معرفی و دانلود رایگان کتاب صوتی عشق خاکستری

معرفی کتاب صوتی عشق خاکستری

کتاب صوتی عشق خاکستری نوشته‌ی شهناز شهبازی، داستان کوتاه عاشقانه‌ای است که بیشتر از آنکه بوی عشق بدهد، رنگ خشونت و مردسالاری را به خود گرفته. در این داستان ماجرای دختر جوانی را می‌شنویم که دور از چشم پدر سنتی، عاشق هم‌کلاسی برادرش شده...

درباره‌ی کتاب صوتی عشق خاکستری

وقتی نام داستان عاشقانه به گوشمان می‌خورد، همه به یاد دلتنگی و تب‌وتاب عاشقانه‌ی دو نفر برای رسیدن به هم و شیرینی‌های این حس می‌افتیم. اما شهناز شهبازی در کتاب صوتی عشق خاکستری روی دیگری از عشق را به ما نشان داده که به خون آلوده است.

قصه از این قرار است که دختر جوان خانواده، به تازگی به هم‌کلاسی برادر بزرگ‌ترش دل بسته و تمام شب و روزش به فکر کردن به این پسر، یعنی ایمان، گره خورده. داستان از یک صحنه‌ی رعب‌آور و پرتنش آغاز می‌شود؛ جایی که پدر خانواده، که مردی بسیار سنتی است، با چشمانی خون‌گرفته به دختر جوانش نگاه می‌کند. کسی از اهالی فضول محله، به او خبر داده که دخترش دوست‌پسر دارد و پنهان از چشم او، یک نامه از این پسر هم گرفته. حالا این نامه‌ی عاشقانه در میان صفحات کتابی که در دستان دختر جا خوش کرده پنهان شده و پدر که ماجرا را فهمیده، مثل یک حیوان درنده به سمت دختر حمله می‌کند تا محتویات آن پاکت کذایی را به چشم خودش ببیند.

پدر خانواده از نظر دیگران مردی خوش‌مشرب است. او صاحب یک قهوه‌خانه است و تمام محل او می‌شناسند. حال این مسئله‌ی جدید برای یک مرد سنتی و بی‌فکر که تمام خنده و خوشی‌اش برای هرکس به جز خانواده‌اش بوده، سراسر بدنامی و بی‌آبرویی است. حس غرور او حالا با شنیدن ارتباط دخترش با یک پسر جوان بدجوری ترک برداشته و او را به چنان جنونی رسانده که دخترش را به باد مشت و لگد گرفته. مادر خانواده که به سیاق همیشه با شکمی جلو آمده و چشمانی وحشت‌زده به این قائله نگاه می‌کند، آن چنان ترسیده که توانایی مداخله ندارد. همیشه برای دختر سوال بوده که چرا با وجود اخلاق بد پدر، مادر به چنین ننگی تن می‌دهد و هر سال یکی به جماعت بی‌اختیار و حالا وحشت‌زده‌ی این خانه اضافه می‌کند. او جواب سوالش را نمی‌گیرد، ولی ترس چنان حال مادر را خراب می‌کند که در دم، جوان‌ترین عضو خانواده را که هنوز پا به این دنیا نگذاشته سقط می‌کند.

پدر توجهی به حال بد زنش ندارد و همچنان با خشمی توصیف‌نشدنی، با لگد به بدن نحیف دختر می‌کوبد. دختر در میان تقلا و اشک و التماس‌هایش، از شدت درد بالا می‌آورد و روی زمین می‌افتد. هیچ‌چیز پدر را متوقف نمی‌کند. حالا دیگر پای دختر شکسته، یک چشمش نمی‌بیند و نیمی از موهای سرش هم از بیخ کنده شده و او فاصله‌ی چندانی با مرگ ندارد. در همین احوال ناامید و دردناک، ناگهان چشمش به قامت فرشته‌ی نجاتش می‌افتد که در چارچوب در ایستاده و با بهت به این صحنه نگاه می‌کند. برادر بزرگش در چشم برهم زدنی، کیفش را به گوشه‌ای پرت می‌کند و به سمت پدر می‌دود و برای آخرین بار، جرقه‌ای از امید در دل کوچک دختر زنده می‌شود...

کتاب صوتی عشق خاکستری اثری از نشر صوتی خانه‌ی داستان چوک است و روایت آن نیز به عهده‌ی زهرا مرادی بوده.

کتاب صوتی عشق خاکستری برای چه کسانی مناسب است؟

اگر از مخاطبان داستان‌های کوتاه فارسی با درون‌مایه‌ی مسائل اجتماعی مربوط به زنان باشید، از این کتاب استقبال خواهید کرد.

در بخشی از کتاب صوتی عشق خاکستری می‌شنویم

میخکوب شده بودم. پدرم پاکت و نامه و عکس به دست به طرفم حمله کرد. با اولین لگدش نفسم برید. قی کردم. موهای بلندم دور دستش پیچ می‌خورد، هی می‌کشید هی می‌کشید. مادربزرگ ناتوان از رفتن خود را به سختی بالای سر مادرم رساند. مرگ را جلوی چشمم می‌دیدم. نامه‌ی عاشقانه، عکس دوست‌پسر، لای کتاب من، در قاموس پدر.

فهرست مطالب کتاب صوتی