتم به یک شهر نگاه مى‌کردم که تاجایى‌که چشم کار مى‌کرد از هر جهت گسترده شده بود. از آن هم بیشتر. از جایى که ایستاده بودم، بر فراز تپه، هزاران سقف خانه را مى‌دیدم که تا شاید ده مایل دورتر، به سوى افق کشیده شده بودند، اما حس کردم اگر بتوانم تا طرف دیگر تپه بروم، خانه‌ها تا افق بعدى و شاید تا افق بعد از آن هم ادامه دارد.

اصلاً نمى‌شد گفت این شهر باستانى است یا مدرن. انگار به شکلى توانسته بود در آن واحد هردوى این‌ها باشد. بعضى از ساختمان‌ها عظیم بودند، شبیه کلیساى جامع با پنجره‌هاى قوسى و گنبدهایى پوشیده از کاشى‌هایى که مى‌توانستند از نقره یا زنگ باشند. بقیه‌ى ساختمان‌ها از آهن و شیشه بودند که مرا به یاد یک ترمینال فرودگاه انداختند و بعد متوجه شدم ده‌ها ساختمان این شکلى وجود دارد و همه شبیه هم هستند و مثل پره‌هاى یک چرخ از مرکز میدان به بیرون کشیده شده‌اند. در فاصله‌هاى معین برج‌هایى سرکشیده بودند، آن‌ها هم برجک‌هاى نقره‌اى داشتند. همه چیز، یا با پلکان‌هاى مارپیچ و یا گذرگاه‌هاى سرپوشیده، به هم مرتبط بودند.

آن جا نه پارک بود و نه درخت. اتومبیل یا آدم هم نبود. در حقیقت، اصلاً به یک شهر شباهت نداشت. این بناى گسترده یک ساختمان بود: یک کلیساى جامع غول‌پیکر، یک موزه‌ى غول‌پیکر، یک.... چیز مهم و غول‌پیکر. معجونى از سبک‌ها بود، بعضى بخش‌ها حتما صدها یا حتى هزاران سال بعد از بقیه به مجموعه اضافه شده بودند، اما همه‌ى این‌ها درهم گره خورده بودند. یک بنا بود. نمى‌توانستم مرکز آن را تشخیص بدهم. نمى‌فهمیدم در اصل از کجا شروع شده. این را هم نمى‌توانستم تصور کنم که چطور به وجود آمده. مثل این بود که کسى یک بذر یک آجر را در باتلاقى پر از حباب انداخته باشد. و بعد از هزار سال رشد، نتیجه‌اش این باشد.

فهرست مطالب کتاب

شرکت طلوع تاریکى
توجه به جاده
در
پدر گرگورى
نفس اژدها
خبر صفحه‌ى اول
دفتر خاطرات مت (1)
آخرین شب در نازکا
مردی از لیما
حمله‌ى شبانه
شوراى جنگ
باغ شاد
دفتر خاطرات مت (2)
برخورد راه‌ها
پوئرتو فراگرانته
ویزدم‌کورت
رییس
تماس
پرنده‌هاى بخت
قله
لوهان
آن‌طرف پشت‌بام
ترمینال اقیانوس
دفتر خاطرات مت (3)
ارباب کوهستان
نردبان شمشیر
ورود به هنگ‌کنگ
نکروپولیس
تاى فونگ