معرفی و دانلود کتاب سلاخ خانه شماره پنج

معرفی کتاب سلاخ خانه شماره پنج

یک کمدی سیاه با محوریت جنگ و خشونت انسانی! کورت ونه گات در کتاب سلاخ خانه شماره پنج، با نگارش داستانی مهیج از واقعه‌ای تاریخی پرده‌برداری می‌کند و به جنگ و کشتار از زوایای دیگری می‌نگرد. در این اثر پرفروش نیویورک تایمز داستان مردی را می‌خوانید که در بمباران شهر درِسدِن آلمان سال 1945 جان سالم به در می‌برد...

درباره‌ی کتاب سلاخ خانه شماره پنج:

کورت ونه گات جزو برجسته‌ترین و منحصر به فردترین نویسندگان آمریکایی در طول قرن بیستم شناخته می‌شود. تسلط کامل وی به تمامی دستورالعمل‌های ژانری این فرصت را به او می‌دهد که در داستان‌های خود، قواعد و اصول ثابت شده را نقض کرده و بی‌باکانه آثاری تازه و نو خلق نماید. به همین دلیل نمی‌توان آثار او را در دسته‌بندی‌های خاصی طبقه‌بندی نمود؛ زیرا آن‌ها به راستی تقریبا تمام گونه‌های ادبی را دربردارند.

کتاب سلاخ خانه شماره پنج (Slaughterhouse-Five) یکی از بهترین کتب ضد جنگ در جهان محسوب می‌شود که در سال 1969 به انتشار رسید؛ اثری کلاسیک که وقایع تلخ و ترسناک جنگ جهانی دوم را به شکلی جذاب و خواندنی به تصویر می‌کشد. این کتاب پس از انتشار هیاهویی در میان محافل ادبی آمریکا به راه انداخت و توجه منتقدان زیادی را به خود جلب نمود. کتاب سلاخ خانه شماره 5 جزو تأثیرگذارترین آثار کورت ونه گات به شمار می‌رود.

ماجرای کتاب سلاخ خانه شماره پنج حول رویداد بمباران جنجال‌برانگیز شهر درِسدِن آلمان و زندگی شخصیتی به نام بیلی پیل گریم به وقوع می‌پیوندد؛ مردی که در جنگ جهانی دوم توسط گروهی از سربازان آلمانی به عنوان اسیر جنگی به سلاخ‌ خانه‌ای در شهر درسدن منتقل می‌شود. بیلی اقبال بلندی داشت، زیرا کمی پس از رسیدن وی به زیرزمین، واحد بمب‌گذاری آمریکا به شهر حمله می‌کند و کل درسدن را به آتش می‌کشد. در این بمباران هزار نفر کشته می‌شوند اما بیلی پیل گریم و باقی اسرای جنگی زنده می‌مانند. سرانجام پس از بازگشت از جنگ، او درگیر افکاری خیالی و جنون‌آمیز می‌شود و تصور می‌کند که توانایی سفر در زمان را دارد و به دیگر سیاره‌های کهکشان می‌رود و با آدم فضایی‌ها ملاقات می‌کند!

جالب است بدانید که ماجراهای این رمان را کورت ونه گات در واقعیت تجربه کرده است! او این کتاب را سال‌ها بعد از آزادی از اسارت و مشاهده‌ی بمباران به نگارش درآورد. چیزی که این رمان را بسیار جذاب می‌کند، به تصویر کشیدن تمام حقایق جنگ اما با قلمی طنازانه و خیال‌انگیز است.

همچنین موضوع اصلی کتاب سلاخ خانه شماره پنج صرفا نشان دادن به آتش کشیدن یک شهر نیست، بلکه کورت ونه گات قصد دارد تا چشم‌اندازی تازه به روی شما باز کند؛ چشم‌اندازی بزرگ و ترسناک به تاریخ خشونت‌های انسان. کورت ونه گات در نوشتن این کتاب خیال و واقعیت را با یکدیگر ادغام می‌کند تا چهره‌ی زشت و دهشتناک جنگ را به تصور بکشد.

اقتباس سینمایی از کتاب سلاخ خانه شماره پنج:

از این کتاب فیلمی کمدی - درام در سبک علمی - تخیلی به کارگردانی جرج روی هیل در سال 1972 ساخته شده که تماشایش بعد از مطالعه‌ی اثر خالی از لطف نخواهد بود.

جوایز و افتخارات کتاب سلاخ خانه شماره پنج:

- جزو لیست کتاب‌های پرفروش نیویورک تایمز
- نامزد جایزه هوگو برای بهترین رمان سال 1970
- نامزد جایزه Nebula برای بهترین رمان سال 1969
- نامزد نهایی جایزه کتاب ملی سال 1970
- برنده جایزه ناشران شیکاگو سال 1970

نکوداشت‌های کتاب سلاخ خانه شماره پنج:

- بسیار سرسختانه و بسیار سرگرم‌کننده. (New York Times)
- گزنده و فوق‌العاده خنده‌دار. (Boston Globe)
- یک اثر هنری باشکوه. (Life)

کتاب سلاخ خانه شماره پنج برای چه کسانی مناسب است؟

علاقه‌مندان به داستان‌هایی با درون‌مایه‌‌های تاریخی و کمدی سیاه، بی‌شک شیفته‌ی این کتاب خواهند شد.

