معرفی و دانلود کتاب صندوقچهی مدفون
برای دانلود قانونی کتاب صندوقچهی مدفون و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب صندوقچهی مدفون
جستوجویی اسرارآمیز در قلب جنگلی تاریک؛ در کتاب صندوقچهی مدفون، نوشتهی پگ کرت، مخاطب داستان پسربچهای به نام جاش خواهید بود که طی اقامت خود در خانهای جنگلی، به طور اتفاقی درگیر حوادثی مرموز و شگفتانگیز میشود؛ حوادثی که حول محور روحی سرگردان به نام ویلی به وقوع میپیوندند... اثر پیش رو، پس از انتشار در سال 2005، برندهی جایزهی Washington State Sasquatch شد.
درباره کتاب صندوقچهی مدفون
آیا شهامت قدم گذاشتن به جنگلی تاریک و اسرارآمیز را دارید؟ جنگلی که در آن، امکان مواجهه با هر مخلوقِ ماورایی و عجیبی وجود دارد؛ جنگلی که بنا به برخی از روایتها، تماماً در تسخیر ارواح پلید است! آیا حاضرید همپای قهرمان کتاب صندوقچهی مدفون (The ghost's grave)، به امید یاری رساندن به روحی اسیر و سرگردان، قلب این جنگل رازآلود را بشکافید؟...
کتاب صندوقچهی مدفون داستانِ پسری به نام «جاش» است؛ پسری معمولی که مثل تمام همسنوسالهایش، با اینکه شیفتهی داستانهای ترسناک و قصههای پریان است، ذرهای به واقعیتِ این قصهها و داستانها باور ندارد. این ناباوری امّا خیلی زود از میان میرود. چگونه؟ با ورود جاش به خانهی مرموز «عمه اتل»، که در عمق جنگلی بکر و دستنخورده واقع شده است.
ماجرا زمانی آغاز میگردد که جاش در این خانه با روحی سرگردان به نام «ویلی» آشنا میشود؛ ویلی البته شباهت چندانی به دیگر ارواحِ عالم ندارد: او نه ترسناک است و نه مرموز. ردای سفید هم بر دوش نمیاندازد! ولی خب، به هر حال یک روح است، و همین روح بودنش کافی است تا در چند ملاقات اول، حسابی تن و بدن قهرمان کوچک داستان ما را بلرزاند. مدتی بعد اما، آرامآرام دوستیای میان جاش و ویلی شکل میگیرد؛ دوستیای که به ویلی شهامت مطرح ساختن خواستهی عجیبش از جاش را میدهد. خواستهی او از این قرار است: جاش باید به کمک دوست خود بیاید و او را از طلسمی که بدان گرفتار شده، رهایی بخشد.
جاش از صمیم قلب خواهان کمک کردن به ویلی است. با این حال، نمیداند که دقیقاً چه کاری از دستش برمیآید. ویلی به او توضیح میدهد که تنها کاری که باید بکند، رفتن به گورستان تاریکِ واقع در جنگل، و یافتن صندوقچهی مدفون در آن است. پس از آن، طلسمی که ویلی را اسیر ساخته، به خودی خود باطل میشود. اما آیا به راستی اینچنین است؟ از کجا معلوم که جاش، بعد از پیدا کردن صندوقچهی مدفون، خود را درگیر وقایعی مرموزتر از این نبیند؟...
کتاب صندوقچهی مدفون، اثر پگ کرت، در سال 2005 به انتشار عمومی رسید. این اثر، همچون اغلب کتابهای پگ کرت، خیلی زود از سوی خوانندگان نوجوان خود مورد اقبال قرار گرفت و فوراً به اغلب زبانهای مهم دنیا ترجمه شد.
رمان صندوقچهی مدفون به قلم آناهیتا حضرتی به فارسی ترجمه شده و از سوی انتشارات پرتقال روانهی بازار کتاب گشته است.
افتخارات کتاب صندوقچهی مدفون
- برندهی جایزهی Sunshine State Young Readers
- برندهی جایزهی Washington State Sasquatch
نکوداشتهای کتاب صندوقچهی مدفون
- کتابی سرگرمکننده و خوشخوان. (Thrift Books)
- پگ کرت دوباره به بهترین نحو کار خود را انجام داده است! (Amazon)
- کتاب صندوقچهی مدفون ماجراجوییای دلهرهانگیز از یکی از استادان مسلم ژانر تریلر است. (Barnes & Noble)
کتاب صندوقچهی مدفون مناسب چه کسانی است؟
رمان صندوقچهی مدفون برای نوجوانانِ علاقهمند به داستانهای مرموز و دلهرهآور به رشتهی تحریر درآمده است.
