معرفی و دانلود کتاب زندگی و مرگ تراژیک بروس لی

معرفی کتاب زندگی و مرگ تراژیک بروس لی

کتاب زندگی و مرگ تراژیک بروس لی نوشته‌ی لیندا لی کدول یک کتاب انگیزشی درباره فیلسوف، نظریه‌پرداز، بازیگر و استاد هنرهای رزمی، بروس لی است که یکی از تاثیرگذارترین چهره‌های شناخته شده در قرن بیستم به شمار می‌رود.

درباره کتاب زندگی و مرگ تراژیک بروس لی:

بروس لی با نام اصلی لی جن فان (Lee Jun - fan) به خاطر مهارت و ابتکار عمل بالا در هنرهای رزمی چینی، در این زمینه استادی تمام عیار بود؛ هم‌چنین ورزش جیت کان دو را بنیان‌گذاری کرد. فیلم‌هایی که او در سینمای هنک کنگ و هالیوود بازی کرد، سطح کیفیت فیلم‌های رزمی را ارتقا بخشید و تحسین و تشویق بسیاری از مخاطبان و مردم را به همراه داشت و موجی از علاقه به فیلم‌های دارای هنرهای رزمی چینی را در میان تماشاگران کشورهای غربی ایجاد کرد. استعداد و علاقه بروس لی به ورزش‌های رزمی بی‌انتها و بی‌مانند بود به همین دلیل است که او بزرگ‌ترین رزمی‌کار تاریخ محسوب می‌شود.

بروس لی انقلابی در سینمای جهان به‌پا کرد و به عنوان بازیگری از آسیای شرقی نشان داد که می‌تواند مطرح‌ترین و پول‌ساز‌ترین بازیگر زمانه باشد و هم‌زمان به علاقه شخصی‌اش یعنی دنبال کردن هنرهای رزمی بپردازد. او برای رسیدن به رویاهای خود از هیچ تلاشی دست بر نداشت و تمام همت و توانایی‌های خود را با پشتکاری سحرآمیز به کار گرفت و هیچ ترسی به خود راه نداد تا بتواند به خواسته‌هایش برسد.

لیندا لی کدویل (Linda Lee Cadwell) در کتاب زندگی و مرگ تراژیک بروس لی (The life and tragic death of Bruce Lee) به شرح زندگانی بروس لی از زمان تولد تا مرگش و زندگی حرفه‌ای و خصوصی او می‌پردازد.

در ستایش بروس لی (Bruce Lee):

- آخرین باری که بروس را دیدم درست قبل از مرگش بود، داشت در فضای محبوبیت جا خوش می‌کرد، عادت کردن به این فضا کار سختی‌ست... مسئله این نبود که با هیچ‌کس رقابت نمی‌کرد، مسئله این بود که هر کس دیگه باهاش رقابت می‌کرد چون بروس مثل فانوس دریایی بود، منبع انرژی‌ای که هرکس ازش بهره می‌برد. (جیمز کابرن)

- بروس یک ملغمه بود. اخلاقش یک‌جور فروتنی داشت، افتادگی مقابل کبر و غرور - تقریباً نرم‌خویی و ملایمت. از سوی دیگر، آن درخشش کذایی نمایش گاه‌ و بیگاه اتاق نشیمن. در طول شب کسی می‌خواست بداند چه می‌کند. برای همراه شدن، مگسی را از هوا می‌گرفت یا با دستش شعبده‌بازی می‌کرد به‌قدری سریع و زیبا بود که تعجب می‌کنید... از همه بالاتر شخصیت واقعاً دوست‌داشتنی و سرحال بروس بود که صرفاً ازش یک انسان خیلی جذاب می‌ساخت. (تد اشلی، رئیس شرکت برادران وارنر)

