معرفی و دانلود کتاب فیلمنوشت شاه اسماعیل - جلد سوم
برای دانلود قانونی کتاب فیلمنوشت شاه اسماعیل - جلد سوم و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب فیلمنوشت شاه اسماعیل - جلد سوم
حسن نجفی، در کتاب فیلمنوشت شاه اسماعیل - جلد سوم، سعی دارد حقایق تاریخی را که چون سفالهای شکسته قدیمی در دل خاک مدفوناند را بیرون کشیده و به روند تاریخی وفادار بماند. اما به سمت و سوی داستان سرایی و داستان پردازی حرکت کند.
تاریخ نگاشتهها، خود تاریخ نیستند. تاریخهای نوشته شده محصول نگاه و گرایش کاتبان و هراز گاهی خواست و ارادهی صاحبان قدرت بوده و هست. به هیچ تاریخ مکتوبی نمیشود صد در صد اعتماد کرد. حقایق تاریخی چون سفالهای شکسته قدیمی در دل خاک مدفوناند. آنها منتظرند تا سینه سرخی دلسوخته، همت به تفحص آنها کند. شاه اسماعیل پاسخ به نگاشتههای تاریخی است. اغلب در نگاشتههای تاریخی تناقض و پارادوکس بسیار دیده میشود. بیشتر نوشتهها که گاه پر از بغض و کینه بوده نه حقیقت که بازتابی از نگاه کاتبان بوده که دوست دارند بنا به ملاحظاتی، اسماعیل را نه آنگونه که بود، بلکه آنگونه که دوست دارند روایت کنند.
خلاصهای از جلد دوم:
خانواده حیدر در اردبیل تحت تعقیب است. آنها زندگی مخفیانهای در اردبیل دارند. ابهجراحه و تنی چند او را پناه میدهند. جاسوسان رستم بیگ در پی یافتن اسماعیل و خانواده حیدر. با افزایش تنگنا و فشارهای حکومتی ابهجراحه به شهادت میرسد کارکیا که جان اسماعیل را در خطر میبیند او را به رشت دعوت میکند.
دولت عثمانی که از شکل گرفتن حکومت شیعی در کنار مرزهای خود به شدت نگران است برای از بین بردن اندیشه و نام اسماعیل با رستم بیگ همراه میشود. سوءقصدهایی به جان اسماعیل میشود.
کارکیا با اسماعیل صحبت کرده و او را برای تحقیق هدفهای بزرگ اجدادش آماده میسازد. روزهای سختی در پیش است. یارانی برای آموزش و آماده سازی اسماعیل به او ملحق میشوند.
در بخشی از کتاب فیلمنوشت شاه اسماعیل میخوانیم:
ابراهیم را با درد سوار اسب میکنند. ابراهیم نالهای میکشد. صدای ناله ابراهیم در دره میپیچد. اسماعیل و خادمبیگ در کنار رودخانه. اسماعیل احساس میکند صدایی شنیده است. اما وقتی گوش تیز میکند جز جریان جاری رودخانه هیچ نیست. او و خادم بیگ نگاه تیز کردهاند. حال سربازان درصدد سوار شدن بر اسبها. سربازی قمقمهای آب پر میکند. در آنسوی اسماعیل که کمکم نا امید شده است به کنارههای رودخانه میآید. یک لحظه فریادی میزند و نام ابراهیم را صدا میزند. صدای او در پیچ و خم صخرهها و درهای که رودخانه در آن جاری است میپیچد.
اسماعیل: ابراهیم مممممممم... .
صدای او پژواک میشود. ابراهیم صدای او را میشنود. نمیداند وهم است یا واقعیت دارد. دو دل. لحظهای نگاه میکند به اطراف و هیج چیز در نگاه او آشنا نیست. اسماعیل و خادمبیگ اینسوی.
خادمبیگ: از دیروز خیلی اتفاقها میتواند افتاده باشد.
اسماعیل: نمیدانم! احساس میکنم برادرم نزدیک ماست.
خادم بیگ نگاه میکند. در همین حین مرد سواره هم از کنار رودخانه از پیچی میپیچد. نزدیک و نزدیکتر میشود.
مرد سواره: چیزی پیدا نکردم.
ابراهیم کاملاً ناامید. نگاه میکند به صخرهای که رودخانه در پشت آن گم و گور شده است. نمیداند برود یا نه؟
رو به سوی آن پیچ یا گردنه میایستد. نا امیدانه آخرین فریادش را به آن سمت میکند.
اسماعیل: ابراهیم... برادرم ممممم... . . .
صدای برادرم پژواک میشود. ابراهیم که خسته و کوفته سوار اسب است میشنود. دیگر وهم نیست. سربازان که در حال وارد شدن هستند به صدایی میایستند. نگاهی بهم میاندازند. آنها هم شنیدهاند. ابراهیم سربلند میکند. نگاهی از سر کنجکاوی و کمی امیدوارانه به اطراف میاندازد. ناگهان با وجود ضعفی که دارد به فریاد اسماعیل پاسخ میدهد.
ابراهیم: اسماعیل ل ل ل ل؟ !... . .
اسماعیل میشنود. اسماعیل و خادم بیگ نگاهی بهم میاندازند. مرد سواره درنگ نمیکند. با اسب به تاخت به سمت مسیر صدا حرکت میکند. اسماعیل و خادم بیگ میدوند. اسماعیل همچنان که میدود فریاد میزند.
اسماعیل: ابراهیم؟!... کجاییی یی ی؟!
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب فیلمنوشت شاه اسماعیل - جلد سوم |
نویسنده | حسن نجفی |
ناشر چاپی | انتشارات ویهان |
سال انتشار | ۱۳۹۶ |
فرمت کتاب | |
تعداد صفحات | 136 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-8809-92-0 |
موضوع کتاب | کتابهای فیلمنامه تاریخی ایرانی |