با پگ کرت بیشتر آشنا شویم
پگ کرت (Peg Kehret) به سال 1936، در ایالت ویسکانسین آمریکا، متولد شده. کرت از کودکی با مشکلات جسمی دشوار و عدیدهای دستبهگریبان بوده است؛ از جمله با ضایعهی دردناک فلج نخاع. با این حال، وی که همواره زنی جسور و امیدوار به زندگی بوده، هرگز زیر بار دردهای اینچنینی کمر خم نکرده است.
کرت را بیش از همه با آثار داستانیای میشناسند که در حیطهی ادبیات کودک و نوجوان به رشتهی تحریر درآورده است. از میان این آثار میتوان به کتابهایی چون «صندوقچهی مدفون» و «یک کودکربایی» اشاره کرد.
مهارت در ایجاد تعلیق، تواناییِ ساخت و پرداخت شخصیتهای ملموس و واقعی و رقم زدن پایانبندیهای غیرقابل پیشبینی، سه ویژگی بارز کرت به عنوان داستاننویس است.
افتخارات پگ کرت
- برندهی جایزهی Golden Kite
- برندهی جایزهی ایالتی خوانندگان جوانِ Sunshine
- برندهی جایزهی Dorothy Canfield Fisher Children's Book
و...
در بخشی از کتاب صندوقچهی مدفون میخوانیم
آقای تِرلپ شبیه خلافکارها نبود. کتوشلوار سورمهای، بلوز سفید و کراوات کرِم راهراه داشت و نگاهش به دستیارش بود که داشت درِ بانک را قفل میکرد. صبر کرد تا زمانی که کارمندان کارشان را ترک کردند، به هم شب بهخیر گفتند و راهی خانه شدند.
وقتی توی ساختمان تنها شد، تقویم را از کشوی بالایی میزش درآورد و طبق معمول هر روز آخر وقت روی تاریخ آن روز، هجدهم ژوئن، ضربدر بزرگ و سیاهی کشید. بیشتر از دو سال بود که هر روز این کار را میکرد، حتی آخر هفتهها هم تقویمش را میبرد خانه تا بتواند شنبه و یکشنبهها را هم خط بزند؛ البته به غیر از سیزدهم هر ماه. آقای تِرلپ حس میکرد شاید بدشگون باشد اگر عدد سیزده را خط بزند، برای همین هیچوقت به آن کاری نداشت.
هر ضربدر او را به خوشترین لحظهی زندگیاش نزدیکتر میکرد. زمانی که میتوانست برای همیشه از بانک هیلساید برود، پول را بردارد و زندگی جدیدش را در فلوریدا شروع کند. هر روزش را به ماهیگیری زیر نور خورشید میگذراند و هیچوقت حتی یک بار هم دیگر پشت میز بانک نمینشست.
آقای تِرلپ کار کردن در بانک را 43 سال پیش بهعنوان کارآموز شروع کرد و کمکم ارتقا پیدا کرد و شد رئیس بانک. سالهای زیادی از کارش لذت میبرد، اما دیگر برایش لذتی نداشت. حالا دیگر قوانین دولت و کاغذبازیهای غیرضروری و رقابت فشرده با بانکهای بزرگ ملی همهی لذت کار را از او گرفته بود. حتی دیگر مشتریها هم کمتر مؤدب بودند و بیشتر متوقع. همه وام میخواستند و کسی نمیخواست پسانداز کند.
آقای تِرلپ کراواتش را شل کرد و از در ورودی بیرون رفت و مطمئن شد که در را پشت سرش خوب قفل کرده. رفت سمت ماشینش، استارت زد و بخش دوم از آیینِ هفتهای دو بارِ خود را شروع کرد.
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب صندوقچهی مدفون |
نویسنده | پگ کرت |
مترجم | آناهیتا حضرتی کیاوندانی |
ناشر چاپی | انتشارات پرتقال |
سال انتشار | ۱۴۰۰ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 176 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-462-724-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان ترسناک نوجوان |