- بروس در خلق ایده‌های جدید نابغه بود. این همان چیزی است که مبهوتش شدم - ابداع‌هایش، چیزهای جدیدی که به وجود می‌آورد و گسترش می‌داد... به نظرم موفقیت‌های زندگی‌اش بیشتر از خیلی‌ها بود که در هفتاد یا هشتاد سالگی موفق می‌شوند. (چاک نوریس، قهرمان کاراته)

مطالعه کتاب زندگی و مرگ تراژیک بروس لی به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

در صورتی که به خواندن زندگی‌نامه افراد بزرگ و موفق علاقه دارید و از راه و رسم آن‌ها در زندگی خود الهام می‌گیرید، مطالعه این کتاب به شما توصیه می‌شود. هم‌چنین اگر از طرفداران بروس لی و فیلم‌های رزمی و اکشن هستید مطالعه این کتاب را ازدست ندهید.

جملات برگزیده کتاب زندگی و مرگ تراژیک بروس لی:

- کونگ‌فو کار اگر واقعاً خوب باشد اصلاً مغرور نمی‌شود. غرور تأکید می‌کند که برتری موقعیت شخص از دیدگاه دیگران اهمیت دارد.

- دنیا پر از مردمی است که مصمم‌اند کسی بشوند یا دردسر درست کنند. دوست دارند موفق و بهتر از دیگران باشند.

- دو روش برای ساختن یک زندگی خوب وجود دارد. یکی نتیجه سخت‌کوشی است و دیگری نتیجه تخیل است.

- روش حرکت در کونگ فو رابطه تنگاتنگی با حرکت ذهن دارد. در واقع، ذهن آموزش می‌بیند که حرکت بدن را هدایت کند. خواستن از ذهن است و حرکت از بدن. وقتی ذهن قرار است حرکات بدن را هدایت کند، مهم روش کنترل ذهن است؛ اما کار راحتی نیست.

در بخشی از کتاب زندگی و مرگ تراژیک بروس لی می‌خوانیم:

از همان ابتدا، از نظر بروس امریکا ثابت کرد که هیچ سخت‌تر یا راحت‌تر از زندگی‌ای نبود که میلیون‌ها مهاجر پیش از او داشتند. در واقع، به‌محض ورودش در مقایسه با خیلی‌ها آمادگی بهتری داشت؛ در وهله اول، یک شهروند بود و در زبان انگلیسی دست کم دانش مقدماتی را داشت گرچه مجبور بود کار کند و وضعیتش را بهتر کند.

می‌توانست در بین جمعیت مختلف چینی‌هایی هم که از قبل آن جا بودند جای امن و کار چیزی تو این مایه پیدا کند. اول رفت ماند پیش دوست قدیمی پدرش تو سانفرانسیسکو و یک مبلغ ناچیزی از تدریس رقص جمع کرد. بعد خانم رابی چاو، صاحب رستوران سیاتل و شخصیت مهم در سیاست محلی، اتاقی بالای رستورانش در عوض خدماتی که بروس در شغل پیشخدمت انجام می‌داد و به نشانه دوستی با پدرش پیشنهاد کرد. بروس با اشتیاق این فرصت شغل ثابت را پذیرفت و به سیاتل نقل مکان کرد. برای ورود به دانشگاه الگوی کلاسیک امریکا مطالعه زیاد در روز کاری و تلاش زیاد در شب را دنبال کرد. هنرستان فنی ادیسون ثبت نام کرد و شب‌ها رستوران خانم رابی چاو کار کرد، اغلب با یک شغل دیگر به صورت "چپاننده" یا "واردکننده" روزنامه (درج آگهی‌های هفته‌ای یک‌بار یا اعلان‌های رایگان داخل صفحات چاپی) در مجله محلی سیاتل تایمز کار می‌کرد. سرانجام، تشکچه‌ای را گوشه آشپزخانه خانم رابی چاو قرار داد و مواقعی که مشتری نبود تمرینات کونگ‌فویش را انجام می‌داد.