معرفی و دانلود کتاب صوتی قصههای هزار و یک شب - جلد پنجم (شب بیست و پنجم تا سیام)
برای دانلود قانونی کتاب صوتی قصههای هزار و یک شب - جلد پنجم (شب بیست و پنجم تا سیام) و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صوتی قصههای هزار و یک شب - جلد پنجم (شب بیست و پنجم تا سیام)
کتاب صوتی قصههای هزار و یک شب - جلد پنجم (شب بیست و پنجم تا سیام) اثری از عبداللطیف طسوجی، قصهها و افسانههای قدیمی ایران، هند و سایر سرزمینهای عربی را دربرمیگیرد و در آنها به وضعیت و آداب و رسوم مردم این سرزمینها میپردازد و حکایتهای پندآموز، اخلاقی و سرگرمکننده را شامل میشود.
موضوع کتاب قصههای هزار و یک شب - جلد پنجم (شب بیست و پنجم تا سیام):
ماجرا اینگونه آغاز میشود که همسرِ شهریار به او خیانت میکند و به رغم اینکه شهریار آن زن را به قتل میرساند اما آتش انتقامش خاموش نمیشود و هر شب با دختر جوان و زیبایی ازدواج میکند و بامداد دستور قتلش را میدهد. این موضوع مدتها ادامه مییابد تا اینکه دیگر دختری در شهر زنده نمیماند مگر دو دختر وزیر به نامهای دنیازاد و شهرزاد!
آنها نگران جان خود هستند اما شهرزاد قبول میکند تا به عقد پادشاه دربیاید. شهرزاد در همان شب ازدواج بهانهی خواهرش را میآورد که باید هر شب برایش حکایتی تعریف کند تا او به خواب برود. شهریار نیز قبول میکند تا دنیازاد به قصر بیاید تا برای آخرین بار قصهای از خواهرش بشنود.
شهرزاد برای نجات جان خود قصهگویی را شروع میکند و شهریار مجذوب داستان شب اول میشود و به او فرصت میدهد تا شبی دیگر نیز زنده بماند تا داستان خود را به پایان برساند. غافل از اینکه شهرزاد با روایت قصههای تودرتو این ماجرا را ادامه میدهد و... .
دربارهی قصههای هزار و یک شب:
کتاب قصههای هزار و یک شب (One Thousand and One Nights) به زبانهای بسیاری ترجمه شده است و یکی از آثار کهن و ارزشمند محسوب میشود و بهترین یادگاری است که میتوان از آداب و رسوم قدیمی مردم مشرق زمین یافت. حکایتهای این اثر را زنی به نام شهرزاد برای همسر پادشاهش که شهریار نام دارد روایت میکند. شخصیتهای مشهور این کتاب شهرزاد، شهریار و علاءالدین هستند.
در داستانهای این کتاب نشانههای بسیاری از جامعه، بازرگانان، زنان پادشاهان و... وجود دارد. حتی ماجراهایی نیز از زبان حیوانات در این کتاب آمده است؛ به همین خاطر، کتاب حاضر میان مردم بسیار محبوب است. قصههای هزار و یک شب به زبانهای انگلیسی و فرانسوی ترجمه شد و مردم سراسر دنیا هم با این اثر شگفتانگیز آشنا شدند.
بیشتر ماجراهای هزار و یک شب در ایران و بغداد رخ میدهد و داستانهای آن ریشهی ایرانی دارد البته تأثیر فرهنگ ممالک دیگر را نیز نمیتوان انکار کرد.
نسخهی امروزی فارسی را عبدالطیف طسوجی در زمان سلطنت محمد شاه و ناصرالدین شاه ترجمه کرده است و «هزار و یک شب» نامی محسوب میشود که با ترجمهی طسوجی در دورهی قاجار همهگیر شد؛ چرا که نام اصلی آن هزار افسان است. در قرن شانزدهم میلادی نیز اولین ترجمهی هزار و یک شب به یکی از زبانهای اروپایی صورت گرفت و آن را فردی به نام آنتوان گالان انجام داد. ترجمهی گالان در سال 1704 به زبان فرانسوی منتشر شد.