با کورت ونه گات بیشتر آشنا شویم:

نویسنده‌ی برجسته‌ی کتاب حاضر سال 1922 میلادی در شهر ایندیاناپولیس، واقع در ایالت ایندیانا چشم به جهان گشود. کورت ونه گات (Kurt Vonnegut) در رشته‌ی بیوشیمی در دانشگاه کورنل به تحصیل پرداخت و پس از دریافت مدرک تحصیلی در ارتش ثبت‌نام کرد و برای نبرد در جنگ جهانی دوم عازم اروپا شد؛ اتفاقی که منتهی به اسارت او به دست نیروهای آلمانی در شهر درسدن گشت.

ونه گات در سال 1945 از زندان نازی‌ها آزاد شد و به کشورش آمریکا برگشت و به طور جدی به کار نویسندگی پرداخت. وی در بسیاری از کتاب‌هایش سوژه‌های علمی و تخیلی را با موضوعاتی تاریخی ادغام کرده و سبک خاص و تقلیدناپذیر خود را چون امضایی بر پای تمام داستان‌هایش حک نموده است.

ونه گات در سال 2007 و در سن 85 سالگی از دنیا رفت. از مهم‌ترین آثار او می‌توان به عناوین پیش‌ رو اشاره کرد: «خدا شما را حفظ کند آقای رزواتر، پیانوی خودنواز، شب مادر، سلاخ خانه شماره پنج، صبحانه‌ی قهرمانان، گهواره گربه».

در بخشی از کتاب سلاخ خانه شماره پنج می‌خوانیم:

گوش کنید:

بیلی پیلگریم مسافر زمان شده.

وقتی بیلی به خواب رفت، پیرمردی بود که همسرش را از دست داده بود و در روز عروسی خود بیدار شد. در سال 1955 از دری عبور کرد و در سال 1941 از دری دیگری بیرون آمد. از همان در برگشت و خود را در سال 1963 یافت.

می‌گوید تولد و مرگ خود را بارها دیده است و به‌طور تصادفی از همه اتفاقات بین این دو بازدید می‌کند.

خودش می‌گوید.

بیلی کنترلی بر زمان ندارد، هیچ کنترلی بر جایی که می‌خواهد برود ندارد و سفرهایش لزوماً تفریحی نیستند. می‌گوید که ترس از صحنه‌اش در یک وضعیت دائمی است، چون هرگز نمی‌داند که بار بعدی قرار است کدام قسمت از زندگی‌اش را بازی کند.

بیلی در سال 1922 در شهر ایلیوم ایالت نیویورک به دنیا آمد. تنها فرزند یکی از آرایشگرهای آن جا بود. قیافه مسخره‌ای داشت؛ دراز و ضعیف شبیه بطری کوکاکولا. زمانی که بزرگ شد هم همین‌طور ماند. از دبیرستان ایلیوم در حالی‌که رتبه سوم کلاسشان را داشت فارغ‌التحصیل شد. قبل از اینکه برای خدمت سربازی در جنگ جهانی دوم اعزام شود، یک ترم در کلاس‌های شبانه مدرسه بینایی‌سنجی ایلیوم شرکت کرد. در زمان جنگ پدرش در حادثه‌ای هنگام شکار جان باخت. زندگی است دیگر!

بیلی در رسته پیاده‌نظام اروپا مشغول به خدمت شد و توسط آلمانی‌ها اسیر شد، در سال 1945 پس از پایان افتخار‌آمیز دوره خدمتش دوباره در مدرسه بینایی‌سنجی ایلیوم ثبت‌نام کرد. در سال آخر تحصیل خود با دختر مؤسس و مالک مدرسه نامزد کرد و بعد از آن بود که دچار یک حمله عصبی خفیف شد.

در بیمارستان سربازان بازنشسته که در نزدیکی دریاچه پلاسید بود تحت درمان قرار گرفت. او را شوک‌درمانی کردند و بعد مرخص شد. با نامزدش ازدواج کرد، تحصیلات خود را به پایان رساند و با کمک پدر‌زنش تجارت در ایلیوم را شروع کرد. ایلیوم شهر بسیار خوبی برای عینک‌سازان است، چون شرکت جنرال فورج و فاندری در آن جا قرار دارد. همه کارکنان ملزم به داشتن عینک ایمنی هستند و باید در قسمت‌های مختلف تولید از آن استفاده کنند. این شرکت 68 هزار نیروی کار در ایلیوم دارد و خب این تعداد نیاز به تعداد خیلی زیادی لنز و قاب دارد.