معرفی و دانلود کتاب سفید و سیاه
برای دانلود قانونی کتاب سفید و سیاه و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سفید و سیاه
کتاب سفید و سیاه حاصلِ یک کنجکاوی است و قصهای واقعی را به تصویر میکشد. یک روز که داویت میناسیان همراه با دوستش در رستورانی ارمنی در ایتالیا ناهارش را میخورد، توجهش جلب زن و شوهری میشود که زن زیباییِ طبیعیِ چشمگیری دارد، اما غمی در چشمانش خانه کرده است. دوستش که از سرگذشتِ این زوج خبر دارد، داویت را ترغیب میکند قصهی زندگی آنها را به رمان تبدیل کند.
دربارهی کتاب سفید و سیاه
داشتن پدری ارمنی و مادری ایتالیایی، داویت میناسیان را به نویسندهای چندوجهی تبدیل کرده که میتواند از مکانها و احساسات زیادی حرف بزند. او زیستن در ارمنستان و ایتالیا را تجربه کرده و سپس برای تحصیل به مصر رفته است. داویت در یادگیری زبانهای عربی، ایتالیایی، لاتین و روسی موفق عمل کرده و حتی اولین کتاب خود به نام «مشکلات همزیستی» را به دو زبان عربی و ایتالیایی نوشته. او خودش را در 48 کتاب تألیفی و 12 عنوان ترجمه، محک زده و از هرچه دلش میخواسته سخن به میان آورده و به هرجا که میخواسته سرک کشیده است. اما از این میان تنها به چاپِ هفت کتاب بسنده کرده، که این نشان میدهد داویت میناسیان اهل آزمون و خطاست و بیش از آنکه بخواهد به نویسندگی شهره شود، از نوشتن بهعنوان ابزاری برای تعمیق زندگی سود میبرد.
نویسنده کتاب سفید و سیاه را با موقعیتی واقعی از زبان خودش آغاز میکند. داویت با دوستش در کافهای در ناپل وقت میگذراند. او تاریخ، تمدن و هنر ایتالیا را میستاید و بیش از همه خود را مجذوب مهر و عشقی مییابد که میان انسانها از نژادهای گوناگون جریان دارد. این مضمونِ تکرارشونده را میتوان در دیگر آثار داویت میناسیان نیز جستوجو کرد. او پس از از دست دادن پدر و مادرش در کودکی و روبهرو شدن با پوچیِ زندگی، توانست معنا را فقط در یک چیز ببیند و آن چیزی نبود جز مهر و محبت. این موضوع سبب میشود داستانهایش تمی عاشقانه به خود بگیرند.
داویت داستان روزی را تعریف میکند که با دوستش کارلو برای صرف ناهار به رستورانی ارمنی میرود. در میز کناری زن و شوهری نشستهاند، داویت فقط میتواند چهرهی زن را ببیند و چهرهی مرد را که پشت به او نشسته نمیبیند. داویت مبهوت زیبایی و جاذبهی این زن میشود که بدون هیچگونه جلوهگری همهی توجهش را به شوهرش معطوف کرده و با او گفتوگویی عاشقانه و گاه غمگینانه دارد. کارلو وقتی کنجکاوی دوستش را میبیند، به او میگوید که این زن و شوهر داستان عجیبی دارند که شاید داویت بتواند آن را بنویسد، سپس شماره و آدرس دکتری را به داویت میدهد؛ گویا این دکتر شاهد قصهی زندگیِ این زوج بوده و میتواند هر اطلاعاتی را به داویت بدهد. پس از شرحِ این مقدمه، نویسنده سراغ داستانِ اصلیاش میرود: داستانِ عجیبِ زندگیِ این زوجِ دوستداشتنی.
رمانِ سفید و سیاه دربارهی پسربچهای است که از زیبایی هیچ چیز کم ندارد. او در مسابقهی زیبایی نفر اول شده و محبوب دل غریبه و آشناست. بهواسطهی این نعمت خدادادی، هرجا میرود همه را به طرفداری از خود وامیدارد. حتی در موقعیتهایی که میداند حق با خودش نیست، همه حق را به او میدهند. ماجرا از جایی آغاز میشود که زیباترین دخترِ مدرسه، الینا، پسر را بهعنوان شریک رقص خود انتخاب میکند. آندو پیشِ چشمِ رقیبان میرقصند و حسادت عاشقانِ دختر را برمیانگیزند. پسر گرچه از بیرون باصلابت و شجاع به نظر میرسد، اما از درون هر لحظه ترسش بیشتر میشود که مبادا پس از تمام شدن مراسم رقص، مورد خشونت پسرهای دیگر قرار بگیرد. او و الینا در همین مدت کوتاه دل به هم میبندند. پسر برای غلبه بر ترسش و خودنمایی جلو الینا، با آلبرتو، همان رقیبی که بیش از همه ازش واهمه دارد، درگیر میشود.
زدوخورد آنها منجر به دررفتن مچ پای آلبرتو میشود. همهی بچهها پسر را تشویق و تحسین میکنند و او ناخواسته به قهرمانی شجاع بدل میشود. هرروز بیش از پیش بچههای مدرسه از قهرمانیِ پسر قصه میسازند و خیال را به واقعیت پیوند میزنند. پسر که حالا هم محبوبیت دارد و هم الینا را، ترس برش میدارد و در روزی که آلبرتو به مدرسه بازمیگردد، با او دست میدهد و همان زمان الینا را به او تقدیم میکند. او عشقش را فدا میکند تا از خشم و کینهی آلبرتو در امان بماند. اما این آغازی برای مصیبتهای بعدی و حسرتهای بزرگ میشود.
برای خواندن ادامهی این داستان به نسخهی انتشارات کتاب دانیال مراجعه فرمایید.
کتاب سفید و سیاه برای چه کسانی مناسب است؟
اگر مایلید از جزئیات یک زندگی واقعی باخبر شوید و داستانی جذاب و متفاوت از یک عشق بخوانید، کتاب سفید و سیاه را به شما پیشنهاد میکنیم.
در بخشی از کتاب سفید و سیاه میخوانیم
پدر ملینا که از همهچیز حتی از هر قدم و هر نفس خود انتظار داشت فایدهای ببرد، دختر خود را نیز فراموش نکرده بود. چند بار به جلسهی ساز و آواز ما آمد و با بدخلقی نشست و رفت. یقین داشتم که مرا بهعلت نداری نمیپسندد و بهخصوص از اینکه ملینا آن تابلو دختر چوپان را از او خریده و به من داده از من کینهای به دل دارد. ولی من مثل رهگذری که ابر تیره را میبیند و ناچار به راه خود ادامه میدهد، به روی خود نمیآوردم. تا آنکه روزی در منزل ملینا بودم، پدرش با جوانی وارد شد و او را به ملینا به نام داریو معرفی کرد و گفت: این جوان با این سن کم، تحصیلات خود را در اقتصاد تمام کرده و در تجارت از ما که سالها تجربه داریم جلوتر است.
از نگاه تحقیرآمیزی که پس از این تعریف به من کرد پیدا بود که به ملینا میگوید: مقایسه کن و ببین، آیا اینکه من معرفی می کنم بهتر است یا آنکه تو انتخاب کردهای؟
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سفید و سیاه |
نویسنده | داویت میناسیان |
ناشر چاپی | انتشارات کتاب دانیال |
سال انتشار | ۱۴۰۲ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 325 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-622-5429-07-9 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان عاشقانه ایرانی |