ترجمهی انگلیسی آن نیز در سال 1885 توسط سر ریچارد برتون صورت گرفت. این اثر به حدی در کشورهای دیگر مشهور و محبوب شد که حتی فردی مانند بورخس نیز نوشتههای خود را مدیون هزار و یک شب میدانست و نشانههای تأثیر قصههای هزار و یک شب را بر جیمز جویس نیز غیرقابل انکار است.
نکوداشتهای قصههای هزار و یک شب:
- شرحی کامل و نزدیک به واقعیت از دنیای خاورمیانه. (Barnes & Noble)
- در زمرهی محبوبترین آثار ادبیات شرق و غرب. (Amazon)
- اثری کلاسیک که میراثی برای دنیاست. (TASCHEN Books)
با عبداللطیف طسوجی بیشتر آشنا شویم:
او که یکی از بهترین نویسندگان و مترجمان زمان فتحعلی شاه قاجار بود، علم ادبی وی به حدی بود که لغتنامه برهان قاطع را اصلاح کرد. طسوجی در سال 1259 به فرمان شاهزاده بهمن میرزا کار ترجمهی متن عربی هزار و یک شب را آغاز کرد. البته او در این مسیر تنها نبود و شاعری به نام محمدعلیخان اصفهانی، با تخلص سروش، در تبدیل اشعار عربی به فارسی به او کمک کرد. در نهایت سال 1261 ترجمهی این اثر به پایان میرسد و در برای نخستین بار در چاپخانهی سنگی تبریز چاپ میشود و امروزه نیز از این نسخه از ترجمه که متعلق به طسوجی است استفاده میشود.
در بخشی از کتاب صوتی قصههای هزار و یک شب - جلد پنجم (شب بیست و پنجم تا سیام) میشنویم:
چون شب بیست و پنجم برآمد، گفت: ای ملک جوانبخت، چون احدب بمرد خیاط به دهشت اندر شد. زن خیاط گفت: دگر سستی مکن و کار به فردا میفکن. مگر گفتهی شاعر نشنیدهای:
آن مکن در عمل که آخر کار / خوار و مذموم و متهم باشی
در همه حال عاقبت بین باش / تا همه وقت محترم باشی
خیاط گفت: چه کنم؟ زن گفت: برخیز و او را به چادر اندر پیچیده در کنار گیر، من از پیش و تو در دنبال همی رویم؛ تو بگو این فرزند من است و آن هم مادر اوست، قصد ما این است که این کودک به سوی طبیب بریم. چون خیاط این سخن بشنید برخاسته احدب را در آغوش گرفت و کوی به کوی همی رفتند. زن خیاط میگفت: ای فرزند، این درد ناگهانت چگونه گرفت؟ پس هر کس ایشان را میدید گمان میکرد که کودکی را نزد طبیب میبرند.
القصه، ایشان روان و از خانهی طبیب جویان بودند تا اینکه به خانهی طبیب رسیدند. چون به خانهی یهودی طبیب برسیدند در بکوفتند. کنیزکی سیاه در بگشود. دید که مردی با زنی ایستاده و کودکی در آغوش دارند. کنیزک پرسید: کیستید و از بهر چه آمدهاید؟ زن خیاط گفت: کودک رنجوری آوردهایم که طبیب او را دارو دهد، تو این نیم دینار بگیر و به خواجهی خویش ده که بیرون آید. کنیزک به سوی خواجه بازگشت.
فهرست مطالب کتاب صوتی
مشخصات کتاب صوتی
نام کتاب | کتاب صوتی قصههای هزار و یک شب - جلد پنجم (شب بیست و پنجم تا سیام) |
نویسنده | عبداللطیف طسوجی |
راوی | شیوا خنیاگر |
ناشر صوتی | واوخوان |
سال انتشار | ۱۳۹۹ |
فرمت کتاب | MP3 |
مدت | ۲ ساعت و ۱ دقیقه |
زبان | فارسی |
موضوع کتاب | کتابهای داستان کهن فارسی |