معرفی و دانلود کتاب سرگذشت یک تخت خواب
برای دانلود قانونی کتاب سرگذشت یک تخت خواب و دسترسی به هزاران کتاب و کتاب صوتی دیگر، اپلیکیشن کتابراه را رایگان نصب کنید.
معرفی کتاب سرگذشت یک تخت خواب
کتاب سرگذشت یک تخت خواب به قلم میلاد داوری، رمانی با درونمایهی روانشناسی پیرامون مشکلات زندگی بیماران روحی است.
برای درمان بیماریهای روحی و روانی راحتترین کار تجویز دارو و پاک کردن صورت مسأله محسوب میشود. اما پزشکانی وجود دارند که به ریشهیابی مشکلات بیماران خود بها میدهند و با بررسی بیماری آنها از مشکل روحی و بیماری فرد بیمار یک ابزار پدید میآورند و در اختیار او میگذارند و دست در دست بیمار خود از سنگ بزرگی که در روح و مغزش موجود است، یک مجسمهی زیبا ایجاد میکنند و او را به یک انسان متمایز، یک هنرمند و... تبدیل مینمایند.
میلاد داوری نویسندهی این کتاب، یک بیمار مبتلا به سندروم وسواس OCD میباشد که سالها توسط پزشکان زیادی با داروهای مختلف درمان شده است ولی بعد از آشنایی با خانم دکتر ستایش، پزشک جدیدش و ریشهیابی مشکلش و تبدیل آن به یک ابزار، سبب شد تا دیگر از بیماریاش عذاب نکشد، بلکه دریچهای به یک زندگی جدید برایش گشوده شود. این دومین تجربهی او در زمینهی نویسندگی به شمار میرود. با خواندن این اثر بیمارانی مثل او با پی بردن به تواناییهای پنهان خود به آرامش دست مییابند و همچنین پزشکان هم میتوانند از ایدههای جدید برای درمان بیماران خود استفاده کنند.
در بخشی از کتاب سرگذشت یک تخت خواب میخوانیم:
هیچ صدایی نمیاومد. صدای جیغ و نالۀ سوده اومد و یه صدای نامفهوم. سوده در اتاق رو باز کرد. چشماش پر از اشک بود و فقط زیر لب اسم محمد رو صدا میکرد. نمیدونستم چه اتفاقی افتاده. ظرف چند لحظه حاضر شد و برای رادین لباس برداشت و از اتاق بیرون رفت. تا شب هیچ خبری نبود. شب که سوده و رادین برگشتن توی اتاق، پشت سرش هم فریده خانم و پروین خانم اومدن داخل اتاق. سوده نشست روی تشک و شروع کرد به گریه کردن. فریده خانم اومد جلو. بچه رو از سوده گرفت و داد بغل پروین خانم و گفت: «خواهر، بیزحمت ببرش پایین تا من و عروسم هم بیایم.» بعد از رفتن پروین خانم، سوده فریده خانم رو بغل کرد و گفت: «مامان، این چه بدبختیای بود دامن ما رو گرفت؟»
فریده خانم گفت: «دختر، باید خدا رو شکر کنیم. اگه مثل اون دو تا کارگر دیگه که زیر آوار بودن میمرد، اون موقع میخواستی چی کار کنی؟ باید کلی صدقه بدیم.» اشک از چشمای فریده خانم هم جاری شد. یه کم که بغل هم بودن، رفتن پایین. همه با هم شروع کردن به صحبتکردن. یعنی چه اتفاقی برای محمد افتاده بود که اینا این طوری ناراحت بودن؟
چند روزی گذشت. بار سنگین غم و اندوه توی خونه حاکم بود. روزا سوده بچه رو میذاشت پایین و میرفت و شب خسته و کوفته برمیگشت. میاومد یه کم به رادین میرسید و بعد میخوابید. یه ماه گذشت. یه روز نزدیک ظهر صدای شلوغی زیادی از پایین اومد. صدای محمد هم میاومد. پس بالاخره برگشت؟! خوشحال شدم. این خونه بدون اون نور و گرما نداشت. چند دقیقه بعد، در باز شد و سوده اومد داخل. روی من رو مرتب کرد. بعد محمد روی پشت یه مرد اومد داخل. مرد محمد رو گذاشت روی من. یه نگاه بهش کردم. دیدم که سالمه، ولی چرا کسی دیگه آورده بودش بالا؟ خب، حتماً مریضیش خوب نشده بود. بعد از یه کم که همه از اتاق رفتن بیرون، سوده اومد کنار محمد نشست و دستش رو گرفت و بوسیدش و گفت: «خوش اومدی آقایی! اینجا خونه بدون تو برام مثل قفس بود.»
مشخصات کتاب الکترونیک
نام کتاب | کتاب سرگذشت یک تخت خواب |
نویسنده | میلاد داوری |
ناشر چاپی | انتشارات ماهواره |
سال انتشار | ۱۳۹۸ |
فرمت کتاب | EPUB |
تعداد صفحات | 98 |
زبان | فارسی |
شابک | 978-600-459-573-5 |
موضوع کتاب | کتابهای داستان و رمان روانشناسی ایرانی |